مزرعه سبز: نمایندگان اصولگرا و هواداران دولت رئیسی تاکنون چندین بار تاکید کرده‌اند که اگرچه مدیران ارشد و وزیران تغییر کرده‌اند و لایه اول همکاران ابراهیم رئیسی را افراد هم‌سو و قابل اعتماد تشکیل می‌دهد؛ اما پس از لایه اول وزیران، سایر مدیران و عوامل اجرایی دولت را طرفداران دولت قبل تشکیل می‌دهد و به همین دلیل بدنه مدیریتی کشور با دولت هم‌سو نیست.
یادداشت/ نادر کریمی جونی؛ کارشناس اقتصاد کشاورزی: این طرفداران با کارشکنی و انجام رفتارهای مخرب، مانع به ثمر رسیدن فعالیت ها و تلاش های سید ابراهیم رئیسی و نزدیکانش می‌شوند.
این افراد و حامیان دولت فعلی البته تایید می‌کنند که مشکلات و نارسایی‌های آزاردهنده‌ای وجود دارد؛ ولی مسئولیت بروز این مشکلات، متوجه مدیران میانی است که دست‌نشانده و هوادار حسن روحانی هستند و به همین دلیل به نظر این حامیان آنچه در بازار مشاهده می‌شود و تورمی که اقشار مختلف جامعه را آزار می‌دهد ساخته و پرداخته مدیران نفوذی و رسوب کرده از دوران ریاست حسن روحانی است و ربطی به ابراهیم رئیسی ندارد.
البته جای شکر دارد که نمایندگان محترم وجود مشکلات اقتصادی و تشدید آن را در روزهایی که ابراهیم رئیسی سکان اداری امور دولت و کشور را برعهده گرفته است، پذیرفته‌اند؛ چراکه نمایندگان حامی محمود احمدی‌نژاد مانند خود رئیس جمهور وقت، اصولا منکر وجود گرانی می‌شدند تا جایی‌که دفاع احمدی‌نژاد مبنی‌بر اینکه گوجه فرنگی در محل زندگی او گران نشده، به طنز مشهوری میان شهروندان ایرانی تبدیل شده بود؛ اما حالا نمایندگان اصولگرا هم انکار نمی‌کنند که روند گران شدن کالاها متوقف نشده و در بهترین حالت دولتمردان ایرانی برای سال جاری تورم 36درصدی را نسبت به سال 1400 نوید می‌دهند.
این در حالی است که هنوز دلار 4200تومانی یا همان ارز ترجیحی در اقتصاد کشورمان وجود دارد و اگر این ارز از اقتصاد اجتماعی کشورمان حذف شود آن گاه انتشار گرانی و تورم باز هم بیشتر وجود دارد.
البته توصیه هواداران سیدابراهیم رئیسی و دولتش درمورد ادامه نابه‌سامانی‌ها و ازجمله تداوم گرانی و به ثمر ننشستن مذاکرات وین، نابه‌سامانی‌های اقتصادی و اعتراض‌های مردمی و صنفی، مشکلات زیست محیطی، ناهنجاری‌های اجتماعی و… قدری عجیب و غیرقابل پذیرش است.
آیا در همه دولت‌ها پس از تغییر مدیران ارشد، تمامی مدیران میانی و سپس مدیران خرد نیز تغییر کرده‌اند؟ آیا پس از آن تمام کارمندان دولت نیز تغییر کرده‌اند و از میان افراد هم‌سو با دولت و رئیس جمهور انتخاب شده‌اند؟
روزی محمود احمدی‌نژاد دولت و حاکمیت را به تیم فوتبال تشبیه می‌کرد و می‌گفت برای موفق شدن دولت باید از وزیر تا آبدارچی با رئیس جمهور هماهنگ باشند.
وی پس از کنار رفتن از قدرت بارها و هم کانون نیز علت ناکامی خود را همین هماهنگ نبودن بیان کرده و می‌کند و پس از پایان ریاست جمهوری اش دایره این ناهماهنگی و مانع‌تراشی را از دایره اطرافیان و همکاران خود به سایر قوا و مقامات ارشدتر نیز تعمیم داده و تصریح می‌کند که به خاطر همین ناهماهنگی‌ها او نتواسته است برنامه‌هایش را به طور کامل اجرا کند و در بهبود شرایط کشور موفق شود.
با این توجیه هواداران سیدابراهیم رئیسی که اشکال گوناگون از زبان اعضای دولت نیز شنیده می‌شود، مهم‌ترین پرسش آن است که چه قدرتی مانع از تغییر مدیران میانی و خرد از سوی مدیران دولت سیدابراهیم رئیسی شده است؟ آیا این عدم تغییر به خاطر موانع بوده است؟ آیا وزیران و مدیران ارشد در واقع نیروی جایگزین نداشته‌اند تا مدیران میانی و خرد را تغییر دهند؟ یا همان گونه سیدابراهیم رئیسی در مصاحبه‌های تلویزیونی تصریح کرده مدیران دولت بر اساس شایسته‌سالاری و همراهی با اهداف دولت انتخاب شده‌اند و اگر در ساختار مدیران خرد و میانی دولت تغییری به وجود آمده، در واقع تغییر نیاز نبوده است.
نمی‌توان پذیرفت که قدرت ارشد و قاهره‌ای رئیس جمهور و همکارانش را به نگهداشتن مدیران میانی و خرد مجبور کرده باشد؛ چراکه مقام ارشدتر از رئیس جمهور، مقام معظم رهبری است که انتساب این گونه اتهامات به ایشان باورپذیر نیست.
حالا دولت چه بر اثر نداشتن مدیر و همکار قابل اعتماد و چه بر اثر پذیرفتن مدیران و اشخاص فعلی به ابقای مدیران میانی و خرد رضایت داده باشد می‌باید اذعان کرد که فرافکنی و فرار از مسئولیت راه مناسبی برای پاسخگویی در برابر مشکلات فعلی کشور و جامعه ایران نیست.
هواداران و همکاران دولت سیدابراهیم رئیسی به جای فرافکنی و متهم کردن مدیران و کارمندان دولت بهتر است اذعان کنند که برخلاف ادعاها و شعارهای گذشته‌شان مشکلات کشور پیچیده است و راه‌حل بلافاصله ندارد.
