فقر و خودکشی؛ روی تاریک تلخ اقتصادی
افزایش نگرانکننده آمار خودکشی در سالهای اخیر، ارتباط مستقیم با فقر و بحران اقتصادی دارد.بررسی ریشههای این معضل اجتماعی و تأثیر فقر بر زندگی مردم.

فشارهای روزافزون اقتصادی و معیشتی، باری سنگین بر دوش آحاد جامعه است؛ باری که هر روز سنگینتر میشود و سفرههای مردم را کوچکتر. در این میان، دیگر به نظر میرسد تورم و گرانی سرسامآور برای بسیاری از مردم عادی شده، اما تبعات این ورشکستگی اقتصادی چیزی فراتر از آن چیزی است که به چشم میآید.
اخبار سبز کشاورزی؛ در سالهای اخیر، آمار خودکشی در کشور بهطرز چشمگیری افزایش یافته است. دیگر روزی نیست که خبری از خودکشی فردی در گوشه و کنار کشور نشنویم؛ از خودکشی کشاورز کهنوجی گرفته تا پزشک جوان و جوانانی که با وجود سن کم، بهدلیل ناامیدی از آینده و نبود فرصتهای شغلی و اجتماعی، دست به چنین اقدام تلخی میزنند.
چرا آمار خودکشی افزایش یافته است؟
حسن موسوی، معاون سازمان محیط زیست، اخیراً اعلام کرد که در ماههای گذشته، آمار خودکشی چندین برابر شده است. گزارشها نشان میدهد که خودکشی در مردان ۳ برابر زنان افزایش یافته، هرچند افکار خودکشی در زنان ۴ برابر مردان است. همچنین، روشهای خودکشی در مردان اغلب خشنتر است.
اما واقعیت جامعه این است که ریشه اصلی این بحران، فقر و خودکشی ناشی از تورم و گرانی افسارگسیخته است. مردانی که نمیتوانند حداقل نیازهای زندگی خود و خانوادههایشان را فراهم کنند یا کارآفرینی که چندی پیش در ایستگاه مترو قصد خودکشی داشت و مردم نجاتش دادند، تنها نمونههایی از این واقعیت تلخ هستند.
فقر، تبعیض و نبود عدالت اجتماعی
فقر گسترده، نبود عدالت اجتماعی و تبعیض طبقاتی هولناک، در کنار فسادهای مالی و اختلاسهایی که مردم هر روز شاهد آن هستند، بستر را برای افزایش ناامیدی فراهم کرده است. اگرچه دولت برای مقابله با مشکلات اقتصادی، مسکنهایی مانند کالابرگ یا یارانه را در نظر گرفته، اما آیا این راهکارها کافی است؟ مسلماً خیر.
یکی از شعارهای اصلی انقلاب، بسط و گسترش عدالت اجتماعی و از بین بردن تبعیض طبقاتی بود، اما متأسفانه امروز شاهد شکاف عمیق میان ثروتمندان و طبقه فقیر جامعه هستیم.
اگر دولتها در این چند دهه، بهجای تخصیص هزاران میلیارد دلار برای مسائل هستهای یا نظامی، به فکر معیشت و اقتصاد مردم بودند، امروز میلیونها ایرانی زیر خط فقر نبودند.
سرمایههای انسانی در معرض خطر
ما بر این باوریم که افرادی که به دست خود مرگشان را رقم میزنند، سرمایههای انسانی جامعه هستند که باید آنها را دریابیم. این مهم برعهده دولت و نهادهای دولتی است که با فراهم آوردن زمینه اشتغال، ازدواج و کارآفرینی و تزریق ثروت کشور به زندگی مردم، بیش از ۸۰ درصد جامعه را از فقر و نابرابری نجات دهند. هنوز امید به آینده داریم، چراکه انسان به امید زنده است.