نقش زنان در مشروطه؛ از گمنامی تا پیشگامی در تاریخ ایران
نقش زنان در مشروطه در گفتوگو با فرزانه ابراهیمزاده، پژوهشگر تاریخ. چگونه زنان ایرانی، از پردهنشینی تا تشکیل انجمنهای مخفی، تاریخساز شدند

۱۲۰ سال از امضای فرمان مشروطیت، این نقطه عطف ورود مدرنیسم به ایران، میگذرد؛ جنبشی که در آن زنان ایرانی، نقشی بیبدیل و اثرگذار ایفا کردند. زنانی که روزگاری در پس پردهها میزیستند و از سادهترین حقوق خود، حتی تحصیل، محروم بودند، نخستین جرقههای تلاش برای حضور در عرصههای اجتماعی را زدند.
اخبار سبز کشاورزی؛ در اوج مبارزات مشروطه در تبریز، مبارزی زخمی میشود و حاضر به درمان نیست. این خبر به ستارخان میرسد. پیگیریهای ستارخان به کشف حقیقتی حیرتانگیز منجر میشود: آن مبارز، زنی است که در پوشش مردانه، تفنگ به دست به میدان آمده است!
این تنها نمونهای از حضور جسورانه زنانی است که در پشتصحنههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حضوری فعال داشتند.
آنان با تشکیل انجمنهای مخفی، حمایت از اعتصابات و تأسیس مدارس دخترانه، پیشگام تحولات شدند. گرچه نام برخی از این زنان پیشرو در تاریخ ثبت شده، اما بسیاری دیگر گمنام ماندند؛ زنانی که در سایهها، با شجاعت و پایداری، پیگیر حقوق و آزادیهای خود بودند.
به قول «فرزانه ابراهیمزاده»، پژوهشگر تاریخ، جنبشی که آنان آغاز کردند، تا به امروز ادامه دارد.
انقلاب مشروطه؛ سرآغاز جنبش زنان ایرانی
انقلاب مشروطه را میتوان نقطه آغازین جنبش زنان ایرانی برای دستیابی به حقوق از دست رفتهشان دانست. فضای آزادیخواهی این انقلاب، فرصتی بینظیر برای زنان فراهم آورد تا خواستههای خود را صریحاً بیان کنند و راهی برای برونرفت از مشکلات اجتماعی بیابند.
حضور زنان در این مسیر پرفراز و نشیب را میتوان به دو دوره پیش و پس از امضای فرمان مشروطیت در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ تقسیم کرد.
پیش از آن، با شرکت در اعتراضات و پشتیبانی از مشروطهخواهان، خودی نشان دادند؛ نمونه بارز آن، کمکهای مالی سخاوتمندانه برای تأمین هزینههای متحصنین بود. پس از گشایش مجلس ملی نیز، زنان تمام تلاش خود را برای حمایت از دستاوردهای این جنبش به کار بستند.
از انجمنهای مخفی تا مدارس دخترانه؛ دستاوردهای درخشان زنان مشروطه
از مهمترین دستاوردهای زنان در این دوره میتوان به تأسیس انجمنها و تشکلهای سری و نیمهسری، راهاندازی مدارس دخترانه و انتشار نشریات ویژه زنان اشاره کرد.
«ژانت آفاری»، پژوهشگر تاریخ، در کتاب ارزشمند خود با عنوان «انجمنهای نیمه سری زنان در نهضت مشروطه» به تفصیل به فعالیتهای سیاسی و اقتصادی زنان در دوران مشروطه میپردازد؛ از حمایت سیاسی آنان از متحصنین شاه عبدالعظیم تا تلاششان برای پیوستن به اعتصابکنندگان سفارت انگلیس. علاوه بر فعالیتهای سیاسی، زنان در این دوره حمایتهای اقتصادی چشمگیری نیز داشتند؛ کمکهای مالی برای تأسیس بانک ملی و تحریم منسوجات خارجی، تنها نمونههایی از این ایثارگریهاست.
«فرزانه ابراهیمزاده»، پژوهشگر تاریخ، در گفتوگو با «پیام ما» تأکید میکند که نقش زنان در مشروطه، نقطه عطفی مهم در حوزه جنبش زنان به شمار میآید: «حضور زنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی را از نیمه دوره ناصرالدینشاه پررنگتر میبینیم. آنان در این دوره در تجمعات مختلفی شرکت میکنند؛ از جمله در تجمعی برای اعتراض به نبود نان یا در جنبش تنباکو که زنان پابهپای مردان در تهران و تبریز شرکت کردند. اما میتوان گفت مهمترین نمود حضور آنان در دوره مشروطه است که نقش زنان در مشروطه و اجتماعات را پررنگتر کرد؛ یعنی آنان هم در تجمعی که در مسجد شاه در آذر ۱۲۸۴ شکل گرفت و اولین جرقه مشروطه در آنجا خورد و هم در تجمعی که در مسجد جامع تهران در تیرماه ۱۲۸۵ انجام شد، دوشادوش مردان حضور داشتند که این، اولین نمود بیرونی حضور زنان است.»
به گفته ابراهیمزاده، در این دوره زنان اقدام به تشکیل انجمنهای مخفی کردند که بعدها اسامی برخی از آنها آشکار شد؛ انجمنهایی که در پس پرده، حامی و سازماندهنده فعالیتهای مردان بودند.
نام برخی از این زنان گمنام باقی مانده است: «برای مثال زمانی که تجار تهران در سفارت انگلیس هستند، یک روز زنی میآید و یک کیسه پول در اختیار آنان میگذارد بدون اینکه هیچ نامی از این زن بدانیم.»
اما خوشبختانه امروزه نامهایی از برخی از این زنان شجاع به دست ما رسیده است: «روایتی وجود دارد که مظفرالدینشاه را در معرض اخبار نمیگذاشتند. در همین سال ۱۲۸۵ روزی او در حال رفتن به منزل امیربهادر بوده و در میان جمعی از مردم، زنی نامهای را به او میرساند که این نامه حال شاه را دگرگون میکند. این همان نامهای بوده که باعث میشود شاه در نهایت فرمان مشروطیت را امضا کند. گفته میشود این زن عمه میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل بوده که حکم مادر هم برای او داشته.» هرچند که با وجود تمام این جانفشانیها، زنان با وقوع جنبش مشروطه، از حق رأی محروم شدند.
انجمنهای جریانساز؛ بستری برای فعالیتهای زنان
پس از نهضت مشروطه، زنان با تأسیس انجمنهای مختلف، فعالیتهای خود را ادامه دادند. از جمله این انجمنها میتوان به «انجمن آزادی زنان»، «اتحادیه غیبی نسوان»، «اتحادیه نسوان»، «انجمن نسوان» و «انجمن خواتین ایران» اشاره کرد. صدیقه دولتآبادی، محترم اسکندری و دره المعالی از جمله اعضای برجسته این انجمنها بودند.
ابراهیمزاده درباره انجمنهای این دوره توضیح میدهد که در واقع بازه زمانی مشروطه را از حدود سال ۱۲۸۳ تا سال ۱۲۸۸ که تهران فتح میشود، میدانیم. ۱۴ مرداد ۱۲۸۵، روز امضای فرمان مشروطیت است و نقش زنان در مشروطه و انجمنهایشان به طور مداوم تا پس از این دورهها نیز قابل مشاهده است: «از نوشتههای بسیاری میدانیم که این انجمنها، زنان را سامان میدادند. شاید معروفترین کسی که به این موضوع اشاره میکند «مورگان شوستر» است که در جریان مجلس دوم گفته انجمنهای مخفی در تهران توسط زنان تشکیل شده. ما میدانیم یکی از این انجمنها، «انجمن غیبی نسوان» بوده که در دوره مشروطه شکل گرفته و تا بعد از مشروطه فعالیت میکرده.»
این پژوهشگر تاریخ به نامهای اشاره میکند که چند ماه پس از تشکیل مجلس اول، از سوی یکی از همین انجمنهای سری به مجلس ارسال شد که در آن، از بیعملی نمایندگان کشور گله شده بود: «در این نامه گفته شده که اگر شما نمیتوانید کشور را اداره کنید، فقط ۲۰ روز مجلس را به ما دهید و بگذارید ما اداره کنیم. این نامه نشان میدهد که این انجمنها را در دوره مشروطه داشتهایم.»
البته بعدها این انجمنها از حالت سری خارج شدند. با این حال، حضور زنان فقط محدود به انجمنهای خودشان نبود. نشانههایی وجود دارد که در برخی از انجمنهای مردان نیز، مانند انجمن میکده، زنان حضور فعال داشتهاند؛ یا میدانیم که در انجمن اخوت که ظهیرالدوله تشکیل داده بود، حداقل همسر و دخترانش شرکت میکردند.
فعالیت این انجمنها به شهر تهران محدود نمیشد: «نقش زنان در مشروطه و این انجمنها را در شهرهای دیگر نیز میتوان دید، اما حضور آنها در تهران و تبریز پررنگتر بود. در تبریز، زنان عیار را داشتیم که از دوره جنبش تنباکو حضور داشتند و رئیس این زنان، «زینب پاشا» بود. این زنان بدون هدف جمع نمیشدند و همیشه یک رهبر داشتند. در استبداد صغیر نیز شاهد این هستیم که تعداد زیادی از زنان، لباس رزم مردانه میپوشیدند و در اجتماعات شرکت میکردند.»
به اعتقاد این تاریخپژوه، مشروطه یک نقطه عطف در تاریخ جنبش زنان است: «اما با وجود حضور جدی در مبارزات، از حق رأی محروم میشوند، ولی باز هم دست از تلاش برنمیدارند. تحت تأثیر همین جنبش زنان و مشروطه شاهد هستیم در دوره مجلس اول، اولین روزنامه زنان با نام «دانش» به وجود میآید یا اولین مدارس زنان شکل میگیرد.»
در واقع زنان در دو جبهه میجنگیدند: «ابتدا در کنار مردان و برای دوره مشروطه و بعد برای توانمندسازی خودشان در جنبش زنان. حتی نامههایی را از دوره مجلس اول داریم که نشان میدهند زنان درخواست تشکیل مدرسه برای دختران دارند. اما در این دوره نام این زنان را نمیبینیم و فقط امضای انجمن سری زنان را میبینیم.»
نقشآفرینی زنان ارمنی و دیگر ادیان در مشروطه
در جریان مشروطه، زنان از دیگر ادیان مانند مسیحی و ارمنی نیز انجمنهای خاص خود را داشتند که نشاندهنده حضور فعال آنان در عرصه عمومی است. آنان با تلاشهای گسترده خود، توانستند توجه زنان را به مسائل اجتماعی جلب کرده و سطح آگاهی آنها را نسبت به وضعیت خود بالا ببرند. چنانکه «حوری بربریان»، استاد تاریخ دانشگاه کالیفرنیا، در مقالهای نوشته است، فعالیت زنان حزب «داشناک» در میان زنان ایرانی، از مؤلفههای اساسی تلاشهای انقلاب مشروطه به شمار میرود.
ابراهیمزاده درباره نقش زنان در مشروطه و به ویژه حضور زنان ارمنی در این دوره اشاره میکند: «برای مثال در تبریز، همسر «یپرم خان» گروهی از زنان را رهبری میکرده که چه در پشت جبهه و چه در صحنههای نبرد، دوشادوش مردان بودهاند. حتی انجمن زنان زرتشتی که بعدها تشکیل میشود، شاخه اصلیاش در دوره مشروطه بوده.»
پس از مشروطه؛ ادامه جنبش پرتوان زنان
زنان در این دورهها در بزنگاههای تاریخی مهمی حضور داشتهاند. ابراهیمزاده در این باره میگوید: «حتی در دورهای که محمدعلی شاه مجلس را به توپ بست، این زنان بودند که در نیمهشب جنازههای مردان را جمع و دفن کردند.»
این حضور پررنگ، پس از مشروطه نیز ادامه یافت: «بعد از مشروطه، زمانی که روسها اولتیماتوم دادند که اگر مورگان شوستر را اخراج نکنید به ایران حمله میکنیم، این زنان بودند که به مجلس رفتند و سلاح بر کمر بستند و از نمایندگان مجلس خواستند که در برابر اجنبی سر خم نکنند. اینها نشانهای است از پویایی جنبش زنان و محصول مستقیم جنبش مشروطه. زنی مثل بیبی مریم بختیاری، کسی بود که در فتح تهران به برادرش کمک کرد. اما بعد از فتح تهران و مشروطه، زنان به این نتیجه میرسند که فعلاً بهجای اینکه حق رأی بخواهند، خودشان را توانمند کنند. از اینجاست که رفتهرفته انجمنها و روزنامههای زنان مانند شکوفه و دانش شکل میگیرد و نام انجمنها را یکییکی میشنویم که یکی از آخرین آنها انجمن «نسوان وطنخواه» بود.»
ابراهیمزاده معتقد است که این جنبش، که از دوره مشروطه آغاز شده، تا همین الان نیز ادامه دارد: «این، جنبشِ نامها نیست و مربوط به کارهایی است که زنان انجام میدهند. از آن دوره است که زنان طبقه متوسط و مرفه شهری، حق بیرون آمدن از خانه را پیدا میکنند. کمتر از ۱۵ سال بعد از مشروطه، تعداد مدارس از ۲ مدرسه به بالای ۱۰۰ مدرسه در کشور میرسد و خانوادهها میپذیرند که دختران باید درس بخوانند. بعدها حتی میبینیم که در دوره پهلوی اول زنها وارد دانشگاه میشوند.»
به گفته او، اینها همه ثمرات حضور پررنگ نقش زنان در مشروطه و فعالیتهایشان در انجمنها پس از این جنبش بزرگ است.