آخرین خبرها:
شناسه خبر: 9288

لزوم هماهنگی بین بخش‌های کشاورزی و صنعت

میان بخش کشاورزی و صنعت از جهات مختلف ارتباطات تنگاتنگی وجود دارد. یکی از این ارتباطات در مباحث مربوط به صنایع‌تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی است.

لزوم هماهنگی بین بخش‌های کشاورزی و صنعت
میان بخش کشاورزی و صنعت از جهات مختلف ارتباطات تنگاتنگی وجود دارد. یکی از این ارتباطات در مباحث مربوط به صنایع‌تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی است. این‌که چه صنایعی باید در کنار کشاورزی شکل بگیرند تا بتوان ضمن تبدیل محصولات زراعی و استفاده از ارزش‌افزوده آن، چرخه‌ای از کسب‎وکارها را را‌ه‌اندازی کرد، موضوعی با اهمیت است.
متاسفانه موانع و چالش‌هایی وجود دارد که مانع ارتباط مناسب بین بخش کشاورزی و دیگر بخش‌ها مانند صنایع و به‎ویژه صنایع‌تبدیلی و تکمیلی می‌گردد.

نقشه راه کشاورزی و صنایع مرتبط با آن

به‌نظر می‌رسد وزارت جهادکشاورزی به‌عنوان متولی مباحث مربوط به بخش کشاورزی، لازم است نقشه راه خود را برای تولید هر کدام از محصولات و در هر گستره جغرافیایی، مشخص و معین نماید.
همان‌گونه که سال‌ها است نهادهای مربوطه، نقشه راه استراتژی توسعه صنعتی کشور را تدوین و مشخص می‌کنند، وزارت جهادکشاورزی نیز باید تکالیف و برنامه‌های مجموعه‌های تحت مسئولیت خود را در چارچوب استراتژی توسعه کشور و با توجه به آمایش سرزمینی و در نظر گرفتن نیازها و ظرفیت‌های کشور مشخص نماید تا در کنار آن و با توجه به ظرفیت‌هایی که در هر حوزه و منطقه شکل می‌گیرد، صنایع‌تبدیلی و تکمیلی نیز بر اساس آن، متناسب‌سازی شوند.
لازم است که فعالان اقتصادی کشاورزی و صنایع غذایی بدانند در چه نقطه‌ای از کشور، چه نوع و به چه میزان محصولات دام، طیور، شیلات، زراعی، باغی و… تولید خواهد شد
تا صنایع تبدیلی و زنجیره‌های ارزش‌افزوده را بتوان براساس آن طراحی و توسعه داد ضمن آن‌که دیگر صنایع مرتبط با بخش کشاورزی نیز با توجه به این نقشه راه وزارت جهادکشاورزی آرایش و شکل خواهند گرفت. به‌طور مثال اگر در منطقه‌ای صنایع لبنی توسعه پیدا کنند، اما به هر دلیلی نتوانیم گاوداری‌های مورد نیاز را برای تامین شیر آن‌ها احداث یا حفظ کنیم، کمبود شیر، این صنایع را با مشکل مواجه خواهد کرد.
این ‌که به‌صورت مقطعی شرایطی پیش بیاید تا در یک دوره کوتاه محصولاتی در یک منطقه تولید و صنایع‌تبدیلی مرتبط با آن نیز به مرور شکل بگیرند، اما بنا به هر دلیلی تغییری در الگوی‌های کشت و تولید محصولات ایجاد ‌نشود و صنایع‌تبدیلی وابسته را با مشکل مواجه ‌نماید، نگران‌کننده است. به‌عنوان مثال اگر صنایع پایین‌دستی(و حتی بالادستی) نساجی را در منطقه‌ای ایجاد نماییم و در طولانی‌مدت امکان تولید پنبه در آن منطقه وجود نداشته باشد، چنین سرمایه‌گذاری‌هایی توجیه کارشناسی و اقتصادی نخواهد داشت.
در مورد سایر صنایع مانند آبمیوه و کنسانتره، رب گوجه‌فرنگی، کارخانه‌های میوه خشک‌کن و محصولات کشاورزی، فراورده‌های گوشتی و… نیز به همین منوال است. چنانچه در منطقه‌ای کشت چغندرقند توسعه پیدا کند و در کنار آن، کارخانجات قند نیز احداث اما پس از مدتی به‌دلایل اقلیمی مانند کمبود آب یا هر دلیل دیگری کشت چغندر متوقف گردد، عملا تمام سرمایه‌گذاری‌ها محکوم به ورشکستگی و هزاران مشکل اقتصادی و اجتماعی به مملکت تحمیل می‌شود.
این در حالی‌است که اگر به اقتضای الگوی کشت و نوع محصول تولیدی، خود کشاورزان نیز برای خرید ماشین‌های متناسب با آن سرمایه‌گذاری کنند در صورت تغییر در الگوی تولید محصولات، این هزینه‌ها بدون استفاده مانده و زنجیره‌هایی از کسب‎و‎کارهای شکل گرفته به هر نسبتی ممکن است تحت تاثیر منفی قرار گیرند. متاسفانه بسیاری از تصمیمات در بخش کشاورزی به‎صورت هیجانی است و از یک برنامه‌ریزی و پشتوانه مناسب اجرایی برخوردار نبوده که سرانجام به نتایجی منفی منتهی می‌شود.

از تولید به مصرف با قیمت زیاد

از چالش‌های مزمن و اساسی در بخش کشاورزی که خود از مشکلات متنوع دیگری ناشی می‌شود، مباحث مربوط به بازار صادرات و فروش محصولات تولیدی است و آن‌گونه که شاهد هستیم قیمت محصولات از تولیدکننده تا مصرف‌کننده به شکل عجیبی افزایش می‌یابد. در شرایطی که مصرف‌کنندگان محصول را با قیمت‌های بالا خریداری می‌کنند، اما تولیدکنندگان هیچ سود منصفانه‌ای از این محصولات و حاصل دسترنج خود نمی‌برند و در این میان سود تمام زحمت‌ها و سرمایه‌گذاری‌های تولیدکنندگان به جیب واسطه‌ها می‌رود، بنابراین لازم است این مشکل را به صورت جدی در نظر داشت و چاره‌جویی کرد.

درصدد رفع چاره باشیم

خرد شدن بیش از اندازه اراضی، یکی دیگر از مشکلات بخش کشاورزی است که لطمه‌های جبران‎ناپذیری را به این بخش و تولیدکنندگان وارد کرده است. مشکلی که با سیاست اصلاحات ارضی شروع شد و به شکل وحشتناکی تاکنون ادامه داشته و به نقطه‌ای بسیار خطرناک رسیده است، ضمن این‌که بسیاری از فعالیت‌های بخش کشاورزی را توجیه‎ناپذیر کرده و دست متولیان را نیز در بسیاری برنامه‌ریزی‌ها و تصمیمات می‌بندد. بنابراین لازم است که با توجه به ساختارهای اجتماعی، قانونی، فرهنگی و … در صدد رفع چاره باشیم.

آرمان خالقی ـ عضو هیأت‌مدیره و قائم‌مقام دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران و فعال در حوزه صنایع غذایی

ماهنامه دام و کشت و صنعت - شماره ۲۵۷- آبان ۱۴۰۰

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای