گردشگری ایران در بحران:
پیشتازی عربستان و ترکیه در صنعت توریسم
گردشگری ایران در بحران ساختاری؛ تفاوت فاحش آمارهای رسمی با واقعیت و مقایسه با پیشتازی عربستان و ترکیه در جذب توریسم.

وقتی پشت تریبونها از شکوفایی نوروز، هتلهای نوساز و سیل گردشگران خارجی سخن گفته میشود، در دنیای واقعی چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟
اخبار سبز کشاورزی؛ راهنمایان تور هنوز در پی یافتن شغلی پایدارند، اقامتگاههای بومگردی یکی پس از دیگری تعطیل میشوند و اسکلتهای نیمهتمام هتلها، گواه سرمایهگذاریهای بر باد رفته و ورشکستگیهای مالی هستند.
گردشگری ایران، گویی در چرخهای معیوب از انکار واقعیت و بحران ساختاری گرفتار شده است. تا زمانی که صداقت جای خود را به آمارسازی و واقعیتها به انکار ندهد، امیدی به بهبود زخمهای عمیق این صنعت نخواهد بود.
نگاهی به آمار رسمی؛ رویایی یا واقعیت؟
وزیر گردشگری اخیراً اعلام کرده است که در سال گذشته، هفت میلیون و ۳۹۹ هزار گردشگر از ایران بازدید کردهاند که این رقم نسبت به سال قبل رشدی قابل توجه داشته است.
او همچنین ابراز امیدواری کرده که با افزایش اشغال هتلها و بازگشت شتابان گردشگران، هدف ۱۰ میلیون گردشگر تا سال ۱۴۰۴ محقق شود. اما واقعیت شش ماه پایانی سال ۱۴۰۴ از زبان فعالان صنعت، حکایت از لغو گسترده تورهای ورودی دارد؛ واقعیتی که با اهداف بلندپروازانه اعلام شده، فاصله زیادی دارد.
عربستان و ترکیه، الگوهای موفق یا آرزوهای دستنیافتنی؟
برای درک بهتر شکاف موجود، نگاهی به آمارهای همسایگان بیاندازیم. عربستان سعودی در تابستان ۲۰۲۵ میزبان بیش از ۳۲ میلیون گردشگر داخلی و بینالمللی بوده که نشاندهنده رشد ۲۶ درصدی نسبت به سال گذشته است. این موفقیت در راستای چشمانداز ۲۰۳۰ این کشور برای تبدیل شدن به یکی از مقاصد جهانی پیشرو است.
در سوی دیگر، ترکیه نیز موفقیتهای چشمگیری کسب کرده؛ استانبول به تنهایی در ۹ ماه نخست سال جاری پذیرای ۱۳.۵ میلیون گردشگر بوده است. این موفقیتها، حتی در بحبوحه درگیریهای منطقهای، نشاندهنده مدیریت کارآمد و رویکردی دادهمحور است.
محمد نوری ارسوی، وزیر گردشگری ترکیه، تأکید میکند که رقابت امروز در سطح شهرهاست و استانبول با سرمایهگذاری و برنامهریزی مستمر، سهم خود را در بازار جهانی افزایش میدهد.
چالشهای ساختاری؛ ریشههای بحران گردشگری ایران
غلامحیدر ابراهیم بای سلامی، رئیس بنیاد غیردولتی توسعه گردشگری پایدار، معتقد است که فرار سرمایه انسانی و مالی از صنعت گردشگری ایران، به مراتب بیشتر از سایر بخشهاست.
بسیاری از پروژههای هتلسازی با زیانهای هنگفت مواجه شده و صدها پروژه در آستانه مصادره توسط بانکها قرار دارند. کمبود زیرساختها، ضعف در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، مشکلات حملونقل (نیاز به هزاران هواپیما و هتل جدید) و فقدان راهبردهای مشخص برای کارآفرینی، تنها بخشی از چالشهای ساختاری است.
او همچنین به فرسودگی مدیریتی و عدم استفاده از کارشناسان برجسته اشاره میکند و اظهارات رسمی را بیشتر شبیه به “شوهای تبلیغاتی” میداند.
اهداف بلندپروازانه بدون پشتوانه اجرایی
سهند عقدایی، عضو هیئتمدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی استان تهران، آمارهای اعلامی را فاقد مبنای دقیق میداند.
وی با اشاره به سند چشمانداز ۲۰ ساله که رسیدن به ۲۰ میلیون گردشگر را تا ۱۴۰۴ هدفگذاری کرده بود، عنوان میکند که تنها به یکسوم این هدف دست یافتهایم. او پیشبینی میکند که هدف ۱۵ میلیون گردشگر تا پایان برنامه هفتم توسعه نیز، مانند اهداف قبلی، در سکوت و فراموشی سپرده شود.
عقدایی همچنین به تأثیر منفی فعال شدن “مکانیسم ماشه” اشاره کرده و توضیح میدهد که این وضعیت، علاوه بر مشکلات تبادلات مالی، اصلِ معامله با ایران را برای شرکای خارجی غیرقانونی میکند و این امر، تجارت در حوزه گردشگری را به مراتب دشوارتر خواهد ساخت.
نتیجهگیری:
صنعت گردشگری ایران، پس از یک دهه بحران و فرسایش، امروز در جایگاه تماشاچی ایستاده است. در مقابل، بازیگرانی چون عربستان و ترکیه، با بهرهگیری از مدیریت واقعگرا، برنامهریزی دادهمحور و صداقت در مواجهه با واقعیتها، رکوردهای تازهای را در منطقه به ثبت میرسانند.
تا زمانی که ایران نیز به جای اعداد و ارقام انتزاعی، به آمار شفاف، برنامهریزی واقعی و توسعه زیرساختها روی نیاورد، نیل به اهداف بلندمدت در حوزه گردشگری دور از دسترس باقی خواهد ماند./پیام ما