به خود آمدن
یک کلمه یونانی هست به نام Metanoya که این کلمه مسیر قلب و ذهن و زندگی آدم رو تغییر میده، شاید تو فرهنگ ما هم باشد در قالب یک رویا، یک حکایت و اندرز.
مثلا وقتی کسی و دوستانی معجزات امام رضا رو تعریف میکند و به دل آدم میشینه گاهی این حالت به آدم دست میده اشک تو چشماش جمع میشه و به خودش میاد، یادش میاد وقتی خیلی تنهاست و از همه جا قطع امید کرده کسی هست که به حالش برسه و کلماتش رو بشنوه، ای کاش دل آدمها طوری باشه که زود بلرزه و قلب و ذهن و زندگی آدم تغییر کند.
دل پاک و بیغش یکی از اون نعمتهاست که خدا اگر به کسی بده لطف بزرگی بهش کرده و نشان خوب بودن خود آدمه، آدمی که بیهیچ توقعی محبت میکنه، دلش آماده شنیدن کلمه کلیدی از طرف خدا، مردم یا ائمه است تا بتپه بشکنه و اون شکستن کار دست آدم بده - کاری که با هزاران محبت و جدل نمیشه کرد با یک تلنگر و شکستن دل و به حقیقت رسیدن اون، کار دست آدم میده.
اگر دلمون پاک باشد، هیچوقت به بنبست نمیرسیم و در آخرین لحظات که تحت فشار زیادی هستیم و از همه جا رانده شدهایم و به هیچ کس امیدی نداریم، یک لحظه تلنگر خدا در قالب یک «متانویا» به فریادمون رسه و امیدی تازه در قلبمون ریشه میزنه که کوه را از جاش تکون میده.
امیدمان را از دست ندهیم.
شاد باشید
دکتر محمد رضا گنجی