بازاریابی مواد غذایی و راه‌کارها

امروزه کسب و کارهای کوچک و متوسط سهم قابل توجهی در پیشرفت اقتصادی اکثر کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را برعهده دارند. این بنگاه‌ها با بهره‌مندی از ویژگی‌هایی مانند نوآوری، گرایشات کارآفرینانه و اعمال فرآیندهای خلاقانه پدیده‌های بسیار ارزشمندی در اقتصاد دانش محوری تلقی می‌شوند. در این مطلب قصد داریم در مورد بازاریابی مواد غذایی و راهکارهای آن بیشتر صحبت کنیم.

نقش شبکه‌های اجتماعی در بازاریابی مواد غذایی

در بازار مواد غذایی، به‌دلیل گسترش شبکه‌های ارتباط جمعی، امکانات گوناگون و متنوعی برای برقراری ارتباط شرکت‌ها و تولیدکنندگان و بازاریابان با مشتریان دائمی و بالقوه وجود دارد. تنوع نشریات ، برگه‌های تبلیغاتی و آگهی‌های چاپ شده به‌منظور معرفی کالا، شبکه‌های اجتماعی، پست‌های الکترونیکی، رسانه‌های جمعی، هر کدام ابزاری است که به‌راحتی در دسترس بوده و می‌توان با مخاطبان ارتباط وسیعی برقرار کرد. با شناسایی مشتریان و گروه هدف می‌توان نوع رسانه و ابزار ارتباطی را استفاده نمود. بنابراین با شناسایی این موارد ابتدا وسیله ارتباطی مناسب، جهت تبلیغ و معرفی کالا را انتخاب کرده و سپس نوع پیامی که بازتاب بهتری در آن شبکه ارتباطی به‌منظور توجه بیشتر مشتریان را موجب می‌شود استفاده می‌کنیم.

با توجه به پیشرفت فن‌آوری در دنیای امروز، ارائه اطلاعات تغذیه‌ای درباره موادغذایی یک ضرورت است. به این ترتیب مصرف‌کنندگان علاوه بر دریافت اطلاعات از کاهش قیمت کالا، خواهان دریافت مطالبی درباره ویژگی‌ها و محتویات ماده غذایی نیز هستند که آن را می‌توان در برنامه اطلاع‌رسانی در دسترس قرار داد. بنابراین بهتر است در تبلیغات توسط شبکه‌های ارتباطی، کیفیت و محتوای محصول نیز درنظر گرفته شود.

ارتباط دو طرفه

در بازاریابی محتوایی، کلید اصلی موفقیت برقراری ارتباط دو طرفه است. در صورتی‌که شبکه‌های اجتماعی تبدیل به محیطی برای نشر محتوای کاتالوگ برند شوند و ارتباطی یک طرفه داشته باشند، آن شرکت مسیر درستی را انتخاب نکرده است. بنابراین در شبکه‌های اجتماعی می‌بایست بر تولید محتوای غنی و جذاب و مرتبط با برند، تعامل دو طرفه با مخاطب و براساس قواعد اصول بازاریابی نوین در نظر گرفته شود. برقراری ارتباط با مخاطب از طریق فعالیت‌های بازاریابی و روابط عمومی نسبت به تبلیغات راحت‌تر بوده و تجربه نشان داده که مصرف‌کنندگان با این روش، برند را بهتر به خاطر می‌سپارند.

شبکه‌های اجتماعی ضریب نفوذ بالایی میان مخاطبان دارند و در میان مدت با افزایش آگاهی مخاطبان نسبت به برند و تعامل متقابل، بر فروش بالای محصول اثرگذار خواهند بود. مخاطب امروزی هوشمند است و مدیریت رسانه را خودش به دست می‌گیرد در نتیجه یکپارچه‌سازی در برنامه و تولید محتوای مفید برای مخاطبان تعامل‌گرای امروزی، بسیار حائز اهمیت است.

سیستم‌های اطلاعات بازاریابی مواد غذایی

در بازارهای جدید، انقلاب فن‌آوری، مصرف‌گرایی و بین‌المللی شدن رقابت، بخشی از شرایطی هستند که در ایجاد فضای رقابت شدید نقش دارند. این شرایط مستلزم انطباق‌پذیری بالای شرکت‌های محیط با بازارشان است به‌طوری که سیستم‌های اطلاعات بازاریابی مبتنی بر فن‌آوری اطلاعات می‌توانند برای دستیابی به این توانایی مؤثر باشد. شواهد زیادی وجود دارد که نشان‌دهنده ارتباط و همبستگی روشنی بین سودآوری شرکت‌ها و به کارگیری سیستم اطلاعات بازاریابی است. به این ترتیب این سیستم در افزایش بهره‌وری و کارایی کارکنان و مدیران و کاهش هزینه‌های عملیاتی شرکت‌ها مفید است.

در این گونه سیستم‌ها علاوه بر شاخص‌های مالی جهت سنجش وضعیت، شاخص‌های غیرمالی نیز نقش دارند. با استفاده از سیستم‌های بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی می‌توان از طریق اطلاعات به دست آمده و مطالعه و بررسی آن‌ها، از دغدغه‌ها و الگوی رفتار گروه مخاطبان آگاه شد و در نتیجه به طراحی استراتژی و نقشه راه برای حضور در این گونه رسانه‌ها پرداخت. عنصر اصلی این استراتژی، توجه به سبک زندگی مصرف‌کننده و ایجاد ارتباط میان سبک زندگی و ظرفیت و استفاده از فرصت‌های پیش رو است.

مزایا و آسیب‌های موجود در سیستم‌های اطلاعات بازاریابی مواد غذایی

با نوآوری در طراحی و عرضه محصولات، فرآیندها و راهبردها که یکی از روش‌های ایجاد مزیت پایدار در بازار به‌شمار می‌رود، می‌تواند نیازها و تقاضاهای جدید مشتریان را به بهترین شیوه شناسایی و با تأمین انتظارات آن‌ها، رضایتشان را جلب کند و درنهایت موجب ایجاد ارزش و سودآوری برای سازمان و ذینفعان شود. به این ترتیب، با استفاده از سیستم‌های اطلاعات بازاریابی مبتنی بر فناوری اطلاعات، می‌توان نظارت مؤثری بر محیط بازار داشت. به این صورت که نیازها و خواسته‌های مشتریان هدف، از طریق سازمان بهتر درک شده و شرکت می‌تواند اثربخش‌تر به مشتریان پاسخ دهد.

از سوی دیگر، فعالیت‌های بازاریابی کاراتر و ارتباطات در شرکت‌ها اثربخش‌تر می‌شود. با توجه به ماهیت کارکردی بنگاه‌های کوچک و متوسط، اقدامات غیرمدون و برنامه‌ریزی نشده در محیط بی‌ثبات می‌تواند موجب آسیب‌پذیری این سیستم شود. از جمله دلایل این مشکل را می‌توان در محدودیت مالی در گستره شبکه بازاریابی، وجود اقدامات سلیقه‌ای و غیرنظام‌مند و اتکای بیش از حد به شایستگی ذاتی مدیر در امر بازاریابی و فروش جستجو کرد.