شهادت خاموش؛ کاووس مرادی و فریاد بلند زاگرس
آتش زاگرس؛ شعلههایی که جان میگیرد، نهالهایی که شعارند!
آتش زاگرس در محاصره شعله و شعار؛ چرا پس از جان باختن کاووس مرادی، بیستمین شهید زاگرس، هنوز ریشهیابی آتشسوزیها صورت نمیگیرد؟

چهل روز از جان باختن "کاووس مرادی"، فعال محیطزیست شصتوچهار ساله طایفه فارسیمدان، در آتش زاگرس گذشت تا خبر شهادت او به گوش عمومی برسد. این تأخیر در اطلاعرسانی، آن هم در حالی که مراسم خاکسپاری و هفتم او نیز برگزار شده بود، سوالات بسیاری را برانگیخته است.
اخبار سبز کشاورزی؛ به گفته "بهمن ایزدی"، فعال محیطزیست استان فارس، مسئولان منابع طبیعی ترجیح میدادند این خبر منتشر نشود تا روحیه فعالان محیطزیست حفظ شود. اما آیا پنهان کردن حقیقت، دردی از زاگرس التیام میبخشد؟
"کاووس مرادی" بیستمین شهید راه آتش زاگرس است؛ انسانهای بیادعایی که جان خود را فدای حفظ این اکوسیستم حیاتی میکنند.
او در نبرد با آتشسوزی مهیب منطقه "خان زنیان" فارس، جایی که مسیر باد به ناگاه عوض شد و دود غلیظ ریههایش را پر کرد، جان باخت.
شهادت او، نمادی از فداکاری مردم محلی است که با دستهای خالی و عشقی بیحد به طبیعت، به مقابله با شعلهها میروند، در حالی که پشتیبانی لازم را از نهادهای مسئول دریافت نمیکنند.
توطئه سوزاندن زاگرس: آتش زاگرس و نبود ریشهیابی
از سال ۱۳۹۹، زاگرس درگیر آتشسوزیهای سریالی و مشکوک است. فعالان محیطزیست بارها خواستار ریشهیابی این آتشسوزیهای عمدی و شناسایی "اتاق فکر" پشت این جریان "هستیبرانداز" شدهاند.
اما به گفته "بهمن ایزدی"، سازمان متولی جنگلها به جای رفع تعارضات و ریشهیابی این بحران، به طرح "نابخردانه" کاشت یک میلیارد نهال مشغول است. این در حالی است که هر ساله بهترین عرصهها و رویشگاههای حیاتی زاگرس در شعلههای آتش زاگرس از دست میرود.
فعالان محیطزیست بر این باورند که آموزشهای سطحی و بدون برنامه، بدون ارتباط با جامعه محلی و فارغ از واقعیات موجود، نمیتواند به حفاظت اثرگذار از زاگرس کمک کند. آنها تاکید میکنند که باید ریشه این آتشزدنهای سریالی شناسایی و در نطفه خفه شود. اگر ۹۰ درصد این حریقها عمدی است، چرا بخش مردمی باید مدام هزینه دهد و در حال اطفای حریق در کوهستانها باشد؟
ستاد بحران در حد اسم: نبود تجهیزات و نظارت بر اعتبارات آتش زاگرس
انتقادها به ستاد مدیریت بحران و نهادهای دولتی مربوطه نیز جدی است. این ستاد باید یک طرح ملی برای مقابله با بحران آتش زاگرس داشته باشد. اما نه تنها علت آتشسوزیها مشخص نمیشود، بلکه خبری هم از تجهیزات لازم برای اطفای حریق نیست. بارها ماموران منابع طبیعی بدون دمنده برای خاموش کردن آتش به منطقه رفتهاند. این سوال مطرح میشود که اعتبارات مقابله با حریق کجا میرود و چرا نظارتی بر نحوه هزینهکرد آنها وجود ندارد؟
فعالان محیطزیست از عملکرد "انفعالی" و "ترک فعل" مسئولان در قبال آتش زاگرس گلایهمندند. آنها معتقدند که این رویه، هزینههای مالی و جانی حفظ رویشگاهها را به مردم شریف تحمیل میکند، در حالی که مسئولان باید با انجام جدی و دربرگیرنده کارهای مربوطه، از شور و عشق ملی مردم سوءاستفاده نکنند.
آتش زاگرس؛ هشدار برای آیندهای تاریک
اگر روند غیرمسئولانه و بیتدبیری متولیان منابع طبیعی ادامه یابد، "بهمن ایزدی" هشدار میدهد که زاگرس به زودی نابود میشود. حتی این احتمال وجود دارد که در پاییز نیز آتش زاگرس گریبان جنگلهای هیرکانی را بگیرد و نفس آنها را تنگ کند.
مردم زاگرسنشین با شرافت انسانی و تمام قدرت برای حفظ منابع پایه خود تلاش میکنند و تا کنون ۲۳ شهید را تقدیم پایداری ارزشهای سرزمینیشان کردهاند. این در حالی است که حتی در عملیات مقابله با آتش، از متولیان جنگلها کسی نیست که به موقع از آنها حمایت کند و به آنها آب و غذا برساند.
فریاد کمک برای زاگرس
آتش زاگرس تنها یک واقعه طبیعی نیست؛ این یک فاجعه انسانی و زیستمحیطی است که ریشه در بیتدبیری، عدم نظارت و شاید توطئههایی پنهان دارد. تا کی باید شاهد سوختن این گنجینه طبیعی و از دست رفتن جان انسانهای فداکار باشیم؟
زمان آن رسیده که مسئولان از شعار به عمل روی بیاورند و برای نجات زاگرس، این استوانه زیستی ایران، قدمی جدی بردارند. آیا شما هم نگران آینده زاگرس هستید؟