سودی که بلای جان بورس میشود
بهعنوان یک اقدام تکمیلی محمدعلی فرزین از طریق شورای پول و اعتبار، نرخ سود بانکی را افزایش داد.
اخبار سبز کشاورزی؛ پیش از این وزیر امور اقتصادی و دارایی از افزایش نرخ سود بانکی خبر داده بود و این نکته را هم خاطرنشان کرده بود که زمان افزایش و میزان آن را رئیس کل بانک مرکزی و شورای اعتبار که در این باره وظیفه ذاتی دارند، اعلام خواهد کرد.
حالا افزایش وعده داده شده درمورد نرخ سود بانکها محقق شده است؛ محمدرضا فرزین هنگامی که مسئولیت اداره بازار پول کشور را برعهده گرفت، تصریح کرد که با استفاده از اهرمهای متعدد و ازجمله نرخ سود بانکی بازار را کنترل خواهد کرد.
اقدام اخیر در افزایش 1.5 درصدی نرخ سود شاید آخرین اقدامی باشد که فرزین انجام خواهد داد. او پیش از این برای تقویت ارزش ریال در مقابل ارزهای جهان نرخ ثابت برای دلار نیمایی تعیین و آن را تاکنون رعایت کرده است و همچنین واردات طلا را آزاد کرده و آوردن دلار و ارز به کشور را از شمول مالیات معاف نموده است.
همه این اقدامات برای آن انجام میشود که بازار ارز و جایگاه ریال در بازار پولی کشور به ثبات برسد و نوسانهای عمدتا منفی واحد پولی کشورمان در مقابل سایر ارزها و فلزات گرانبها کاهش یابد و متوقف شود.
در این صورت ارزش پول ایران به ثبات میرسد و احتمالا در روندی آرام تقویت میشود. پرسش عمده این است که آیا تمهید جدید بانک مرکزی بهعنوان بازارساز و مدیر بازار پولی ایران اقدامی تاثیرگذار و تثبیتکننده بازار پولی ایران است؟
در وهله اول باید به این نکته مهم اشاره کرد که طی پنج سال گذشته سود بانکی از 18 درصد ابتدا به 20 و سپس به طور ضمنی به 21 و اکنون به 22.5 دردصد رسیده است.
در تمامی این سالها همواره این امید وجود داشته که شهروندان ایرانی بهجای آن پولهای خود را در بازار کالاهای زود نقدشونده و در رأس آن طلا و ارز به جریان بیندازند، پول خود را به بانکها و نهادهای پولی رسمی کشور بسپارند و به این نهادها اجازه دهند که پولهای سرگردان را به سرمایه تبدیل نمایند و آن را برای توسعه اقتصادی و صنعتی کشور بهکار گیرند؛ اما شهروندان ایرانی با این امید چندان همراهی نکردند و بانکهای را مجبور کردند تا از ابزار اعطای سود مضاعف و امثالهم برای کشاندن پولها به صندوق های بانک انتقاد کنند.
در این باره گاهی بانکها به طور غیررسمی و البته غیرقانونی تا حدود 30 درصد به سرمایهگذاران سود پرداخت کردهاند؛ با این همه، عمده ایرانیان ترجیح میدهند پول خود را در بازار غیررسمی پول که 36 تا 48 درصد سود پرداخت میکند به جریان بیندازد یا آن را صرف سرمایهگذاری در بازارهای طلا، ارز یا ملک کنند.
سودهایی که در این بازارهای حاصل میشود در وهله نخست پول درون بانکها را جذب و این نهاد مالی را از نقدینگی خالی میکند.
خالی شدن خزانه بانکها این مجموعه را به تولید و عرضه هرچه بیشتر نقدینگی مجازی تشویق میکند. در واقع وقتی بانک نمیتواند از پولهای جذب شده بیش از رقم سود وعده داده شده _حدود 30 درصد- کسب درآمد کند، ناچار میشود پولهایی خلق کند که واقعا وجود ندارد؛ اما برای عمل به تعهد پرداخت سود ناگزیر باید این پول را خلق و به مشتری ارائه کند.
افزایش نرخ سود بانکی علاوه بر آن میتواند سبب رکود در بازار سرمایه شود؛ اگر کل پولی که در دست شهروندان ایرانی است، مقداری ثابت فرض شود؛ مقداری از این حجم پول به بازار کالاهای زود نقد شونده و پربازده که ریسک بالایی نیز دارند و علاوهبر آن به بازار غیر رسمی با سودهای 36 تا 48 درصد مهاجرت میکند، مقداری دیگر از این حجم ثابت به بازار سرمایه رفته است که با افزایش نرخ سود در بانکها حتما بخشی از پول جاری در بازار سرمایه به سوی بانکها روان میشود که این امر در بازار سرمایه رکود ایجاد میکند.
بدین ترتیب افزایش نرخ سود که قرار است باعث جذب پولهای سرگردان و افزایش تبدل پول به سرمایه شود به گونهای آشکار بازار سرمایه را تحت تاثیر قرار میدهد و به آن آسیب میزند.