آخرین خبرها:
شناسه خبر: 5529

باورهای غلط در مورد سگ

باور غلط در زمینه‌ تغذیه سگ ها این تصور وجود دارد که سگ‌اهلی مانند گرگ می‌تواند با فواصل زیاد تغذیه کند و بدون ضعف فیزیکی و در سلامت به زندگی خود ادامه دهد.

باورهای غلط در مورد سگ

تفاوت از زمین تا آسمان است

حیوانات زیادی در طول تاریخ به دست انسان اهلی شدند تا به بهبود زندگی انسان، ابتدا در شکار و کشاورزی و به تدریج در کارهای تخصصی‌تر کمک کنند. نوع زندگی این حیوانات به خاطر بودن در کنار انسان، کم‌کم از خویشاوندان وحشی‌شان متمایز شده است.
روش زندگی، تغذیه، طول عمر و حتی در مواردی غرایز آن‌ها در طول این سال‌ها تغییر و آن‌ها را نسبت به زندگی جدید سازگار نموده است.
متأسفانه یکی از مشکلاتی که در پرورش و نگهداری حیوانات وجود دارد و در مواردی باعث آسیب به آنها می‌شود، کمبود دانش در زمینه شناخت این تفاوت‌ها است؛ زیرا اکثریت ناآگاه فکر می‌کنند به این دلیل که اجداد این حیوانات از حیات‌وحش صید و اهلی شده‌اند، نسل‌های جدید هم قادرند به‌صورت مشابه زندگی کنند و فرقی میان آن‌ها نیست. در ادامه به برخی از رایج‌ترین این باورهای غلط اشاره خواهیم کرد.

تغذیه

اولین باور غلط در زمینه‌ تغذیه است. متأسفانه این تصور به اشتباه وجود دارد که سگ‌اهلی مانند گرگ می‌تواند به‌صورت غیرمنظم و با فواصل زیاد تغذیه کند و بدون مشکل و ضعف فیزیکی و در سلامت به زندگی خود ادامه دهد. در صورتی که عادات تغذیه‌ای سگ اهلی پس از هزاران سال زندگی در کنار انسان تغییر نموده و بیشتر به دلیل تغذیه از پس‌مانده غذای انسان همگام با وعده های غذایی- به غذای روزانه عادت کرده است.
در سگ‌های اهلی دو روز نخوردن غذا نشانه بیماری محسوب می‌شود و سگ می‌تواند درنهایت تا یک هفته بدون غذا زنده بماند، در صورتی که گونه‌های وحشی مشابه مدت بسیار طولانی‌تری را بدون غذا زندگی می‌کنند و به جستجو و شکار می‌پردازند.

تحمل بازه‌های دمایی

باور دیگر در مورد سگ‌هایی است که داخل آپارتمان زندگی می‌کنند و عموماً فکر می‌کنند این گونه سگ‌ها به راحتی می‌توانند در هوای سرد دوام بیاورند. اما سگ‌هایی که داخل آپارتمان زندگی می‌کنند، در روبرویی با سرما، واکنشی مشابه انسان دارند و توصیه نمی‌شود این سگ‌ها در دمای صفر درجه بیشتر از نیم‌ساعت در فضای باز باشند. در صورتی که حتی سگ‌های اهلی که از اول زندگی خود در فضای باز زندگی کرده‌اند، می‌توانند زمان بسیار بیشتری را در دماهای پایین‌تر هم تحمل کنند.
بنابراین وقتی در یک نسل از سگ، می‌توان به همین راحتی و تنها با تغییر شرایط محیطی در شیوه زندگی و میزان تحمل آن‌ها تغییر ایجاد کرد، تصور کنید در طول هزاران سال چه تفاوت‌های فاحشی در غرایز و شیوه زندگی آن ها ایجاد شده است.

مقاومت در برابر بیماری‌ها

یکی از موضوعات بسیار مهم سلامت ژنتیکی و قدرت مقاومت بدن در برابر بیماری‌ها و به‌خصوص بحث واکسن است. بسیاری بر این باور هستند به دلیل این‌که حیوانات‌وحشی از واکسن استفاده نمی‌کنند پس حیوانات اهلی هم نباید واکسن بزنند.
در وهله اول باید در نظر داشت که اکثر بیماری‌هایی که دام‌ها برای آن واکسینه می‌شوند، به دلیل زندگی مدرن در کنار انسان تقویت شده‌اند و در حیات وحش معمولا به صورت محدود دیده می‌شوند. گو این‌که در موارد بسیاری ویروس‌های محدوده شهری به حیات وحش دسترسی پیدا کرده و باعث انقراض گونه‌های وحشی شده‌اند. علاوه‌بر این، حیوانات وحشی به دلیل شرایط زندگی به‌طور طبیعی در سطح بالاتری از ایمنی بدنی قرار دارند و در مواجهه با بیماری‌ها دارای مقاومت بالاتری هستند.
درنهایت و با وجود تمام این مباحث، جانوران در حیات‌وحش هم به‌صورت طبیعی از خطر بیماری‌های اپیدمیک مصون نیستند و در برابر بیماری‌ها آسیب‌پذیرند، اما چون موارد آن نسبت به مجموع جمعیت کمتر است، به چشم نمی‌آید.

انتخاب اصلح در طبیعت

از طرف دیگر در طبیعت، تلفات امری اجتناب‎ناپذیر است که در نهایت به رشد ژنتیکی و انتخاب حیواناتی که از لحاظ ژنتیکی یا فیزیکی برتر هستند، منجر می‌شود. اما در پرورش حیوانات اهلی هدف حفظ تمام نوزادان است، بنابراین حیوانات با ژنتیک ضعیف شانس خیلی بالاتری برای ادامه زندگی دارند. هزینه‌ای که برای حفظ این حیوانات ضعیف پرداخت می‌شود، تزریق واکسن است تا سطح ایمنی آن‌ها را بالا ببرد.
بحث دیگری که در زمینه ژنتیک مطرح است تلاقی فامیلی(Inbreeding) می‌باشد. باور کلی بر این است که چون در طبیعت ممکن است اختلاط خونی فامیلی اتفاق بیفتد برای حیوانات اهلی هم قابل انجام است. در صورتی که باید در نظر گرفت، اکثر این نوزادها به‌دلیل جهش‌های ژنتیکی و بیماری‌های وراثتی از چرخه طبیعی حذف می‌شوند و اقلیتی که باقی می‌مانند درصد کمی از این تعداد را شامل می‌شوند.
علاوه‌بر این روش زندگی نزدیک‌ترین گونه‌ به سگ(گرگ) به‌صورت گله‌ای و تسلط کامل و حق جفت‌گیری قوی‌ترین نر با تمام ماده‌های گله است، بنابراین با عوض شدن نر، هر چند سال یک‌بار امکان اختلاط‌خونی به حداقل می‌رسد.
می‌توان گفت غرایز و شیوه زندگی هر گروه در جهت ارتقای شانس بقاء در محیط زندگی آن‌ها رشد کرده‌است. اما این تفاوت‌ها باید مورد توجه قرار گرفته و در مورد آن اطلاع‌رسانی شود تا عموم مردم هم از آن مطلع شوند و با رسیدگی بهتر به حیوانات اهلی خود، شانس زندگی بهتر و سالم‌تری به آن‌ها بدهند.

عرفان خان‌صباغ
فعال امور سگ

ماهنامه دام و کشت و صنعت- شماره ۲۴۶

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای