ثمینه باغچهبان: زنی که با عشق، دنیای کودکان را ساخت
مروری بر زندگی ثمینه باغچهبان، نویسنده کودک و نوجوان و پیشگام آموزش ناشنوایان. مسیری پر از تلاش، عشق و نوآوری از تبریز تا آمریکا و بازگشت به وطن

شهریور ۱۴۰۴، تابستانی بود که عطر دلانگیز خاطرات فرهنگیان را با تلخی فقدان در هم آمیخت. در میان خبرهای پیدرپی درگذشت هنرمندان و فعالان فرهنگی، نام ثمینه باغچهبان، نویسنده نامی کودک و نوجوان و دختر ارشد جبار باغچهبان، در ۲۶ شهریورماه، بر دلها سنگینی کرد.
اخبار سبز کشاورزی؛ زنی جسور که بیش از ۹۰ سال، چراغ راه آموزش و فرهنگ ایران بود و حتی سختی مهاجرت پس از انقلاب ۱۳۵۷ نیز نتوانست او را از سرزمین مادریاش جدا کند؛ چرا که غربت را تاب نیاورد و در اوایل دهه ۱۳۷۰، دوباره به ایران بازگشت تا آخرین نفسهایش را در همین خاک بکشد.
« ۹۶ سالم است، خب که چه؟ »: فلسفهی زندگی ثمینه باغچهبان
هرچند ثمینه باغچهبان در زمان درگذشت ۹۸ سال داشت، اما ویدیویی که او دو سال پیش منتشر کرده بود و از تلاش بیوقفهاش سخن میگفت، حسرتی عمیق را در دلها زنده کرد: چرا بسیاری از ما در میانه راه، از تلاش باز میایستیم؟ و چه رازی در رضایت او از زندگی نهفته بود؟
خودش در آن ویدئو پاسخ داده بود: «من الان ۹۶ سالم شده؛ شده که شده باشه. به من چه؟ من سعی میکنم فعال باشم و تا حد مقدور، هستم. من با شعر میخوابم با شعر بیدار میشوم. خدا کند همه ما ایرانیها، قدر شعر و شعرایمان را بدانیم. این یک چشمه لایزال فرهنگ ماست که در ما میجوشد و ادامه پیدا میکند.»
او پیش از این نیز گفته بود: «زمانی که به گذشتهام مینگرم، دلم پر از شادی میشود، چه سعادتی بود همدوش پدرم کنار فرزندان ناشنوایم بودن. هرروز زندگیام در دبستان کر و لالها و آموزشگاه باغچه بان، سراپا شادی بود. اگر دوباره به دنیا بیایم باز همین راه را در پیش خواهم گرفت و خداوند را سپاسگزارم که مرا به این راه رهنمون کرد.»
جبار باغچهبان: بنیانگذار آموزش نوین برای کودکان و ناشنوایان
داستان ثمینه، جداییناپذیر از پدرش، جبار باغچهبان است. جبار عسگرزاده، که ریشههایش به تبریز میرسید، پس از بازگشت از ایروان به ایران، بیش از صد سال پیش، اولین کودکستان ایران را در تبریز با نام «اووشاقلار باغچاسی» (باغچه اطفال) بنیان نهاد و شهرت «باغچهبان» را برای خود برگزید.
او تنها موسس اولین کودکستان نبود؛ او اولین مدرسه ناشنوایان ایران، اولین مؤلف و ناشر کتاب کودک (از سال ۱۳۰۷) نیز بود. کتابهای او که با نقاشیهای خودش همراه بود، جایزههایی چون انتخاب «بابا برفی» به عنوان بهترین کتاب کودک توسط شورای جهانی کتاب کودک را نیز از آن خود کرد. جبار باغچهبان همچنین با ابداع روش «الفبای آسان»، انقلابی در آموزش زبان فارسی ایجاد کرد و نامش با کودکان، آموزش نوین و آموزش ناشنوایان گره خورد.
رد پای ثمینه: از تبریز تا شیراز و آمریکا
ثمینه، دومین فرزند جبار و صفیه باغچهبان (که خود معلم بود)، در سال ۱۳۰۶ در تبریز به دنیا آمد. او که در محیط مدرسه رشد کرده بود، زندگیاش را وقف آموزش کرد: «من در سال ۱۳۰۶ در تبریز به دنیا آمدم. از آنجایی که در مدرسه به دنیا آمدم و در آنجا بزرگ شدم، ازدواج کردم و در همان مدرسه تا روز آخری که پدرم زنده بود و بعد خودم تا زمان بازنشستگی، کار کردم، طبیعتاً زندگی من با مدرسه به هم گره خورده است.»
پس از تولد ثمینه، خانواده به شیراز رفتند تا کودکستانی دیگر بنیان بگذارند. ثمینه در این کودکستان با فضای باز، که جبار باغچهبان آن را «به تمام معنا» برای تربیت حواس، جسم، ذهن و شخصیت کودکان توصیف کرده بود، رشد کرد.
تحصیلات عالی و تخصص در آموزش ناشنوایان
ثمینه تحصیلات خود را در ایران تا مقطع دوم متوسطه ادامه داد و سپس با توصیه اساتیدش، وارد دانشسرای عالی شد و در سال ۱۳۲۷ در رشته زبان انگلیسی فارغالتحصیل گشت. دو سال بعد، با استفاده از بورسیه تحصیلی، راهی آمریکا شد تا در کالج لیندن وود، ایالت میسوری، در زمینه آموزش و پرورش ناشنوایان تخصص کسب کند.
در سال ۱۳۳۲، مدرک کارشناسی ارشد خود را در همین رشته از کالج برنارد دانشگاه کلمبیا دریافت کرد و سپس به تحصیل در رشته گفتاردرمانی در همان دانشگاه پرداخت. در این دوران، او گفتاردرمانی برای سربازان آمریکایی بازگشته از جنگ کره را نیز بر عهده داشت. همسرش، هوشنگ پیرنظر، نیز در این دوره مدرک کارشناسی ارشد علوم سیاسی را از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد.
بازگشت به ایران و تداوم میراث پدر
عشق به ایران و ادامهی راه پدر، ثمرهی تربیت ثمینه بود. پس از بازگشت به ایران در اوایل دهه ۱۳۴۰، او در جلسات بازنگری کتابهای درسی در کنار چهرههای برجستهای چون عباس یمینیشریف، لیلی آهی و توران میرهادی حضور یافت و مسئولیت برگزاری کلاسهای کارآموزی معلمان را بر عهده گرفت.
او همچنین با همکاری لیلی آهی و با تکیه بر روش «الفبای آسان» جبار باغچهبان، کتابی برای تدریس ویژه سپاه دانش تهیه کرد که مورد استقبال افغانستان و تاجیکستان نیز قرار گرفت.
پس از درگذشت پدرش در میانه دهه ۱۳۴۰، ثمینه مسئولیت آموزشگاه باغچه بان و ریاست آموزشگاه مدیریت فنی جمعیت کرولالها را عهدهدار شد. او همچنین مدیر امور بالینی و دورههای تربیت متخصص شنواییسنجی و رابط ناشنوایان در دانشگاه ملی بود. پنج سال بعد، او سازمان ملی رفاه ناشنوایان را تأسیس کرد و اولین مدیرعامل آن شد. در سال ۱۳۵۱ نیز از تأسیس «انجمن خانواده ناشنوایان ایران» حمایت کرد که تا امروز نیز فعال است.
درخشش در حوزه کتاب کودک و زبان اشاره
علاوه بر فعالیتهای آموزشی، ثمینه باغچهبان از سال ۱۳۴۱، همزمان با تأسیس شورای کتاب کودک، فعالیت خود را در این حوزه نیز آغاز کرد. او با نگارش دو کتاب «پولکهای چوبی» و «نوروزها و بادبادکها»، از کتابهای برگزیده این شورا شد.
ارائه ترانه فولکلوریک «دویدم و دویدم» در قالب کتاب و تهیه ویدیوی آن به زبان اشاره با کمک یونیسف، از دیگر فعالیتهای برجسته او بود. در سال ۱۳۷۷ نیز به درخواست یونیسف، ترجمه فارسی کتاب «پیمان جهانی» را انجام داد و ویدیویی به زبان اشاره از آن تهیه شد.
ثمینه باغچهبان، با عمری پربار و سرشار از تلاش و عشق، الگویی بیبدیل برای نسلهاست. او نشان داد که چگونه میتوان با اراده و پشتکار، موانع را از سر راه برداشت و دنیایی بهتر برای کودکان ساخت.