کمبود آب= نابودی کشور
معاون وزیر نیرو اعلام کرد که سد کرج 7 درصد و سد لار تنها یک درصد آب دارد و وضعیت تنش آبی در بسیاری از استانها به مرحله خطرناکی رسیده است.

اخبار سبز کشاورزی؛ از طرفی سازمان آب و فاضلاب میگوید: اگر مردم فقط 20 درصد در مصرف آب صرفهجویی کنند تابستان را خواهیم گذراند.
فارغ از حرفهای ضد و نقیض مسئولین درمورد بحران آب و در واقع ورشکستگی آبی در کشور، واقعیت اقلیمی کشور بحران خطرناک و سختی را به ما گوشزد میکند؛ عدمبارش در فصولی که میبایست بارش در آنها حالت نرمال داشته باشد از یک طرف و سیاستهای غلط آبی دولت در این سالها اخیر، اعم از سد سازیهای بیرویه در کشور، هدر رفت آب در عرصههای مختلف ازجمله در کشاورزی، استفاده نابهجا از سفرههای آبی زیرزمینی، خشک شدن قناتها و آبهای زیر زمینی باعث فرونشستهای متعدد در استانهای مختلف شده است.
امروز آثار زیانبار این فرونشستها را در استانهایی مثل استان اصفهان یا حتی تهران به وضوح میبینیم.
از طرفی خشک شدن تالابهای کشور از قبیل تالاب گاوخونی که زمانی وجودشان باعث مباهات و از طرفی کمک به اکوسیستم طبیعی بود، باعث ایجاد ریزگردها و آلودگی هوای مناطق مختلف شده است که کمک مضاعف به بحران خشکسالی در کشور میکند.
سیاستهای نادرست و غیرمنطقی در دو دهه اخیر و بیاهمیتی به بحران آب، وضعیت ایران را در شرایط یک خشکسالی بزرگ و در نهایت بیابانزایی در اکثر مناطق کشور قرار داده است و تا سالیان دیگر مهاجرت روستاییان به شهر به خاطر از بین رفتن منابع طبیعی، عدم کشاورزی و نابودی محصولات کشاورزی ابربحرانهای دیگری را درپی خواهد داشت.
در بخش کشاورزی که به گفته بسیاری از متخصصان این حوزه میبایست از سالیان پیش به آبیاری قطرهای و بهطور کلی سیستمهای نوین آبیاری روی میآوردیم کماکان غرقابی و سنتی است یا مثلا رویکرد ما میبایست به کشتهای گلخانهای که دارای آیتمهای آب و خاک و نور کنترل شده است و میتواند استفاده بهینه از آب را به همراه داشته باشد، هنوز ناقص است یا انجام نمیگیرد یا عدم استفاده و کاشت محصولات آببر که میتواند به میزان بسیاری در صرفهجویی آب کمک کند.
بحث کشت فراسرزمینی نیز چندی پیش مطرح شد، ولی بهطور کامل عملیاتی نگردید. با اجرای این طرح میتوانستیم به کشت محصولات آببر در کشورهایی که تنش آبی ندارند، اقدام کنیم تا ارسال آن محصولات به کشور مفید فایده باشد.
البته فرهنگ استفاده از آب در بخش آب شرب نیز مزید بر علت است و متاسفانه عدم فرهنگسازی برای مردم از طرف رسانهها (مطبوعات، رادیو و تلویزیون) نیز بر این مشکلات افزوده است.
مشکل تامین آب حرکتی است که هم دولت و دستگاههای ذیربط و هم آحاد مردم میبایست به کمک هم حل کنند، وگرنه تا چند سال آینده ایران به یک بیایان لمیزرع بزرگ تبدیل میگردد و اگر امروز کاری صورت نگیرد فردا نه تنها دیر است، بلکه غیرممکن به نظر میآید.
همچنین یکی از راهکارها الگو قرار دادن کشورهایی است که تقریبا شرایط کشور ما را دارند و در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارند. این کشورها با راهکارهایی مثل شیرین کردن آب دریا یا راهکاری دیگر توانستهاند بر این مشکل فایق آیند.