خبر فوری
شناسه خبر: 52517

گوشت، حبوبات، لبنیات و حالا میوه: یادش بخیر! (تحلیل بحران معیشت و حذف اقلام اساسی)

بررسی بحران اقتصادی ایران؛ از حذف گوشت و لبنیات تا نایاب شدن میوه. تحلیل رئوف پیشدار درباره صادرات، صف بازنشستگان برای میوه‌های مانده و افزایش قیمت‌ها

گوشت، حبوبات، لبنیات و حالا میوه: یادش بخیر! (تحلیل بحران معیشت و حذف اقلام اساسی)

حذف زنجیره‌ای مواد غذایی از سفره مردم: زمانی گوشت، مرغ، حبوبات و لبنیات از سبد خانوار حذف شدند و حالا نوبت به «میوه» رسیده است! حتی هندوانه، که زمانی نماد فراوانی بود، به دلیل صادرات گسترده به مقصد کشورهای عربی، افغانستان و حتی روسیه (در ازای دلار)، در داخل کشور کمیاب یا گران شده است.

اخبار سبز کشاورزی؛ رئیس اتحادیه میوه‌فروشان تهران اعلام کرده است که به دلیل افت شدید قدرت خرید مردم، مجبور شده‌اند میوه‌ها را زیر قیمت خرید به فروش برسانند یا دور بریزند. ۲۰ درصد میوه‌فروش امسال درخواست ابطال پروانه کسب داده‌اند. این ادعا که میوه را دور می‌ریزند، باورپذیر نیست.

کافی است به میادین میوه و تره‌بار شهرداری تهران سری بزنید؛ خواهید دید که مردم، به‌ویژه بازنشستگان، برای خرید میوه‌های مانده و پلاسیده که جایشان واقعاً سطل زباله است، صف بسته‌اند؛ صرفاً به خاطر قیمت پایین‌تر.

این در حالی است که سازمان تأمین اجتماعی حتی طلب‌های قانونی بازنشستگان را بلوکه کرده و پرداخت‌ها را قطره‌چکانی می‌کند؛ نمونه بارز آن، تأخیر در پرداخت حقوق فروردین ماه است.

تا یک ماه پیش، قیمت هندوانه روندی نزولی داشت، اما ناگهان تا اربعین، قیمت آن به بالای بیست هزار تومان رسید و در میادین شهرداری تهران، هر کیلوگرم به بیش از هفده هزار تومان بالغ شد. بهانه اعلام‌شده از سوی میوه‌فروشان، صادرات گسترده برای مراسم اربعین و افزایش تقاضا بود!

یک فروشنده بازار در این باره می‌گوید: «عراقی‌ها تمام هندوانه‌های موجود در اراک را خریده و در حال بردن به عراق هستند. صادرات به شیخ‌نشین‌ها از جنوب کشور نیز ادامه دارد و افغان‌ها نیز در بازار فعال‌اند! روس‌ها با کامیون و هواپیما خرید می‌کنند!»

 سیکل معیوب افزایش قیمت‌ها و وعده‌های دولت: یک روز سیب‌زمینی، روز دیگر گوجه، روز دیگر میوه، و روزهای بعدتر برنج، قند و شکر، لبنیات و نان؛ تمام این افزایش‌ها تحت عنوان «تعدیل و تنظیم قیمت» رخ می‌دهد، در حالی که شعار دولت (بدون هیچ لبخندی و با جدیت تمام) این است که «برخورد قانونی با گران‌فروشی» خواهد شد!

مردم سال‌هاست که با گوشت (که حالا قیمت آن به بالای یک میلیون تومان رسیده)، مرغ و سایر مواد پروتئینی خداحافظی کرده‌اند. با این حال، منت دولت بر سر مردم تمام نمی‌شود: «یارانه می‌دهم! قطع می‌کنم!» و گاهی از تریبون نماز جمعه می‌شنویم که «مردم زیاد مصرف می‌کنند!»

میوه چه شد؟ برنج، گوشت، مرغ و بقیه چیزها کجاست؟ پاسخ مقام وزارت کشاورزی: «صادر می‌شود! چون دلار گران شده و صادرات جذاب‌تر شده است!»

مردم می‌گویند: یعنی ما اینجا ریال بگیریم و در آنجا دلار خرج کنیم؟

اقتصاددان‌ها: درست می‌گویید!

مردم: دلارها کجاست؟

مسئولین: سکوت! ما در تحریم هستیم! ما باید قدرت برتر منطقه شویم!

رسانه‌ها: ده‌ها پرونده اختلاس و فساد در دست رسیدگی است.

مردم: پس وضعیت خبرنگاران و انتقادات چی شد؟

مسئولین: تشویش اذهان عمومی می‌کند!

تحلیل‌گر می‌گوید: کشوری که می‌خواهد ابرقدرت شود، ابتدا باید زیرساخت‌هایی چون برق، گاز و آب پایدار داشته باشد.

مردم پاسخ می‌دهند: در حال حاضر، تأمین غذا برای مردم به یک چالش تبدیل شده و از نظر قدرت اقتصادی شبیه به سودان و سومالی شده‌ایم!

سیاست و فضای محدود بیان: چقدر این آقای پزشکیان دغدغه‌مند است! به محض اینکه دهان باز می‌کند تا بگوید مشکل چیست و چگونه باید حل شود، صدها چشم متمرکز و دهان‌های دریده ظاهر می‌شوند: «رئیس جمهور بی‌خود کرده، معاونش، استاندار غلط کرده که از رابطه با آمریکا و حجاب صحبت کرده!»

کفن‌پوشان فریاد می‌زنند: «وزیر آمریکایی اعدام باید گردد!» و سخنگویان تکذیب می‌کنند! یعنی حتی اجازه نقد هم وجود ندارد! در غیر این صورت، کفن‌پوشان مقابل دفتر رئیس‌جمهور صف می‌کشند. کفن‌پوشی و فحاشی شغل این افراد است؛ یک روز علیه رفع فیلتر و یک روز علیه ظریف! بالاخره زندگی خرج دارد، از بیکاری که بهتر است!

نمایندگی مردم یا نماینده قدرت؟ مقامات از زبان مردم صحبت می‌کنند: «مردم این را می‌خواهند»، «مردم آن‌ را می‌خواهند»، «مردم دشمن‌شناس‌اند»، «مردم در صحنه هستند». اما به محض اینکه زمان عمل می‌رسد، همین مردم فاقد قدرت و فهم تحلیل مسائل معرفی می‌شوند! پس «نظر مردم کشک است!»؛ کشکی که امسال سه بار قیمت آن، مشابه سایر لبنیات، اضافه شده است!

آقای رئیس جمهور! نگاه شما باید به سفره خالی مردم باشد. اگر گفت‌وگو با ترامپ، یا حتی موضوعی بدتر از آن، توانست سفره مردم را پُر کند، حتی یک دقیقه دریغ نکنید و برای این مردم خسته از گرانی قدمی بردارید؛ چرا که هم زندگی مردم تباه شد و هم دین‌داری‌شان!

حقوق بازنشستگان و شکاف درآمدی: وزیر سابق، آقای کلانتری، گفته است که با وجود داشتن خانه خوب، ماشین و «یک زندگی متوسط»، با حقوق بازنشستگی ۴۰ میلیون تومانی نمی‌تواند زندگی کند!

این در حالی است که آمار سازمان تأمین اجتماعی نشان می‌دهد کمتر از یک درصد بازنشستگان ۴۰ میلیون تومان حقوق دریافت می‌کنند و اکثریت دریافتی‌شان زیر ۲۰ میلیون تومان است؛ یعنی عملاً کاسه گدایی به دستشان داده‌اند!

یکی قرار است پاداش سختی و مشقت این دنیای مردم را در آن دنیا به خدا بدهد! شما دنیای مردم را جهنم نکنید، بهشت پیشکش! ما چقدر بدبختیم که زندگی‌مان تبدیل به روضه‌خوانی شده است، اما حتی گریه‌کن هم برایمان نمانده است!

رئوف پیشدار، استاد دانشگاه و روزنامه نگار

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای