نباشد تک خوری رسم مروت
محمد سعادتی هنرمندی است که از دانشگاه تهران پایان دوره نقاشی اخذ کرد و اکنون به شغل آزاد اشتغال دارد.
مزرعه سبز : محمد سعادتی هنرمندی است که از دانشگاه تهران پایان دوره نقاشی اخذ کرد و اکنون به شغل آزاد اشتغال دارد. وی قریحه شاعری خود را مدیون مطالعه در زندگی روزمره مردم می‌داند.
سعادتی علاوه‌بر کار نقاشی، سال‌هاست در موسسه نیکوکاری رعد الغدیر به بچه‌های معلول تعلیم نقاشی می‌دهد.
شعر زیر هدیه‌ای است از شاعر سعادتی که در آن نامی از رعیت، گل، زندگی و… برده شده.
سعادتی تخلص «محامد» را برگزیده و در پایان شعرش نوید ظهور حضرت مهدی (عج) را داده است.
بهار آمد دلت را کن بهاری
نما از آز و بغض و کینه عاری
وجودت را نما پاک از رذالت
فراز کروبیان گردد کمالت
صله بنما به ارحام و به خویشان
به خوان حمدی به ارواح خموشان
مکش بررخ هرآن داده خدایت
خدا را خوش نیاید درنهایت
توانی هدیه ده بر مستمندی
برسم بخشش و انفاق و عیدی
نگویم برهمه احسان نمایی
بدرد یک نفر بنما دوایی
چو باشند بی بضاعت اکثریت
نباشد تک خوری رسم مروت
توانی شاد بنما یک دلی را
نما روشن چراغ منزلی را
بده عیدی فقیران را ولو کم
کم تو فر بود از جود حاتم
مهم است نیت و کیفیت تو
نه وافر بودن و کمیت تو
یقینا عید ما عید است زمانی
نماند از ستم نام و نشانی
ستم آنست یکی در اوج نعمت
نصیب جار او باشد مذلّت
ستم آنست یکی از مال ملت
خورد و دزد گردد سهل و راحت
ستم آنست سلاطین سیر خوابند
رعیت نان خشکی هم نیابد
ستم آنست سلاطین ریش دارند
رعایا هم دلی پر ریش دارند
ستم آنست بهشت را می فروشند
فقیران از نداری می خروشند
ستم آنست زنان پاکدامان
بگردند از زباله قطعه ای نان
ستم آنست که دزدان در مقامند
همه آسوده خاطر می خرامند
ستم آنست ربا گردیده قانون
به قانون گشته مجلس مهد و کانون
ستم آنست ستم را عدل گویند
عدالت درید ظالم به جویند
ستم آنست بنام دین و قرآن
مسلمان سرببرّد از مسلمان
محامد از ستم ها چند گویی
عدالت را زدستان که جویی
عدالت را فقط مهدی بیارد
ظهورش کس بجز خالق نداند
تقدیم سعادتی
