فاجعه خشکسالی در مازندران و قربانیشدن تالاب لپو
کمآبی و خشکسالی در مازندران بسیاری از کارشناسان معتقدند تنها کمبود بارش باران نیست بلکه نابود کردن منابعطبیعی تجدیدپذیر اثرات سوء بر وضعیت آب و هوایی میگذارد
کمآبی و خشکسالی در مازندران همانند سراسر کشور به وقوع پیوسته و بسیاری از کارشناسان معتقدند تنها کمبود بارش باران دلیل این امر نیست بلکه نابود کردن منابعطبیعی تجدیدپذیر مانند جنگل و مرتع اثرات سوء بر وضعیت آب و هوایی یک منطقه میگذارد و این تغییرات نقش مهمی در بحران خشکسالی دارد.
برخی از کارشناسان معتقدند که خشکسالی با تغییر کاربری در مازندران رابطه مستقیم دارد. مهاجرت از مناطق خشک و بیآب و علف به سوی مناطق با آب و هوایی خوب حتی در ظاهر همچون مازندران در حال انجام و نوع محصولات قابل کشت نیز در حال تغییر است.
تغییرات گسترده انسانسازی که در کشور در حال وقوع است موجب شده تا شرایط آب و هوایی نیز تا حدود زیادی تغییر کند، این تغییرات پیامدهایی چون سیل و خشکسالی و تغییر روند بارش را به همراه دارد. در مدیریت منابع آب باید دقت بیشتری صرف شود، در غیر اینصورت دیری نخواهد پایید که مازندران سرسبز ما کویر شود.
تالاب لپو در غرب تالاب میانکاله در شرق مازندران که سالیان نه چندان دور میزبان هزاران بال از گونههای مختلف پرندگان مهاجر بوده و به دلیل کاهش منابع آب ناشی از خشکسالی، ساخت سد در بالادست و پرورش ماهی در فراق مهمانان زمستانگذران ساکت مانده است.
این تغییر کاربری تالاب از محل فرود پرندگان به حوضچه پرورش ماهی یکی از عوامل کاهش حضور پرندگان در این تالاب میباشد. از دیگر عوامل، کمآبی تالاب و خشکسالی است که با پیشبینی کارشناسان محیطزیست از سالهای آینده احتمال میرود پرندگان مهاجر به این تالاب نیایند. لپو در زبان مازندرانی به آب راکد برکهها و تالابها گفته میشود.
شغل اصلی مردم روستاهای اطراف تالاب لپو زاغمرز بهشهر کشاورزی و دامداری است. تمامی این روستاها، از آب آبریزهای منتهی به تالاب استفاده میکنند. با این مقدمه به خشکسالی تالاب لپو در مازندران میپردازیم: مازندران به علت شرایط اقلیمی و اراضی حاصلخیزش قطب اصلی کشت برنج در کشور میباشد.
بهعلت کاهش نزولات آسمانی و افزایش دمای هوا در سالهای اخیر با معضل جدی کمبود آب مواجه است و بسیاری از اراضی تحت کشت برنج به علت کمبود آب خشک شده و خساراتی برای کشاورزان مازندرانی بوجود آورده است. همچنین خشکسالی برروی زیستگاه پرندگان و موجودات آبزی تاثیرات مخربی دارد.
آببندان لپو زاغمرز بهشهر یکی از این مناطق است که قربانی خشکسالی این سالها میباشد. ایجاد سدها در مسیل رودخانهها از دیگر مشکلاتی است که مازندران با آن دست و پنجه نرم میکند. سد گلورد منطقه هزار جریب بهشهر که از اهداف ساخت آن جبران کمبود آب در سالهای خشک و مانع ایجاد سیلاب در منطقه بوده پس از سالها بررسی و مطالعه بر روی رودخانه نکارود ساخته شد اما نه تنها مشکل کمآبی منطقه را حل نکرد بلکه باعث خشک شدن رودخانهها و آببندانهای منتهی به رودخانهها شده است.
ساخت اینگونه سدها باعث از بین بردن جنگلها، روستاهای قدیمی میشود که با ساخت سد نه تنها هیچ بهرهای از ساخت سد نبردهاند بلکه باعث از بینرفتن زمینهای شالیزاری کنار رودخانه شده است. آببندان لپو زاغمرز بهشهر که قربانی سد گلورد شده است با بسته شدن این سد و خشکی رودخانه نکارود موجب کاهش حجم ورودی آب به این آببندان شده است. همانطورکه در ابتدا گفته شد آببندان لپو زاغمرز بهشهر سالها قبل که وسعت کمتری داشت زیستگاه پرندگان محسوب میشد و جهت مصرف کشاورزی توسط روستاییان منطقه مورد استفاده قرار میگرفت.
این آببندان تا قبل از احداث سد گلورد با مشکل کمبود آب مواجه نبود ولی در حال خشک شدن است و اندک آب آن توسط کشاورزان جهت کشت برنج زمینهای همجوار با استفاده از موتورهای آب تخلیه میشود. آسیب جدی به این آببندان یعنی خسارت غیر قابل قبول به یکی از زیستگاههای پرندگان و جانوران آبزیست در منطقه مازندران میباشد.
سد گلورد منطقه هزار جریب بهشهر بهعلت عدم ارزیابی مناسب بازدهی ندارد و تنها منجر به تبخیر آب در پشت سد مانده میشود (باز هم عدم مدیریت صحیح و کارشناسی اصولی در ساخت سد). بسیاری از چراگاههای روستای رودبار هزارجریب به زیر آب رفته و با بروز خشکسالی باز هم روستاییان دامها را به چراگاههای کمجان منطقه برای چرا میآورند و کشاورزان هم به دلیل کمآبی در زمینهای برنج یا زمینهایشان به علت خشکسالی ترک برداشته است و دیگر قابل برداشت نیست یا همانطور که گفته شد با موتورهای آب از آبندان همان اندک آب را به سمت زمین کشاورزی خود هدایت میکنند (مشکل دیگر عدم ارزیابی درست در احداث سد از بین بردن شغل بومی منطقه). قربانی دیگر خشکسالی در مازندران آببندان منطقه زرینآباد ساری است که به علت برداشت بیرویه آب در حال خشک شدن است.
آببندان کوچکی که در زبان محلی مازنی " بل" نامیده میشود. در زمینهای کشت توسط کشاورزان در جهت تامین آب کشت احداث میشود که در اثر کاهش نزولات آسمانی و همچنین گرمای بیش از حد هوا کاملاً خشک شده است و توان آبدهی به زمین های شالیزار را ندارد.
در خاتمه قربانی بعدی و نگرانی مردم مازندران از احداث سد فینسک میباشد. مازندران زیر تیغ خشکسالی قرار دارد، سد شهیدرجایی(سد سلیمان تنگه) منطقه دودانگه ساری که بر روی رودخانه تجن بسته شده است در سالهای کم باران با کاهش سطح آب مواجه است اما نکته حائز اهمیت ساخت سد فینسک در استان سمنان است که بر روی یکی از سر شاخههای اصلی همین سد است که با اتمام پروژه سد فینسک خشک شدن سد شهید رجایی دور از انتظار نیست.
مریم حسنی
دکترای آبخیزداری ( دانشگاه علوم تحقیقات واحد تهران)