اظهارات چهارشنبه گذشته سیدابراهیم رئیسی در نوع خود جالب توجه بود. سالهاست که ایرانیان از این نشستهای رادیو ـ تلویزیونی انتظار بیان نکته یا نکات مهم را ندارند و تصور میکنند که مصرف اظهارات نتها پرکردن گزارش کار و تبلیغ دستاوردهایی است که دستکم فقط هواداران جمهوری اسلامی ایران را شاد و خوشحال میسازد.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی، نادر کریمی جونی: بههمین دلیل است که در این به اصطلاح گفت و شنود حتی مجری و گوینده حاضر در نشست هم به خود زحمت نمیدهد سوال چالشی مطرح کند یا از آن بدتر اگر رئیس جمهور به سوال مطرح شده جواب نداد یا جوابی که در پاسخ بیان کرد با منظور پرسش متفاوت بود مجری به خود زحمت نمیدهد این جواب ندادن یا خارج از موضوع جواب دادن را به رئیس جمهور یادآوری کند و وی را به پاسخ مجدد به سوال یا ارائه پاسخ دقیقتر فراخواند.
از اینرو است که رئیس جمهور این به اصطلاح گفتگو را با جلسه سخنرانی اشتباه میگیرد و بدون توجه به مجری به سخن گفتن میپردازد.
این روال از زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و گاهی پیش از آن در زمان سیدمحمد خاتمی وجود داشته و پس از آن در زمان حسن روحانی و سپس اکنون و در هنگام رئیس جمهوری سیدابراهیم رئیسی هم جریان دارد.
در میان این به اصطلاح گفتگو و یا به عبارت بهتر سخنرنی رادیو ـ تلویزیونی رئیس جمهور، مجری سوالهای تشریفاتی که جواب آن را رئیسجمهور از پیش آماده کرده میپرسد تا فضا قدری متوازن شود؛ اما حتی مخاطبان زودباور و سادهلوح هم میفهمند که به برنامه پخش شده با حضور رئیس جمهور گفتگو گفته نمیشود چون هیچ یک از معیارهای لازم و حرفهای یک گفتگو در این برنامه رعایت نمیشود.
مثلاً در حالی که یکی از مسائل مبتلابه این روزهای ایران محدودیتهای اعمال شده بر اینترنت است و هم شهروندان ایرانی و هم فعالان اقتصادی از این محدودیتها و مسدود کردن شبکههای اجتماعی آسیب دیدهاند و به آن اعتراض دارند در نشست خبری چهارشنبه گذشته کوچکترین اشارهای به موضوع اینترنت نشد و حتی مجری صدا و سیما هم سوالی در این باره نپرسید.
رئیس جمهور هم ترجیح داد در این باره چیزی نگوید، احتمال قویتر آن است که مجری از طرف مدیران و سیاستگذاران صدا و سیما در واقع اجازه پرسیدن سوالی در این باره را نداشته است.
اکنون اعتراضهایی هم درباره کوچ اجباری کاربران ایرانی از اینترنت بینالملل به اینترنت داخلی یا آنچه مقامات حکومتی اینترنت ملی میخواند مطرح شده است تا پیش از این سیاست آن بود که استفاده از اینترنت بینالملل قیمتی معادل چند برابر استفاده از اینترنت داخلی داشت؛ اما طی روزهای گذشته و با شدت گرفتن تا آرامیها، اینترنت بینالملل با کاهش پهنای باند مواجه شده که در نتیجه سرعت استفاده از این اینترنت به شدت کاهش پیدا کرده است.
در واقع، کاربر ایرانی بدون آنکه خود انتخاب کند، مجبور به استفاده از آنچه اینترنت ملی خوانده شده میشود و حتی اگر مخالفت کند، باز هم تاثیر زیادی ندارد؛ چراکه شرکتهای به اشتراک گذارنده اینترنت ناچار به اجرای سیاستهای حاکمیتی هستند و اصل اینترنت بینالملل در اختیار دولت و حاکمیت است.
بنابراین حکومت میتواند در تمام زمان امکان دسترسی به اینترنت بینالملل را محدود یا مسدود کند؛ در این باره وزیر ارتباطات هم که در ابتدا تصریح کرد وضعیت کنونی ادامه خواهد یافت و هرکس که اعتراض دارد کسب و کار خود را به پلتفرمهای ایرانی منتقل کند بعد اظهارات خود را تکمیل کرد و گفت که این دستور از جانب مقامات ارشد صادر شده و او (وزیر) در این باره مجری سیاستهای نظام است.
به هر حال گمان نمیرود که سیاستهای کنونی جمهوری اسلامی ایران تغییر کند؛ اما سوال آن است که اگر اینترنت ماهواره که برای همه کاربران قابل استفاده است و گفته شده که برای ایران رایگان است راهاندازی شود آن گاه جمهوری اسلامی ایران آیا باز هم سیاسیتهای محدود و مسدودسازی اینترنت و شبکههای اجتماعی خارجی را مفید میداند؟