برای جلوگیری از تکرار سیلاب سوادکوه چه باید کرد؟
هفت متهم اصلی سیل ویرانگر
سـوادکوه با سیـل بـیگانه نـیست. وقتی محیطی جنگلی، کوهستانی و پرشیب است، بدیهی اسـت کـه هـم پرباران اسـت و هـم سرعت رواناب در آن زیاد! مشکل اما نقش برجسته و تعیینکنندۀ عامل انسانی در بروز سیل است!
اخبار سبز کشاورزی؛ حـدود ۱۰ سـال قـبل، سـیل در شـهر زیـراب خسـارت زیـادی وارد کـرد و ساختمانهای چندطبقه مجاور رودخانه بر اثر سیل فرو ریخت و اینک در مجاورت شهر نزدیک پل سفید مرکز شهرستان سوادکوه، سیل مهیبی رخ داد و منجر به تخریب و بستهشدن بزرگراه محور سوادکوه شد.
در این ۱۰ سال سیلهای بزرگ و کوچکی هم در سوادکوه جریان یافت و گوسفندان مراتع را با خود برد، راههای روستایی را تخریب کرد، شالیزارهای حاشیۀ رود تالار را پر از گلولای کرد، اما ماجرا در همان سطح محلی باقی ماند و افکار عمومی ملی را به خود جلب نکرد. اما سیل روز سهشنبه ۵ تیرماه ۱۴۰۳، بهعلت بستن بزرگراه، بُعد ملی پیدا کرد و این یادداشت کوتاه بههمیندلیل است.
اگرچه جنگلهای ارتفاعی شهرستان مانند شوراب، سرخآباد، کمرپشت، طالع و … دارای طرحهای حفاظتی هستند، اما هیچ اقدام فنی در این طرحها انجام نشده و اقدام بخش دولتی در تهیۀ طرح خلاصه شده است
اما سوادکوه کجـاست؟ بیشتر هموطنان با موقعیت سوادکوه آشنایی دارند؛ این شهرستان در حـدفاصل جلگۀ مازندران با فلات مرکزی ایـران قـرار دارد. مـردم کشور بهویژه اهالی مازندران مرکزی، گلستان و خراسان شمالی، برای رسیدن به پایتخت باید از دل رشتهکوه البرز بگذرند و محور سوادکوه در دسترسترین مسیر اسـت. از نظـر جـغرافیـایی شهرستان سوادکـوه با اسـتانهای سمنـان (شهرستان مهدیشهـر یا سنـگسر) و تهـران (شهرستان فیروزکـوه) هممرز است. از نظر تاریخی این شهرستـان تاریخ دیرپایی دارد و آثار باستانی زیادی مربوط به صدها و حتی هزاران سال قبل در آن شـناسایی شده است.
از نظر ارتباطی، راهآهن تـهران بـه شمـال از آن مـیگذرد که شاهکـاری در نـوع خود در جهان اسـت. جادۀ شاهعبـاسی اینک بـه بزرگـراه محور سوادکوه تبدیـل شـده اسـت. از نـظر طبـیعی بـیشتر مساحـت ایـن شهرستـان را جنـگل و مـرتع میپوشـاند و از نظر اقتصادی علاوهبر اقتصاد معیشتـی، باید از معادن ارزشمند آن نام برد. ضمناً سوادکوه زلزلهخیز است و در معرض دو گـسل بــزرگ قـرار دارد. حـال باتـوجهبـه این ویژگیها، به تأثیر عامل انسانی در بروز فاجعه و خسارت بپردازیم.
۱- تخریب مراتع: ارتفاعات سوادکوه را بهترین مراتع کشور پوشانده است، اما سالهاست این مراتع دچـار شـدت چـرا، چرای زودرس و همـچنین اگر خشکسالی اجازه بدهد، چرای دیررس است. دامداران و دولت توجه جدی به مدیریت ایـن منابع ندارند و در نتیجه این سرشاخهها از اجرای نقش خود در تنظیم میزان رواناب و کاهش سرعت آن ناتوان هستند.
۲- جنگلها: اگـرچـه جنـگلهای ارتفـاعی شهرستان مانند شوراب، سرخآباد، کمرپشت، طالع و … دارای طرحهای حفاظتی هستند، اما هیچ اقدام فنی در این طرحها انجام نشده و اقدام بخش دولتی در تهیۀ طرح خلاصه شده است. معدود اقدامات احیای جنگل در مناطقی مانـند روستای پلهپا ناموفق بوده است. ضمن آنکـه ایـن اقـدامـات در مـناطـق پاییندست شهرستان با موفقـیت بیشتـری همراه بوده است. شرکت «چـوب فریم» هم داستان خود را دارد.
۳- ملیکردن: یکی از ضعیفترین اقدامات در ملیکردن جنگلها و مراتع و تشخیص نادرست اراضی ملی در این شهرستان روی داده است و گواه آن تشکیل هزاران پروندۀ اداری و قضایی است. حتی به فرض درستبودن تشخیص منابع طبیـعی در ملیکردن زمینهای زراعی اهالی، رهاکردن آن خسارتبارترین اقدام بوده است. زیرا بهجای فعالیت زراعی و باغی، زمینۀ چرای بیرویۀ دامهای اهالی و کوچرو در تمام طول سال را فراهم کرده و اینک جز کوبیدگی خاک، بیرونزدگی سنگی و افزایش رواناب، نتیجهای حاصل نشده است. البته با رأی مراجع قضایی و بازگرداندن بخشی از زمینها، گاه پوشش گیاهی باغی مناسبی حاصل شده، اما خطر فروش زمین و گسترش ویلاسازی همچنان تهدیدی جدی است.
۴- ویلاسازی: ساختمانسازی چه توسط افراد غیربومی و چه خوشنشینان محلی، از دیگر عوامل افزایش رواناب است و دراینباره، آسفالت و بتنریزی جادهها، خیابانها و کوچهها را نیز باید به آن افزود. طرحهای هادی تهیهشده توسط بنیاد مسکن، علیرغم ایرادات بسیار، بهندرت اجرایی شده و صرفاً به رعایت عرض کوچه و خیابان منحصر شده است.
۵- معدنکاوی: معادن زغالسنگ در سوادکوه قدمتی حدود صد ساله دارد. ضایعات و پسماند این معادن در دهانۀ تونلها و درهها رها شده و علاوهبر مسائل بهداشتی، در سیلخیزی نیز مؤثر اسـت. در دهـههای اخیر معادن شن و ماسه بهخصوص در دهنۀ خطیرکوه، همگان را به فغان آورده است. بهجرئت باید گفت، مردم هیچ کشوری چنین بلایی بر سرزمین و طبیعت خود نمیآورند. فعالیت این معادن صرفنظر از گلآلودگی رودخانۀ تالار، تخریب چهرۀ زمین، خسارت به آثار باستانی و بروز ریزگرد مداوم، سبب لغزشهای بیمانند چندهکتاری نیز شده است؛ کمک به بروز سیل که جای خود دارد.
۶- جادۀ ارتباطی: هـرچـه در راهآهن سوادکوه اصول احداث راه رعایت شده است، در احداث بزرگـراه بیاصـولی مشاهـده میشـود. احداث پلهـا و آبـراهـهها، تناسـبی بـا سـطح حوزۀ بالادست و حـجـم روانـاب احتمـالـی ندارد. مهندسی در این مـسیر بسیار ضعیـف بوده و علیرغم زمان طولانـی بـرای تـکمیـل بـزرگراه، اشکالات آن بسیار است.
۷- تأسیسات حریم: بدیهی است رودخانه حریم خود را دارد و هرگاه فرصت بشود، خانۀ خود را پس میگیرد!
احداث خانه یا تأسیسات در حریم رودخانه نادرست است و اگر بر اثر بروز سیل خسارتی متوجه صاحبان این تأسیسات شد، در درجۀ اول خودشان قابل ملامت هستند که ملاحظۀ رفتار طبیعت را نکردند. به قول «فردوسی» بزرگ: به جویی که یک روز بگذشت آب / نسازد خردمند ازو جایِ خواب.
احداث پلها و آبراههها تناسبی با سطح حوزۀ بالادست و حجم رواناب احتمالی ندارد. مهندسی در این مسیر بسیار ضعیف بوده و علیرغم زمان طولانی برای تکمیل بزرگراه، اشکالات آن بسیار است
از ایـن دسـت مسـائل، موارد دیگری را نیز میتوان برشمرد؛ از جمله رانشیبودن مناطقی از شهرستان، خطر عبور وسایل سنگین ریلی و جادهای و اثرات آن بر رانش زمـین، فقـدان برنامۀ توسعه و آمایشی شهرستان، کمتوجهی به شهرستان از نظر تخصیص اعتبارات و … .
بدیهی است بررسی این موضوع تکساحـتی نبوده، بلکه نیاز به همفکری تخصصهـای مختلف است. این مختصر برای جلبتوجه بیشتر دستگاه دولتی به این شهرستان نوشته شده است؛ شهرستانی که از نظر جغرافیایی بیشباهت به سوئیس نیست، اما از نظر اجتماعی دارای بالاترین نرخ بیکاری در استان مازندران است. حتی یک ایستگاه مناسب برای تعـیین میـزان بـارنـدگی و روانـاب در ایـن شهرستان وجود ندارد و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل…