بیش از ۱۱ هزار گونه مهرهدار در آستانه نابودی کامل قرار دارند
یوز، نماد آخرین فریاد برای بقا
در حالی که جهان تلاش میکند تا گونههای در معرض خطر را نجات دهد، بسیاری از گونهها چون یوز همچنان با سرعت نگرانکنندهای رو به انقراض هستند.
اخبار سبز کشاورزی؛ آمارها نشان میدهند که بیش از ۱۱ هزار گونه مهرهدار در آستانه نابودی کامل قرار دارند. این زنگ خطری جدی است که نشان میدهد اگر اقدامات فوری و موثر انجام ندهیم، بسیاری از گونههای ارزشمند را برای همیشه از دست خواهیم داد.
گونههای حیاتوحش اعم از گیاهی و جانوری بهواسطه فعالیتهای مخرب انسانی با سرعت بیسابقهای در حال از بین رفتن هستند. برای معکوس کردن این روند باید همین الان تصمیمگیری و اقدام شود؛ زیرا چهبسا که حتی در بسیاری از موارد فرصت را از دست دادهایم. اما بدون دانش، شناخت و آگاهی لازم و کافی از ماهیت، نقش، ارزش و عملکرد گونهها و تبیین این موضوعات، تصمیمگیری و اجرای برنامههای حفاظتی مناسب و درخور چندان آسان و امکانپذیر نیست.
علیرغم اهمیت و شناختهشده بودن برخی گونهها، هنوز موضوع اهمیت و ضرورت حفاظت از گونهها آنطورکه باید و شاید در سطوح مختلف جامعه درک نشده است. متأسفانه به همین دلیل است که اغلب فعالیتهای توسعهای، بهرهبرداری، تفرجی و مدیریتی و حتی حفاظتی چالشبرانگیز شده و اعلام یا معرفی و نگهداشت یک منطقه حفاظتشده و تحتمدیریت، فرایندی سخت، پرتنش و بدون استقبال و رغبت در سطوح بالای مدیریتی و عمومی است.
گونهها بهعنوان واحدهای سازنده تنوعزیستی در تعامل با همدیگر بومسازگانها (اکوسیستم) را تشکیل میدهند، بومسازگانهایی که همه ما برای بقا به آنها وابسته هستیم و هر آنچه را که بهعنوان کالا و خدمات بومشناختی میشناسیم، در اختیارمان قرار میدهند.
گونهها از نظر فعالیتهای حفاظتی نیز اهمیت دارند. ما اغلب تنوعزیستی را در سطح گونه، شناسایی، اولویتبندی و پایش میکنیم. بنابراین، تمایل داریم آنها را بهتر از ژنها یا بومسازگانها درک کنیم. ضمن اینکه باتوجهبه علاقه عمومی شدید به گونهها، آنها نقش کلیدی در مشارکت مردم در حفاظت از تنوعزیستی دارند. میلیونها گونه در خشکی، آبهای شیرین و اقیانوسها در طول هزارهها تکامل یافته و شبکه زندگی را تشکیل دادهاند که تنها سیاره قابل حیات شناختهشده جهان هستی را پایدار نگه میدارد.
حفظ گونهها برای آینده تمام زندگی در زمین حیاتی است؛ زیرا آنها اجزای زنده اکوسیستمها هستند که بهطور فردی و جمعی شرایط لازم برای زندگی را تأمین میکنند. ضمن اینکه نقشهای حیاتی در فرایندهای تشکیل خاک، تجزیه مواد آلی، تصفیه و جریان آب، گردهافشانی، کنترل آفات، تنظیم آب و هوا، ذخیره و انباشت کربن و سایر خدمات حیاتی اکوسیستم دارند.
جمعیت کوچک یک گونه علاوهبر مشکلات ژنتیکی و بومشناختی مانند عدم ارتباط مولدین و تولیدمثل مناسب، در معرض بلایای طبیعی نظیر سیل و آتشسوزی و نظایر آن قرار گرفته است که خود باز منجر به کاهش بیشتر افراد گونه و تشدید تأثیرات عوامل تهدیدکننده میشود
علاوهبراین، حفظ گونههای وحشی و اکوسیستمهایی که آنها اجزای حیاتی آن هستند، برای مقابله با بحران اقلیمی، امنیت غذایی و آبی و کاهش خطرات رویدادهای شدید جوی و بیماریهای نوظهور و خطرات شیوع جهانی حیاتی است. حقیقتی که ما کمتر توجه و دقت داریم، این است که گونهها منبع اصلی غذا، دارو، مواد اولیه و سایر منابع برای جوامع انسانی بهویژه مردم بومی و محلی در سراسر جهان هستند و استفاده مستقیم از گونههای وحشی پایهگذار صنایع و فعالیتهای عظیم اقتصادی نظیر شیلات و جنگلداری در اقصی نقاط جهان به حساب میآیند.
یکی از حقایق مهم دیگر اینکه خویشاوندان وحشی محصولات زراعی و دامهای خانگی مخزنی از مواد ژنتیکی غیرقابلجایگزینی هستند که ظرفیت بالقوه سازگاری در آینده را دارند و بنابراین، بهطور قابلتوجهی به امنیت غذایی، تغذیه و سلامت جوامع انسانی کمک میکنند. از نگاه دیگر، گونهها بخشی اساسی و قابلتوجه از تاریخ، فرهنگ و سنن هر جامعهای هستند و ارزشهای زیباییشناختی و نقشهای معنوی آنها آرامش، الهام و رفاه فرهنگی را فراهم میآورد.
با تأکید بر اینکه حفاظت گونهها موجب پایداری حیات میشود، ارزشها و نقشهای عملکردی گونهها را شامل مواردی از قبیل حفظ ارزش ذاتی طبیعت، حمایت از بقا، سلامت و رفاه انسان، امکانپذیری عدالت محیطی و اجتماعی، حفظ آب، زمین و هوا، پشتیبانی از اقتصاد جهانی، ترویج امنیت غذایی، حفظ پیوندهای بومی و فرهنگی، تثبیت و پایداری اقلیم، ایجاد شغل، به حرکت درآوردن نوآوری، حفظ تنوع برای نسلهای آینده و درنهایت به ارمغان آوردن شادی و الهام دانست.
بدیهی است پرداختن به تمامیجنبهها در قالب یک نوشتار میسر نیست و هر کدام از موارد مذکور نیاز به تشریح و تفصیل دارد، اما آنچه ضروری و نیازمند اقدام عاجل است تغییر نگاه و رفتار ما در سطح خرد و کلان نسبت به «گونه» است.
وقتی یک گونه در گرداب انقراض میافتد، نابودی یا انقراض آن سریعتر از آنچه بتوان تصور کرد، رخ میدهد. تغییر یا بهبود شرایط برای نجات گونه از گرداب عملاً بسیار هزینهبر، پیچیده، پرچالش و حتی گاه امکانناپذیر است. جالب اینکه در حین نوشتن این مطلب خبر انقراض گونه گیلانشاه خالدار و آمار جمعیت گونه یوز آسیایی منتشر شد.
شاید گونه یوز مثال بارز و ملموسی از واقعیت دردناک گونهها و انقراض و تشریح گرداب انقراض باشد. این یک پیام و هشدار جدی است که نباید اجازه دهیم گونهها و جمعیتهای آنها با چنین شرایط ویرانگری مواجه شوند.
عوامل کلان و مهم تهدیدکننده مانند برداشت بیشازحد، تخریب زیستگاهها به اشکال مختلف، آلایندهها و گونههای غیربومی موجب کاهش و کوچک شدن و کاهش افراد یک گونه میشوند
در یک تعریف کلی و گذرا، گونهها و جمعیتهای آنها در چرخهای از عوامل تهدیدکننده و تأثیرات آنها قرار دارند. عوامل کلان و مهم تهدیدکننده مانند برداشت بیشازحد، تخریب زیستگاهها به اشکال مختلف، آلایندهها و گونههای غیربومی موجب کاهش و کوچک شدن و کاهش افراد یک گونه میشوند. این کوچکشدگی بهنوبه خود موجب از بین رفتن ژنها و افزایش درونآمیزی و تشدید اثرات کاهش تنوع ژنتیکی شده و آسیبپذیری گونه را نسبت به تغییرات محیطی نظیر تغییراقلیم افزایش میدهد.
این جمعیت کوچک آشفته علاوهبر مشکلات ژنتیکی و بومشناختی مانند عدم ارتباط مولدین و تولیدمثل مناسب، در معرض بلایای طبیعی نظیر سیل و آتشسوزی و نظایر آن قرار گرفته است که خود باز منجر به کاهش بیشتر افراد گونه و تشدید تأثیرات عوامل تهدیدکننده میشود. این مدار بسته یا چرخه، مدام تکرار میشود و با کاهش و افت جمعیت و کیفیت آن، تناوب تکرار بیشتر و بیشتر و در مدت زمان کمتری به وقوع میپیوندد. این است داستان غمانگیز انقراض و بلایی که بر سر گونهها میآید.
رسانهها باید فرصت بیشتر و بهتری برای اطلاعرسانی و آگاهی عمومی در این زمینه فراهم کنند تا بتوان موارد را دقیقتر و بیشتر تفسیر و بازگو کرد و حتی بتوان نگاهی نیز به وظایف و برنامههای کلان ملی و محلی دستگاههای متولی امر انداخت. بیان این نکته ضروری است که در سطح جهانی مهمترین و قابلاتکاترین مرجع در رابطه با گونهها اتحادیه جهانی حفاظت یا IUCN است که کمیسیون بقای گونههای آن(SSC)، متشکل از گروههای تخصصی مختلف براساس گونهها (نظیر گروه تخصصی گربهسانان، فیلها، لاکپشتها، گونههای مهاجم بیگانه، تمساحها، خرسها و…)، اقدام به تهیه و انتشار اطلاعات مختلف در مورد گونهها و بهویژه وضعیت حفاظتی آنها و نیز برنامهها و اقدامات حفاظتی میکند.
آنچه ما بهعنوان طبقهبندی جهانی حفاظتی گونهها مورد استفاده قرار میدهیم نیز نتایج ارزیابی فهرست سرخ این اتحادیه است که براساس معیارهای بومشناختی تعریفشده، رده یا وضعیت حفاظتی گونهها را مشخص میکنند. این اتحادیه منبع بسیار وسیعی از آمار و اطلاعات، راهنماها، ارزیابیها، برنامه عملها، اقدامات، پروژهها و مثالهای موردی است که بهراحتی در دسترس و قابلاستفاده هستند.
ما نیز در سطح ملی باید درک، رفتار و تلقی صحیح و مناسبی از معاهدات، کنوانسیونها و سازمانهای بینالمللی محیطزیستی داشته باشیم. اتحادیه جهانی حفاظت، نشستهای متعددی برگزار میکند که علیرغم اهمیت بسیار زیاد آنها، حتی در مواردی ما از این نشستها بیخبر هستیم؛ منجمله نشست رؤسای گروههای تخصصی که عموماً هر چهار سال یکبار در ابوظبی برگزار شده است و نشست اخیر آن در تاریخ چهارم تا هفتم آبانماه بود. این نشست با شعار و تأکید بر اینکه «حفاظت از گونهها موجب پایداری حیات میشود» (Saving species sustains life)، در بیانیهای خواستار اقدام و در اولویت قرار دادن حفاظت از گونهها در چارچوب موارد زیر شده است:
دولتهای ملی و فراملی: در برنامهریزی، اجرا، قانونگذاری و هزینهکرد در بخشها.
سازمانهای بیندولتی: در راهبردها و تأمین مالی.
کسبوکارها: در عملیات، زنجیرههای تأمین و برنامههای مسئولیت اجتماعی شرکتی.
اهدا/تأمینکنندگان: در فعالیتهای خیریه خود.
سازمانهای جامعه مدنی: در راهبردها، اقدامات و حمایت.
مردم بومی و جوامع محلی: در بهکارگیری دانش و سرپرستی خود.
مؤسسات آموزشی: در برنامههای درسی، تحقیق و تعامل.
گروههای مذهبی و معنوی: در مراسمها، عبادتها، شیوهها و نذور.
مدیران منابعطبیعی: در سرپرستی و مدیریت.
و افراد: در اقدامات و تصمیمات خود
کشورهای جهان قبلاً به اهداف توسعه پایدار، چارچوب جهانی تنوعزیستی و توافقنامه پاریس متعهد شدهاند و نجات گونهها برای دستیابی به این تعهدات اساسی و الزامی است.