فروپاشی مشروعیت علمی در مغز نظام کشاورزی/ وقتی تبارنامه جای شایستگی را میگیرد
فروپاشی مشروعیت علمی در سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی؛ جایی که انتصابات قبیلهای، جعل شاخصهای علمی، و فساد ساختاری، مغز متفکر کشاورزی ایران را از هویت علمیاش تهی کرده

در حالی که وزارت جهاد کشاورزی در حال احتضار است و به دلیل عمومیت یافتن فساد سیستماتیک، انحصار واردات، امضاهای طلایی، عزل و نصبهای سیاسی و رانتی، قبیلهسالاری و قومگرایی در حال نابود کردن امنیت غذایی کشور است، وزیر بهجای برخورد با این حرکات مخرب، به دنبال سفرهای استانی با هزینه بیتالمال و پس گرفتن امضاهای استیضاح با پستپاشی و رانتهای خاص است. متأسفانه این الگو به برخی معاونتها نیز سرایت کرده است.
تات؛ مغزی که بیمار شد
اخبار سبز کشاورزی؛ سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی (تات)، که باید مغز متفکر و راهنمای بخش کشاورزی ایران باشد، اخیرا گرفتار بیماری مزمنی شده است؛ بیماری آرام اما پیوسته که ریشه علمی و اخلاقی آن را میخشکاند: بیماری انتصابات غیرعلمی و قوممحور.
این مسیر، امنیت غذایی کشور را با وابستگی هرچه بیشتر به واردات تهدید میکند.
سهگانهای نانوشته اما نافذ در نظام انتصابات
در این سازمان،قرار بود معیار انتخاب مدیران بر پایه تحصیلات مرتبط، شایستگی، تجربه، عملکرد و دستاورد علمی باشد.
اما امروز، سه شاخص نانوشته ولی نافذ، تعیینکننده جایگاهها هستند؛ شاخصهایی که در هیچ بخشنامهای نیامدهاند، ولی در عمل بر بیشتر انتصابات سایه انداختهاند.
نتیجه روشن است: در بسیاری از مراکز تحقیقاتی، علم، قربانی تبار و تعلقات منطقهای شده است.
یک انتصاب، چند پرسش حیاتی
نمونهی آشکار این بحران را میتوان در انتصاب اخیر رئیس پژوهشگاه بیوتکنولوژی کشاورزی دید؛ فردی از تبار ریاست سازمان که بر اساس اعلام رسمی، به دلیل «شاخصهای علمی بالا» منصوب شده است.
اما بررسی دادهها در سامانههای بینالمللی Google Scholar تصویر واقعی دیگری نشان میدهد:
در حالی که در سامانه علمسنجی سازمان برای او بیش از ۶۰۰ مقاله و شاخص H معادل ۳۳ درج شده، تطبیق دقیق دادهها آشکار میکند که بخش بزرگی از این مقالات در حقیقت متعلق به پژوهشگران دیگر از دانشگاههای کشور و رشتههای غیرمرتبط با کشاورزی است و تنها تشابه اسمی این ارمغان را برای وی آورده است.
به بیان سادهتر، بخشی از امتیاز علمی منتسب به این فرد بر پایه تشابه اسمی شکل گرفته است.
اعضای هیأت علمی در چنین مواردی وظیفه دارند بهسرعت مقالات انتسابی اشتباه را حذف کنند؛ اما سکوت در برابر این خطا، نشانهای از بحران مشروعیت علمی است.
سقوط مشروعیت علمی و اخلاقی
اگر چنین رخدادی در نهادی دیگر اتفاق میافتاد، شاید تنها یک خطای فردی محسوب میشد؛
اما وقتی در رأس مهمترین نهاد علمی کشاورزی کشور چنین خطایی رخ میدهد، معنایی فراتر دارد: نشانهای از فروپاشی مشروعیت علمی در سازمانی که باید الگوی علم و اخلاق باشد.
اگر گزارشهای تحلیلی درست باشند، ادعای ریاست تات مبنی بر اینکه «انتصابات بر پایه شاخصهای علمی است» امروز بیش از هر زمان زیر سؤال میرود.
وقتی شاخصهای علمی خود به ابزار توجیه تصمیمهای غیرعلمی تبدیل میشوند، دیگر چه معیاری برای سنجش اعتبار باقی میماند؟
پرسشهای بیپاسخ در نهاد علم
چرا هیچ نهاد نظارتی یا کمیته داوری مستقلی برای راستیآزمایی ادعاهای علمی مدیران تات وجود ندارد؟
یک بررسی ساده نشان میدهد مقالهای که متعلق به فردی دیگر با تشابه اسمی است (و در زمینه مهندسی مکانیک بیوسیستم، از دانشکده فنی دانشگاه تربیت مدرس منتشر شده) باعث شده رتبه فرد منصوب از ۲۲۴ به ۶۲۸ ارجاع ارتقا یابد؛ رشدی ناموجه که بدون بررسی حرفهای باقی مانده است.
امید است نامبرده با رعایت اخلاق حرفهای و حذف مطلب فوق از سامانههای بینالمللی Google Scholar و اعلام به سازمان تحقیقات کشاورزی، به جایگاه واقعی خود راضی باشد.
چرا باید نام سازمانی که روزگاری نماد اعتبار علمی کشاورزی ایران بود، امروز با سکوت، جعل، تبعیض و انتصابات قومی گره بخورد؟
تاتی که باید درباره خود تحقیق کند
اگر قرار است واژهی «تحقیقات» همچنان در عنوان سازمان باقی بماند، نخستین پژوهشی که باید انجام شود، تحقیق درباره خود تات است؛ دربارهی انحرافی که در سایهی رانت، تبار و روابط، علم را از درون تهی کرده است.
امروز اعضای هیأت علمی بیانگیزه شده و تمایل به بازنشستگی و فاصله گرفتن از سیستم دارند؛ گنجینهای از علم در حال نابودی است و سیاستزدگی، همانگونه که کالبد وزارتخانه را فرا گرفته، اکنون مغز آن را نشانه رفته است.
بازسازی اعتماد عمومی به سازمان تات با شعار «تحول» ممکن نیست. نخستین گام، پاکسازی نظام مدیریتی از انتصابات قبیلهای و راستیآزمایی شاخصهای علمی مدیران فعلی است.
تا زمانی که علم قربانی تبار است، تات نه مغز متفکر کشاورزی، بلکه سایهای از گذشته پرافتخار خود و مدیرانی چون عیسی کلانتری، عباس کشاورز، اسکندر زند، کاظم خاوازی و کامبیز بازرگان خواهد بود.
تکرار فساد در بدنه وزارتخانه
در حالی که وزارتخانه بهظاهر در حرکت است، اما در واقع در اهتزار نابسامانیها گرفتار شده؛ فساد سیستماتیک، انحصار واردات، امضاهای طلایی، عزل و نصبهای رانتی، قبیلهسالاری و قومگرایی همچنان پابرجاست.
وزیر به جای برخورد جدی، همچنان با سفرهای استانی پرهزینه و توزیع پست و رانت، در تلاش برای جمعآوری امضاهای استیضاح و حفظ موقعیت خویش است؛ حرکتی که به تمام سطوح مدیریتی و علمی وزارت جهاد کشاورزی سرایت کرده است.