انقلاب ۵۷؛ آیا همه متهماند؟ پرسشهایی از نسل انقلاب
انقلاب ۵۷: آیا همه متهماند؟ در این مقاله، علی فریدونی به پرسشهای نسل جدید درباره ریشهها، واقعیتها و خواستههای واقعی انقلابیون میپردازد

انقلاب ۵۷: آیا همه متهماند؟ در این مقاله، علی فریدونی به پرسشهای نسل جدید درباره ریشهها، واقعیتها و خواستههای واقعی انقلابیون میپردازد. با بررسی نکات کلیدی از پیشزمینههای انقلاب تا سوءتفاهمهای امروز، دیدگاهی تازه درباره این واقعه مهم تاریخی به دست آورید.
اخبار سبز کشاورزی؛ یکی از دوستانم که معمولاً نوشتههایم را نقد میکند، پرسید: "سالها درباره مسائل کشاورزی، بهویژه عمران، نوشتی و در صفحه اول شرق هم کار شد! چه شد که حالا درباره مسائل کشور مینویسی؟ برو دنبال زندگیات! در کشور ما، پاسخگویی نیست!" برای روشن شدن موضوع، ذکر چند نکته ضروری است.
چرا باید پاسخگو باشیم؟
یک: پاسخ به نسل امروز: حتی اگر کسی به ما پاسخ ندهد، ضروری است که ما به نسل جوان که در سالهای اخیر همه سنگ و کلوخهای ناترازی در حکمرانی را بر سر ما میشکنند، پاسخ دهیم. به هر حال، چه بخواهیم و چه نخواهیم، به قول دکتر، "ما باید پاسخگو باشیم."
دو: قضاوت بر اساس ظاهر: ظاهر ما (که سنمان را لو میدهد!) باعث قضاوتهایی میشود. اینکه جلوی عابربانک، جوانی آرزوی مرگ من و همنسلهایم را میکند، یا رفیق روحانیام نمیتواند با لباس روحانی در زادگاهش تردد کند و از این بابت غمگین است، گواه روشنی بر این ادعا است.
سه: وظیفه ملی و ثبت تاریخ: دوستان خیرخواهم به دلیل بیتوجهی حکومت به مطالبم و فشارهای عصبی قبل و بعد از انتشار آنها، مرا به سکوت دعوت میکنند. این کار نشدنی است!
چرا که علیرغم آماتور بودن و بیتوجهی حاکمیت، آنها را به عنوان وظیفه ملی و برای ثبت در تاریخ مینویسم. ضمن اینکه با نقد ناترازی در حکمرانی، از خودم و همنسلیهایم دفاع میکنم.
عدالت در قضاوت: نسل ۵۷ و اتهامات
چهار: یک چوب راندن ممنوع: از نسل امروز (که ما را علیرغم خدمت به رشد و توسعه کشورمان، متهم و حتی مقصر وضع موجود میدانند!) انتظار میرود که ما را با یک چوب نراندند.
- همه در سال ۵۷ در انقلاب حضور نداشتند؛ برخی مخالف و اکثر بیتفاوت بودند.
- آب برای رسیدن به نقطه جوش مقدماتی دارد که باعث جوشیدن است. نقطه جوش انقلاب، روز پیروزیاش است، اما مقدماتش از سالهای ۳۲ و ۴۲ مهیا شد؛ زمانی که اکثر جوانان ۵۷ متولد نشده بودند و یا بسیار خردسال بودند.
پنج: هزینههای انقلاب: آنهایی که در مقدمات و نقطه جوش انقلاب حضور داشتند، هزینههای گزافی را نیز پرداختهاند. حضورشان به خاطر اعتراض به ساواک جهنمی شاه (که نفس مردم را بریده بود!) و نیز گفتار و کردار خود شاه بود.
ششم: غرور شاه و رستاخیز: افزایش قیمت نفت در دهه ۵۰، شاه را مغرور کرد و نیازی به مشورت با مردم احساس نمیکرد. لذا همه احزاب را منحل و حزب رستاخیز را برپا کرد. آنجا که دستانش را در جیب جلیقهاش کرده بود و میگفت: "افرادی که عضو این حزب نمیشوند، از کشور بروند!" اکثر مخالفین با سلایق گوناگون را روانه زندان کرد.
هفت: خواستههای انقلابیون ۵۷: انقلابیون ۵۷ خواستههایی داشتند که در شعارها و قطعنامههای تظاهرات متجلی بود. از جمله آزادی (احزاب و انتخابات، مطبوعات و رسانهها)، استقلال، جمهوری اسلامی، لغو شکنجه و دیکتاتوری.
هشت: فضای آن زمان: جو و فضای آن زمان طوری بود که اگر نسل امروز هم بود، چنین کاری را میکرد! اینها در حالی بود که نرخ باسوادی پایین و بالطبع خرافات زیاد بود! به طوری که ساواک با سوءاستفاده از این ضعف آگاهی و برای به انحراف کشاندن اهداف انقلاب، تصویر رهبر در ماه و مو در سوره بقره را شایع کرد!
نهم: درک واکنش نسل امروز: چرایی واکنش نسل امروز نسبت به ۵۷ایها، از جمله توهین به ما و علما، قابل درک است! چه بسا اگر در آن زمان شیخ گریبور، بابانوئل و مروجین خرافات بودند، شاید ما هم همین واکنش را نشان میدادیم!
دهم: آرزوهای واقعی انقلابیون: به پیر به پیغمبر، همه آنهایی که به ۵۷ای مشهورند و اینک سیبل عقدهگشایی عدهای شدهاند، طالب نقشآفرینی بیشتر مردم در حکومت و آزادی انتخابات و رسانهها و عدالت اجتماعی بودند.
تضمین این خواستهها نیز سخنان صریح رهبر نهضت در پاریس بود؛ ملاک و معیاری که تردید در آن سابقه نداشت! این وعدهها با سرچ ساده در گوگل (که به شوخی میگویند مرجع آنهاست!) قابل دسترسی است. به خدا اگر اینان نیز آن وعدهها را میشنیدند، قطعاً به انقلاب میپیوستند! اما گویا قصه پرغصه ما "داستان دیوید و کشیش و پرواز خر" است!
علی فریدونی، عضو هیأت علمی