اقتصاد قانقاریایی

0
اخبار سبز کشاورزی: چند سالی است که سران حکومت ایران و دولتمردان دم از «جراحی اقتصادی» زده و می‌زنند؛ اما کمتر به علل ضرورت انجام این «جراحی»، عوامل و علل بیماری به وجود آمده، زائده‌ها و غده‌های بدخیم سر برآورده و نهایتا الزام اعزام‌ اقتصاد بیمار به ‌اتاق عمل دولت پرداخته‌اند.
آنچه از مشاهدات موردی و میدانی استنباط می‌شود آن است که دیگر کار از کار گذشته و آسیب‌ها؛ میکروب‌ها و باکتری‌ها؛ شرایط زمانی و مکانی؛‌ نسخه‌نویسی‌های اطبای بی‌تدبیر و یا با سوء‌تدبیر؛ کار را به جایی کشانده که تزریق داروهای مسکّن، برداشتن موقتی و ظاهری بخشی از زخم‌ها و غده‌هایی که تا اعماق جان بیمار ریشه دوانده دیگر ثمری ندارد و این اقتصاد نحیف و نزار با انبوهی از چرک و زخم‌های ناسور بر جسم و جان، آینده‌ای نخواهد داشت.
از همان آغاز سال ۵۸ و پس از خشک شدن عرق تن پیشقراولان انقلاب آنچه در عرصه‌های اجرایی اقتصاد دیده شد، برگشت به قرون و اعصار گذشته و بر خلاف قواعد و قوانین حاکم بر یک اقتصاد سالم در جهان و در حد اداره کردن یک بقالی در انتهای یک کوچه بن بست بود‌.
اما زخم‌هایی که از آن تاریخ به بعد و طی این ۴۳ سال بر تن و جان اقتصاد کشور وارد شده آن چنان عمیق و غیرقابل علاج هستند که در‌ هیچ اتاق جراحی و به دست چنین جراحانی معالجه پذیر نیست؛ چراکه این معلول با‌ استخوان‌های شکسته‌ای که کج و معوج جوش خورده‌اند دیگر رنگ سلامتی را نخواهد دید.

طی روزهای گذشته و پس از حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی مفسده برانگیز از به ظاهر ۴ قلم و در باطن ۴۰۰۰ قلم کالای اساسی؛ طوفانی به راه افتاد که منجر به اعتراضات خیابانی و قتل و جرح عده ای و محبوس شدن تعداد بی شماردیگری از معترضان‌ شد.
ضرورت ندارد با ذکر جزئیات بیان شود که آنچه در عرصه‌ های مختلف و مرتبط با اقتصاداتفاق می افتد؛ خلق الساعه نبوده و ریشه در گذشته‌ای دور یا نزدیک دارد‌. گذشته ای که می بایست بر زیرساخت ها و بنیادهای منطبق با شرایط اعم از داخلی و یا خارجی بنا شود‌. دنیای مدرن و ماشینی بازاری به وسعت جهان و برای تمام ساکنان آن است تا هریک بنابر توانایی ها‌؛ ظرفیت ها؛امکانات و سلائق خود در آن به کار و تلاش و با رعایت روابط متقابل‌؛ فعالیت کنند‌.
دیگر هیچ فردی یا حکومتی و یا دولتی نمی‌تواند ادعا کند که از دیگران بی‌نیاز و می‌تواند به تنهایی گلیم خود را از آب بیرون بکشد‌؛ چرا که به علت وسعت و گستردگی شمار نیازها‌؛ هریک به دیگرانی محتاج است و دم از استقلال و خودکفایی زدن کلام بیهوده ای است‌.
به تجربه ثابت شده آنهائی که چنین اندیشه‌هایی را در سرلوحه تفکرات خود قرار‌ داده‌اند محکوم به شکست بوده و زمینه ساز ظهور و رشد لایه‌های فرصت طلب؛ رانت خوار؛‌ رشوه‌خوار و ویژه‌خوار وابسته به حاکمیت و در یک کلام فاسد شده‌اند که با سرعت تمام سیاست؛ اقتصاد؛ فرهنگ‌؛ امور اجتماعی و ….را زخمی و مجروح کرده‌اند‌؛ اتفاقی که اقتصاد ما را نیز دچار ترکش‌های خود کرد و عده‌ای سلّاخ را به جان آن انداخته است‌.
به تدریج این دشنه به دستان فاسد خود به الگو و سرمشقی برای تازه از راه رسیدگانی که در گذشته ای نه چندان دور کودک یا نوجوان بودندتبدیل شدند‌؛ و زخم زدن و استخوان شکستن اقتصاد و ارکان جامعه را به شکلی سبستماتیک‌ مبدل به یک ارزش کرده و از جامعه طلبکار هم شدند‌‌. آنهائی که دیرتر بر سر این سفره رسیدند تعجیل بیشتری داشتند تا از ساطور به دستان پیشین جا نمانند‌. استعدادها و هنرهای فردی را نیز به کار گرفتند و از اقتصاد لاشه‌ای تکه و پاره با زخم های شکافته و خونابه‌های چرکین به جای گذاشتند که پرونده‌های قضایی گواهی بر این مدعا است‌.
اختلاس‌های پی در پی و نجومی؛ دزدیدن پس اندازهای بیوه زنان و محتاجان از بانک‌ها با وثایق بی ارزش و صوری‌ و با کمک و توصیه افراد اکثرا حکومتی‌؛ قاچاق هزاران نوع کالا به بهای ویران کردن مراکز تولید داخل‌؛ رشوه خواری و رشوه دهی برای به سرانجام رساندن هر تقاضای خلاف قانون‌؛ مشارکت دادن ارگانهای دولتی در خلافکاری ها؛ تقلب در هر موضوع و کاری که اجرای قانونی و صادقانه آن غیرممکن است و بسیار موارد دیگر چون اخلال در بازار ارز؛پیدا شدن سلاطینی در زمینه های بورس؛ ارز‌؛ طلا؛ قیر؛ لاستیک‌؛ واردات اتومبیل؛ کود؛ سموم کشاورزی؛ دارو و هر آنچه در زمره نیازهای اساسی جامعه است‌، به راه افتاد‌.
از سوی دیگر‌، ارکان حکومتی خود دشنه و ساطور به دست هر آنچه در توان داشتند برای زخمی‌ کردن‌ لاشه عفونی شده اقتصاد به کار بستند و الحق و الانصاف از این بابت چیزی کم ‌نگذاشتند‌؛ اما اکنون در حال برنامه‌ریزی برای به اتاق عمل بردن این جسد عفونی شده هستند‌.
اما قرائن و شواهد نشان میدهد که چنین تلاشی بیهوده است‌؛ چراکه قانقاریا بر تمام آن زخم‌ها و استخوان‌های شکسته اقتصاد مستولی شده و امیدی بر بهبودی آن نمی‌توان داشت‌.

هیچ راهکاری جز دفن این جسد متعفن نیست‌. با آثار به جا مانده از چهار دهه سوء تدبیر، سرآسیمگی و بی‌برنامگی، ولنگاری در ریخت و پاش‌های بی‌ثمر و بی‌خاصیت؛ حراج سرمایه های ملی، فساد سازمان یافته و ‌نهادینه شده و ده‌ها مورد مشابه دیگر‌، اگر قصد بر ایجاد تغییری واقعی در اقتصاد است به جای به دست گرفتن یک چاقوی زنگ زده و ناکار آمد باید در ابتدا به چند اقدام اساسی پرداخت:
۱- تجدید نظر در نوع نگرش به اقتصاد.
۲- پذیرفتن ناکارآمد بودن فرضیات و روشهای منسوخ و مردود و کنار نهادن آنها.‌
۳- گردن نهادن به قوانین و قواعد بین المللی با اولویت دادن به منافع ملی و مستثنا نکردن خادم و مخدوم از شمول قوانین و اجبار به تبعیت از آنها.‌
۴- خروج از انزوای خود خواسته و برگشت به مجموعه های اقتصادی جهانی با لزوم درک تعامل همه جانبه.
۵- در صورت تصمیم به عمل جراحی اقتصادی باید این اقدام در یک فضای پاک و استرلیزه و با ابزار و الات ضد عفونی شده در حضور دستیارانی متبحر؛‌ خبره و صادق انجام گیرد‌.
۶- قطعا هم زمان با جراحی اقتصادی‌ نیازمند یک جراحی سیاسی هستیم که در غیر این صورت باز همان آش خواهد بود و همان کاسه و لزومی به چنین جراحی نیست‌.

مهدی رجول

مقاله قبلیهمکاری جهاد کشاورزی، عامل نفوذ بیشتر بیمه در بین کشاورزان
مقاله بعدیبیمه 380هزار هکتار از اراضی کردستان در طرح جهش تولید در دیمزارها

پاسخ شما

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید