کاهش ۵۳ درصدی واردات کنجاله و ۴۳ درصدی واردات ذرت در فروردین ۱۴۰۴
زنگ خطر برای امنیت غذایی: کاهش شدید واردات نهادههای دامی
کاهش واردات نهادههای دامی (ذرت و کنجاله) زنگ خطر را برای امنیت غذایی ایران به صدا درآورده. آیا سیاستهای جدید وزارت جهاد کشاورزی جوابگو خواهد بود؟

با کاهش ۵۳ درصدی واردات کنجاله و ۴۳ درصدی واردات ذرت، زنگ خطر برای ستون فقرات صنعت دام و طیور کشور به صدا درآمده! اتفاقی است که این روزها در بخش کشاورزی ایران رخ داده و نگرانیهای جدی برای آینده امنیت غذایی ایجاد کرده است.
آغاز ماجرا: هشداری که جدی گرفته نشد؟
اخبار سبز کشاورزی؛ زمانی که مهندس نوری، وزارت جهاد کشاورزی را از وزیر وقت، دکتر نیکبخت، تحویل گرفت، به او اعلام شد که انبارهای نهادههای دام و طیور پر است و تا پایان سال ۱۴۰۳ جای نگرانی وجود ندارد.
اما همزمان، دکتر نیکبخت به وی هشدار داد که از همین حالا باید برای شش ماهه اول سال ۱۴۰۴ تدبیری بیندیشد. هشداری که ظاهراً به فراموشی سپرده شد.
در بهمنماه سال گذشته، با تخلیه نسبی انبارها، دامداران شروع به اعتراض کردند و واردکنندگان به دنبال مطالبات گذشته ۳ و ۵ میلیارد دلاری خود بودند، در حالی که وزارتخانه درگیر مسائل سیاسی بود.
در اردیبهشت ۱۴۰۴، با اعلام آمار واردات فروردین ماه امسال، زنگ خطر ستون فقرات مرغداران، گاوداران، گوسفندداران و... را به لرزه درآورد.
با مراجعه به آرشیو و اخبار واردات نهادههای دامی مدت مشابه سال قبل، به وضوح مشخص میشود که اگر دیر بجنبیم، امنیت غذایی کشور در خطر جدی قرار خواهد گرفت.
آمار و ارقام نگرانکننده: ضربه به واردات نهادههای دامی
۴۳ درصد کاهش واردات ذرت: بحرانی در راه است؟
در فروردین امسال، کلاً ۶۱۲ هزار تن ذرت وارد کشور شد که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل (یک میلیون و ۸۲ هزار تن)، از نظر وزن ۴۳ درصد و از نظر ارزش ۴۹ درصد کاهش داشتهایم.
این در حالی است که ذرت یکی از اصلیترین مواد اولیه خوراک دام و طیور است و آینده این صنعت را در بهار و تابستان با بحران روبهرو خواهد کرد؛ مگر اینکه تدبیری فوری اندیشیده شود.
افزایش واردات جو در غیبت تولید داخلی: نتیجه بیتدبیری
جو محصولی است که همواره در ایران تولید میشود؛ اما بهدلیل بیتدبیری در قیمت خرید تضمینی محصول از کشاورزان، زارعین به آن اقبال نشان ندادند و در فروردینماه امسال ۲۲۱ هزار تن جو وارد شد.
این در حالی است که فروردین سال گذشته، با توجه به تولید جو، تا حدودی تأمین نیاز داخلی صورت گرفت و واردات آن کمتر از ۱۰۰ هزار تن بود. این اصرار بر عدم حمایت از تولید داخلی، وابستگی به واردات نهادههای دامی را افزایش داده است
کنجاله سویا: ۵۳ درصد افت واردات و جایگزینی که نیست!
کنجاله سویا موردی مثالزدنی است که بازار تولید ایرانی آن با هر زور و ضربی موفق نبود و نتوانست به افزایش تولید کمک کند. به همین جهت، بازار رانت و فساد مالی حاصل از کمبود واردات موجب امضاهای طلایی و افزایش قیمت ناگهانی سویا، تقلب در آمار و... میشد و عدهای را خوشبخت و عدهای را خانهنشین میکرد و میکند.
در نخستین ماه سالجاری ۱۳۹ هزار تن کنجاله سویا وارد شد، در حالی که فروردین سال گذشته ۲۹۶ هزار تن از این کالا در بنادر ایران تخلیه شد؛ که معنی و مفهوم آن این است که ۵۳ درصد کمتر وارد کردیم و جایگزینی هم برای آن نداریم.
یادمان نرود میزان استحصال کنجاله از دانه سویا در فروردین امسال معادل ۱۰۵ هزار تن بود، در حالی که در سال گذشته شاهد رقم ۱۱۹ هزار تنی استحصال بودیم.
دانه سویا و ابهامات آتشسوزی در بندرگاهها
به نقل از آمارها، فروردین امسال واردات ۱۳۱ هزار تنی دانه سویا صورت گرفته است. اما از طرفی، در اردیبهشت امسال اخباری مبنیبر آتش گرفتن و سوخت هزاران تن دانههای روغنی و شکر خام در بندر امام خمینی ماهشهر خوزستان و احتمالاً دهها کانتینر محموله در بندر رجایی بودیم؛ در حالی که تصاویر سوختن دانههای روغنی در بندر امام شباهتی به سوختن دانه روغنی ندارد (دانه روغن شعلهور نمیشود و در داخل خودسوزی میکند). این حادثه بر ابهامات موجود در حوزه واردات نهادههای دامی افزوده است.
سوالات بیجواب و آینده نامعلوم صنعت دام و طیور
این وضعیت، سوالات اساسی را مطرح میکند:
* از آنجا که واردکنندگان تنها به حرفه خود میپردازند، چرا این روند کاهشی ادامه دارد؟
* سال گذشته اعلام شد حدود ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار مطالبات واردکنندگان نهادههای دامی هنوز از سوی دولت پرداخت نشده؛ آیا این موجبی برای ضعیف شدن بنیه واردکنندگان و کاهش واردات نهادههای دامی است؟
* با توجه به اینکه تأمین ارز و اختصاص آن به همه واردکنندگان بنا به استانداردهای کاری صورت نگرفت یا به نوعی توجه خاص وزارتخانه به برخی واردکنندگان رابین هودی بود، آیا این حجتی است برای کاهش واردات؟
* با آتش گرفتن چندصد کانتینر و مواد اولیه خوراک دام و طیور، آیا دولت در اسرع وقت به جبران خسارت آنها اقدام میکند یا خادمان امنیت غذایی را به حال خود و بدهیهای ارزی و سررسید وام بانکها و... رها مینماید؟
* با این روند، تکلیف آینده صنعت دام و طیور چه خواهد شد؟
اینها سوالاتی هستند که پاسخ به آنها میتواند مسیر آینده امنیت غذایی کشور را روشن کند. آیا مسئولان پاسخی برای این چالشها خواهند داشت؟