بخش چهارم: پروژه روشنفکران مشروطه و چشمانداز فلاحت در ایران
در فاصله 1304-1320 نزدیک به پنجاه وزیر در ده کابینه امور دولتی را اداره کردند، اما با وجود نظامی بودن شکل حکومت، اعضای هیئت دولت، حتی وزیر جنگ، غالباً غیر نظامی و از رجال فرهیخته عصر مشروطه و حاملین نقشه راه توسعه سالهای بعد در کشور بودند.
اخبار سبز کشاورزی؛ دکتر حسین شیرزاد، کارشناس و تحلیلگر بخش کشاورزی| در هنگامه تاسیس حکومت فردی قلدر و بیسواد، کشور از منظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دچار بیسامانی و هرج و مرج بود. لذا ایجاد اصلاحات و انتظام بخشی به امور اقتصادی، اجتماعی، تجاری، مالی و سیاسی اجتنابناپذیر مینمود.
این اصلاحات در قالب قوانین، ابلاغیهها، لوایح و مصوبات فراوان و متنوعی صورت پذیرفت تا ضمن تامین مالی حکومتی در مضیغه، به اصلاح امور ملت که نزدیک به هشتاد درصدشان در روستاها سکونت داشتند، بپردازد و پروژه مطالبات نخبگان مشروطه را پیش ببرد. پروژه روشنفکران مشروطه، مانند ریشههای شهری بنیانگذاران مشروطه، اگرچه مضمون و شاکلهای شهر محور داشت که در آن تصويری از آمالی نظیر حاکمیت قانون، تشکیل ارتش ملی، ترقی، تجدد، انسجام فضايي، توسعه بوركراسي، نهادسازي و نظام اداری مدرن در كشور نقش بسته بود؛ اما در چارچوب آن، ساماندهی امورات دهات، ایجاد نظام قدرتمند بانکی، با بهبود معیشت روستاییان، رفاه شهری و ایجاد زيرساختهاي ارتباطي، مثل راه آهن، شبكه مخابرات و جادههاي امن، زمينه پيوندهاي سرزميني نیز گره خورده بود.
بیشتر بخوانید:
-
وقایع اتفاقیه روستایی و کشاورزی در ایران معاصر (۱)
-
وقایع اتفاقیه روستایی و کشاورزی در ایران معاصر (۲)
-
وقایع اتفاقیه روستایی و کشاورزی در ایران معاصر(۳)
ساختار ذهنی روشنفکران ایرانی تحت تأثیر دستگاه فکری تجدد از یک سو و میدان سیاسی و اجتماعی پس از نهضت مشروطه از سوی دیگر، در بنیان دولت آمرانه و متمرکز پهلوی اول نقشی بیبدیل داشت. چنانکه دولت پس از تثبیت قدرت خود “نوین سازي دولت محور” را از حوزههای مالی و زمینداری در روستاها آغاز نمود و دست به اصلاحات آمرانه اقتصادي در بخش کشاورزی زد.
رضا شاه فردی قلدر، بیسواد و ناآگاه نسبت به قضایای حکمرانی و توسعه کشور بود و آنچه در این دوران به مثابه “گذار اصلاحی” در امورات کشورداری مطرح است مرهون پروژه روشنفکران بازمانده از عهد مشروطه است. پروژه مشروطه خواهان در اصلاح مناسبات اداری کشور و نظام اداري منطقهاي، از طريق استاندارها و شهرداريها، دهات و استقرار نهادهاي اقتصادي دولتي و خصوصي در شهرها، زمينه انسجام فضايي كشور را فراهم کرد و ساختار نظامي متمركز، آموزش پرورش همگاني، آموزش عالي و… متحول شد.