آخرین خبرها:
شناسه خبر: 20459

بانک‌های ایرانی باید تغییر مسیر دهند

یکی از کارکردهای مهم بانک‌ها و صندوق‌های پولی جهان، تامین سرمایه و سرمایه‌گذاری است. در این باره یک صندوق پولی، مانند صندوق‌های بیمه و یا بازنشستگی، پول‌هایی

بانک‌های ایرانی باید تغییر مسیر دهند
یکی از کارکردهای مهم بانک‌ها و صندوق‌های پولی جهان، تامین سرمایه و سرمایه‌گذاری است. در این باره یک صندوق پولی، مانند صندوق‌های بیمه و یا بازنشستگی، پول‌هایی را که ناشی از پرداخت حق عضویت و یا سپرده‌گذاری است، انباشته می‌سازد و در امور تولیدی و شرکت‌های بزرگ سرمایه‌گذاری می‌کند.
اخبار سبز کشاورزی : در این باره، معمولا آن بانک یا صندوق پولی یک یا چند صندلی در هیات مدیره شرکت به دست می‌آوردند که ممکن است این صندوق با یا بدون حق رأی باشد.
در این صورت آن بانک در تصمیم‌سازی‌ها، تصمیم‌گیری‌ها و راهبری شرکت‌های بزرگ مشارکت می‌نماید و از محل درآمد یا سود آن شرکت، سود سهامداران، سپرده‌گذاران و یا صندوق را حاصل می‌نماید.
صندلی مدیریتی برای صندوق‌های پولی و بانک به‌ویژه از آن رو اهمیت دارد که این صندوق‌ها و بانک قابلیت مشارکت در اداره و نظارت بر فعالیت شرکت یا کارخانه بزرگ را به دست می‌آورد و به این وسیله می‌توانند از پول‌های سرمایه‌گذاری شده که در واقع پول‌های سپرده‌گذاران است، حفاظت کنند.
در موارد متعددی بانک‌ها توانستند در تاسیس، توسعه و ارتقای فعالیت این موسسه‌ها و بنگاه‌های بزرگ موثر واقع شوند و خود نیز در این باره منابع خوب و قابل توجهی حاصل کنند.
البته این طور نیست که بانک‌های خارجی و بانک در اقتصادهای توسعه یافته وام و تسهیلات ندهند و تنها سرمایه گذاری در دستورکارشان باشد، اما نکته مهم آن است که بانک‌ها و صندوق‌های مالی در کشورهای پیشرفته، سرمایه‌گذاری را به‌عنوان یک هدف و اهرم مهم مدنظر قرار داده و به آن اهتمام می‌ورزند.
برخلاف ارائه وام و تسهیلات که بانک درباره عملکرد و راهبردهای تولیدی و اقتصادی مجموعه وام گیرنده بی‌تفاوت است و تنها بازگشت سرمایه و سود آن مورد توجه بانک قرار دارد؛ هنگامی که بانک در یک مورد واحد تولیدی یا شرکت مشارکت و سرمایه‌گذاری می‌نماید، دیگر موضوع راهبردی و هدایت کارخانه به بانک هم مربوط می‌شود و از این روست که یکی از شرط‌های بانک برای انجام این سرمایه‌گذاری داشتن کرسی در هیات مدیره شرکت است و از طریق همین صندلی، بانک نه فقط بر رفتارهای آن واحد اقتصادی نظارت می‌کند؛ بلکه در راهبری و هدایت آن نیز شریک می‌‌شود.
این به بانک کمک می‌کند از یک قلک پول که تنها کارکردش انباشت و ارائه نقدینگی است به یک عضو فعل، تاثیرگذار و صاحب سبک در فضای اقتصادی تبدیل شود.
با این رویکرد، هم بانک و هم جامعه و واحدی که بانک در مورد پول‌های بزرگ، بانک به جای وام دادن خود در موضوع مشارکت می‌کند و مسئولیت برعهده می‌گیرد. دیگر مساله و معضل ابر بدهکاران بانکی پدید نمی‌آید؛ چراکه پول وام داده نشده و سرمایه‌گذاری شده و بانک در هر موقعیت مناسب می‌تواند حضور خویش در واحد تولیدی را تداوم بخشید یا به این حضور پایان دهد.
در این صورت، حتی اگر بانک زیان ببیند، کاملا قابل درک است که این زیان به نسنجیده بودن رفتار و تصمیم‌های خود بانک و صندوق مالی نسبت داده می‌شود و به همین دلیل حتی در صورت وقوع زیان و خسارت هم کسی مقصر و بدهکار نمی‌شود.
اما در ایران بانک‌ها عمدتاً به دادن تسهیلات و گرفتن اصل و سود وام خود خو گرفته‌اند. بانک‌ها یاد گرفته‌اند که وام را به مشتری بدهند و سپس اصل سود آن را باز پس‌گیرند و در صورتی که مشتری نتوانست این اصل سود را بازپرداخت کند، به ضبط وثیقه‌های و ضمانت‌های اعطا شده روی بیاورند.
البته در موارد متعددی کارگاه و کارخانه تولید به‌عنوان وثیقه تودیع شده که در این صورت کارخانه به تملک بانک درمی‌آید و بانک مجبور به بنگاه‌داری می‌گردد.
در واقع، برخلاف نمونه پیش گفته در اقتصادهای پیشرفته که بانک فقط مشارکت در هدایت و راهبری واحد سرمایه‌پذیر را عهده‌دار می‌شد در نمونه ایرانی کل کارخانه و وضع اقتصادی آن که معمولا بدهکار و ورشکسته است به تملک بانک درمی‌آید و بانک مجبور است واحد تولیدی آسیب دیده را به نحو اداره کند که پول‌های بانک و سود آن را از دل کارخانه بیرون بکشد و کارخانه را به نحوی اداره کند که تا هنگام به فروش رفتن، روی پای خود یعنی در حالی که در نمونه بانک‌هایی که در اقتصاد توسعه یافته فعالیت می‌کنند هیچ روی از بنگاه‌داری و مسئولیت‌های آن به چشم نمی‌خورد و فعالیت بانک، برد- برد است در نمونه ایرانی در موارد قابل ملاحظه‌ای بانک ناچار به بنگاه‌داری می‌شود و گاهی مجبور است که یک واحد آسیب دیده یا نابود شده را بازسازی و احیاء کند تا بتواند پول‌های خود را که در واقع امانت سپرده‌گذاران است، احیاء و بازیابی نماید.
گمان می‌رود بانک‌های ایرانی باید در رویه خود بازنگری جدی داشته باشند؛ چراکه اکنون بانک‌ها در ایران برخلاف میل خود مجبور شده‌اند تا ناکارآمدی برخی اشخاص ناتوان را که دام‌های تولید گرفته‌اند، جبران کنند.
کارخانه‌های و واحدهای تولیدی آسیب دیده را بازسازی و احیاء نمایند و پس از صرف توان و سرمایه‌های فراوان به نقطه ابتدایی که از آن شروع کرده‌اند بازگردند.

نادر کریمی جونی

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای