آخرین خبرها:
شناسه خبر: 8496

وزارتخانه زیاد داریم؛ مدیر کم داریم

پس از اعلام دستور رئیس جمهور، و صدور دستور دستوری مبنی بر اینکه باید 20 روزه احیای جهاد سازندگی بصورت بگیرد، گرچه 40 روز از صدور دستور گذشته اما هنوز کاری صورت نگرفته است

وزارتخانه زیاد داریم؛ مدیر کم داریم
پس از اعلام دستور رئیس جمهور، و صدور دستور دستوری مبنی بر اینکه باید 20 روزه احیای جهاد سازندگی صورت بگیرد، گرچه 40 روز از صدور دستور گذشته، اما هنوز نه تنها کاری صورت نگرفته که در این باره به جز رد و بدل شدن چند نامه و کارگروه و صدور یک حکم توسط وزیر جهاد کشاورزی و بعد از لغو همان حکم نیم بند همه چیر مانند سابق است. در این رابطه بسیاری از کارشناسان، استادان و پیشکسوتان این بخش در گفت‌وگوهایی نظر خود را درباره این موضوع بیان کردند و اغلب آنان تاکید داشتند که اکنون وزارتخانه زیاد داریم و جهاد سازندگی باید مردمی باشد و نه وابسته به سازمان یا وزارتخانه‌ای، زیرا در آن صورت به دلیل توسعه غیرضروری کاهش عملکرد را خواهد داشت.

مشاوران رئیس جمهور آدرس درستی به وی بدهند

سیدابوالفضل میرقاسمی، کارشناس مسائل اقتصادی، در این باره می‌گوید باید دید که در شرایط فعلی کشور، تشکیل چنین نهاد مردمی با داشتن روحیه جهادی و انقلابی (روحیه ایثارگری و فداکاری و جانبازی) امکان‌پذیر است؟
وی ادامه داد: به منظور یافتن پاسخ این سوال، لازم است به نکاتی توجه شود از جمله اینکه تا وقتی که مشکلات کلان اقتصاد کشور (نظير تحریم، کاهش ارزش پول ملی، چاپ پول و افزایش پایه پولی، قاچاق کالا، فساد اداری، بی‌ثباتی در قوانین و مقررات و تعرفه‌های گمرکی، موانع تولید و سرمایه‌گذاری، عدم شفافیت، رانت‌خواری، بی‌ثباتی نرخ ارز، تورم افسار گسیخته، رکود، فرار سرمایه به خارج از کشور و…) حل نشود، آیا می‌توان انتظار داشت که مشکلات اقتصاد روستا حل شود؟ أيا مشاوران محترم آقای رئیس جمهور آدرس درستی به وی داده‌اند؟ آیا این تصمیم نوعی فرافکنی نیست؟ آیا ظرف مدت ۲۰ روز می‌توان چنین مطالعه و طراحی مهمی را انجام داد؟

سرمایه‌های اجتماعی ضعیف شده است

میرقاسمی افزود: آیا دم مسیحایی حضرت امام (ره) و روحیات انقلابی و جهادی ۴۲ سال پیش، هنوز هم با همان حدت و شدت وجود دارد؟ به دلایل مختلف، سرمایه اجتماعی ضعیف شده است و در نتیجه بی‌اعتمادی، ضعف مسئولیت‌پذیری و کاهش روحیه تعاون و مشارکت در همه جا مشهود است. اختلافات سیاسی و جناحی هم مزید علت شده است. همچنین تاکنون اجماع نخبگانی در خصوص تدوین اهداف، سیاست‌ها و نقشه راه توسعه کشور به وجود نیامده است و در نتیجه نقش و جایگاه روستا در آن نقشه راه مشخص نیست؛ لذا فعلا نمی‌توان وضعیت اقتصادی روستا را بهبود بخشید.

جهاد سازندگی شکاف سبک زندگی شهری و روستایی را پر می‌کند؟

وی گفت: به لطف صداوسیما، مردم سختکوش روستایی با سبک زندگی شهری و راحتی نسبی آن آشنا شده و اکثراً شیفته زندگی شهری گشته‌اند. از طرف دیگر، فعالیت کشاورزی و دامپروری در محیط روستا، بسیار پر ریسک و مخاطره‌آمیز است. شرکت‌های بیمه محصولات کشاورزی و بیمه کشاورزان، روستاییان و عشایر هم اقدامات موثری نداشته‌اند. آیا جهاد سازندگی می‌تواند این شکاف موجود بین سبک زندگی شهری و روستایی را پر کند.
کارشناس مسائل اقتصادی اظهار داشت: به دلیل شرایط بد اقتصادی (حداقل ۶ دهک از اعضای جامعه زیرخط فقر هستند و مستحق دریافت یارانه، اکثریت اعضای جامعه دچار بیکاری، گرانی یا پرداخت قسط وام، وام ازدواج، وام مسکن، وام خرید وسایل زندگی و…) و پرداخت اجاره خانه سنگین و… هستند و برای تامین معاش خود مجبور به انجام دو شیفت کاری هستند (اکثر اعضای جامعه در کف قاعده هرم مازلو قرار دارند و نمی‌توانند به مرحله خودشکوفایی برسند.

نمی‌توان با اقدامات نمایشی توده مردم را بسیج کرد

میرقاسمی ادامه داد: آیا می‌توان انتظار داشت که جریانی مردمی شکل گرفته و افراد داوطلبی بسیج شوند برای کمک به بهبود وضعیت اقتصادی روستا و مناطق محروم؟ آیا می‌توان انتظار داشت که افراد زیر خط فقر (که خود محتاج حمایت دولت هستند) توانی برای کمک نقدی و یا جنسی و یا پدی (نیروی انسانی داوطلب) به مناطق محروم داشته باشند؟ اکنون تشویق فرزندان روستایی به ادامه تحصیل (به خصوص تحصیلات عالی) سبب مهاجرت ذهنی آن فرزندان شده و دیگر تمایلی به زندگی در روستا زندگی در روستا را به نوعی کسر شأن خویش می‌دانند و ادامه فعالیت کشاورزی و دامپروری والدین خویش را ندارند. اکثر صاحبان مدرک تحصیلی عالی به دنبال پشت میزنشینی و حقوق بگیری و داشتن بیمه و بازنشستگی هستند (و نه اشتغال به شغل سخت، پر ریسک، کم درآمد و بی‌ثبات کشاورزی).
وی افزود: به لطف توسعه اینترنت (فضای مجازی و فعالیت رسانه‌ها به خصوص رسانه‌های اجتماعی پرطرفدار در بین ایرانی‌ها، سطح آگاهی مردم نسبت به ۴۰ سال پیش بسیار بالا رفته و گاهی زمزمه‌هایی در زمینه مطالبه‌گری حقوق مدنی شنیده می‌شود. بنابراین، دیگر نمی‌توان با حرکات و اقدامات احساسی و نمایشی توده مردم را بسیج کرد.

انگیزه مردم برای کمک به مناطق محروم کمرنگ شده

کارشناس مسائل اقتصادی ادامه داد: حضور نظامی در منطقه و فعالیت‌های برون مرزی ایران جهت حفظ امنیت داخلی مستلزم هزینه کرد بخشی از اعتبارات دولتی در سایر کشورها است. تبلیغات دشمن در زمینه تروریسم، ایران هراسی و تحریم سبب شده که بعضا انگیزه مردم برای کمک به مناطق محروم کشور خودمان کمرنگ شود؟ چندی پیش، بعضی از مردم از پرداخت صدقات به صندوق های کمیته امداد امتناع می کردند زیرا شایع شده بود که در سوریه و لبنان هزینه میشود و نه در داخل ایران.
میرقاسمی گفت: در حال حاضر نهادهای دولتی، حاکمیتی، مردمی (اردوهای جهادی)، غیردولتی(NGO)، موسسات خیریه، سلبریتی‌ها، دانشگاه‌ها، بانک‌ها، بخش خصوصی و… در حال فعالیت در سطح روستاها هستند. همه هم با نیت خیر و آبادانی روستا. آيا ورود شتابزده یک بازیگر جدید، سبب افزایش پیچیدگی اوضاع، سردرگمی روستاییان و یا بروز تضاد منافع و یا ایجاد تنش در بین دست اندرکاران و یا استهلاک نیرو و انرژی (به دلیل موازی کاری‌ها و دوباره‌کاری‌ها و پراکنده‌کاری‌ها) نمی‌شود؟

باید ظاهر را رها و به بطن کار برسیم

بسطامی، کارشناس مسائل اقتصادی، نیز در این باره معتقد است هر فرد و هر پدیده‌ای یک ظاهر و یک باطن دارد و آن چیزی که ما از هر فردی می‌بینیم، ظاهر آن است، اما چیزی که تأثیرگذار است، باطن است. در موضوع جهاد سازندگی نیز دقیقاً همین موضوع وجود دارد و ظاهر آن بسیار خوب و زیبا است. آن چیزی که در بطن حرکت جهاد سازندگی بود، نیاز‌هایی بود که در روستا‌ها وجود داشت.
وی در ادامه بیان کرد: اگر می‌خواهیم جهاد سازندگی را احیاء کنیم، باید ظاهر را رها و به بطن کار برسیم؛ اما آیا در حال حاضر با وضعیت فعلی و مجهز بودن به شبکه‌های ارتباطی و اینترنتی می‌توانیم همان مسیر جهاد سازندگی را پیش ببریم؟ مکتب جهاد سازندگی چیزی جز پاسخ به نیاز‌های جامعه نیست و باید ببینیم چه چیزی نیاز امروز ماست و فقط مسئله روستا نباشد و به فکر شهر‌ها نیز باید بود. جهاد سازندگی در تمام بخش‌های کشور باید وجود داشته باشد و محور آن نیز باطن جهاد سازندگی و پاسخ به نیاز‌های آن است.

شرایط امروز با 40 سال پیش فرق کرده است

اسماعیل شهبازی، استاد دانشگاه شهید بهشتی، هم درباره احیای جهاد سازندگی بر این باور است که نباید به صورت وزارتخانه یا سازمان باشد، گفت: بلکه باید همانند اوایل انقلاب به صورت نهاد مردمی باشد که از درون مردم می‌جوشد، وگرنه گرفتار کردن این نهاد در وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها به پیچیدگی موجود اضافه کرده و باعث کاهش عملکرد و بهره‌وری می‌شود.
شهبازی در مورد نحوه احیای جهاد سازندگی هم تشریح کرد: شرایط امروز با 40 سال پیش کاملاً فرق کرده؛ جوانان تحصیل کرده‌اند و جنس کارها هم عوض شده است، بنابراین باید از این ظرفیت‌ها استفاده کرد و کارها را متناسب با شرایط تعریف کرد. در دوره‌ای 5 وزارتخانه در حوزه کشاورزی وجود داشت و این تنها مانع کار و پیشرفت می‌شود.

جهاد سازندگی باید مردمی باشد

این استاد دانشگاه شهید بهشتی به دانشجو گفت: جهاد سازندگی باید به رفع مشکلات اقتصادی مردم بپردازد و راهکار داشته باشد که در این باره چه کند. بازوان جهاد سازندگی،‌ دهیاری‌ها و اعضای هیات مدیره در روستاها می‌تواند باشد؛ اما در مورد ساختار من معتقد به بی‌ساختاری هستم و این نهاد باید مستقل و مردمی باشد. هر چقدر به ساختار پایبند کنیم، نتیجه معکوس خواهد داد.
باید واقع‌بین بود
گفتنی است، شاید از نظر برخی پیشکسوتان جهادی احیای جهاد سازندگی به دليل تعلق خاطری که نسبت به آن دارند یا خاطراتی که از آن زمان طلایی دارند، امری پسندیده باشد؛ ولی در شرایط کنونی باید واقع‌بین بود و با احیای ناقص و شتابزده جهاد سازندگی هزینه‌های بیشتری را به مردم و بیت‌المال وارد نکرد.
دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای