از وزارت تا مأموریت دیپلماتیک؟ وقتی استیضاح، راه خروج میشود
با جمع شدن ۷۲ امضا برای استیضاح نوری قزلجه، وزیر موقت کشاورزی، سناریوی کناررفتن او وارد فاز تازهای شده؛ استعفا، عزل یا تبعید دیپلماتیک؟
خبر جمعآوری ۷۲ امضا برای استیضاح، بیش از هر چیز نشانه انباشت نارضایتی است. ناترازی مدیریتی در وزارت کشاورزی—از تنظیم بازار تا سیاستهای تولید—به نقطهای رسیده که مجلس دیگر به تذکر و سؤال بسنده نمیکند. وقتی امضاها اینقدر سریع جمع میشوند، پیام روشن است: اعتماد فرسوده شده.
وزارتخانهای که وزیرش غایب بود
اخبار سبز کشاورزی؛یکی از محورهای انتقاد، حضور پررنگ وزیر در خارج از کشور طی دوره صدارت است. وزارت کشاورزی، وزارت «میدان» است؛ بحران آب، نهاده، قیمت و امنیت غذایی با جلسه آنلاین و سفر خارجی حل نمیشود. غیبتهای مکرر، نهتنها فاصله با بدنه تولید را بیشتر کرد، بلکه تصویر «وزارت بیسکان» را در افکار عمومی تقویت نمود.
سه راهی دولت: عزل، استعفا یا استیضاح
دولت اکنون در سهراهی کلاسیک قرار دارد:
۱) عزل پیشدستانه برای مهار هزینه سیاسی استیضاح
۲) استعفای اجباری برای خروج کمهزینهتر
۳) تندادن به استیضاح و پذیرش تقابل علنی با مجلس
تجربه نشان میدهد دولتها معمولاً گزینه دوم را ترجیح میدهند؛ کمصدا، کمهزینه و قابل مدیریت در رسانه.
دیپلماسی بهجای پاسخگویی؟
شنیدهها از احتمال معرفی نوری قزلجه بهعنوان سفیر ایران در نیجریه حکایت دارد. اگر این سناریو محقق شود، پرسش جدی مطرح است: آیا ناکامی مدیریتی باید با مأموریت دیپلماتیک «پاداش» بگیرد؟ چنین جابهجاییهایی، اگر بدون اقناع افکار عمومی انجام شوند، به تقویت تصور «چرخش نخبگان بدون پاسخگویی» میانجامند.
پیامدها برای دولت و مجلس
برای دولت، عبور آرام از این پرونده حیاتی است؛ اما عبور بدون توضیح، هزینه اعتماد دارد. برای مجلس، استیضاح آزمون جدیت نظارتی است. عقبنشینی بیدلیل، پیام ضعف میدهد؛ پیشروی بدون استدلال هم میتواند سیاسیکاری تلقی شود.
جمعبندی: مسئله فرد نیست، قاعده است
پرونده نوری قزلجه صرفاً درباره یک نام نیست؛ درباره قاعده حکمرانی است. اگر پاسخگویی جای خود را به جابهجاییهای نرم بدهد، چرخه تکرار میشود. کشاورزی ایران بیش از هر زمان به مدیریت میدانی، تصمیم شفاف و مسئولیتپذیری نیاز دارد—نه خروجهای بیهزینه.