خبر فوری
شناسه خبر: 51345

چگونه روسیه در حال مجازات روستاهای اوکراین است

کشاورزی با فرهنگ اوکراین عجین شده است، اما حملات روزانه، از دست دادن کارگران و آلودگی زمین، این صنعت را از هم می‌پاشد.

چگونه روسیه در حال مجازات روستاهای اوکراین است

اخبار سبز کشاورزی، در مزرعه‌ای خارج از شهر سومی در شرق اوکراین، میکولا موندرایف، ۵۵ ساله، در حال جابجایی لاشه یک پهپاد روسی است. یک وانت در همان نزدیکی ایستاده است که به یک اسلحه، تنها وسیله دفاعی در برابر هواپیماهای بدون سرنشین مرگبار، مجهز است.

سه روز در هفته، موندرایف در یک واحد دفاع منطقه‌ای خدمت می‌کند. روزهای دیگر او در مزارع خود کار می‌کند.

او می‌گوید مزرعه‌اش هنوز مورد اصابت پهپاد قرار نگرفته است، اما حتی در فاصله بیش از ۳۰ کیلومتری (۱۹ مایلی) از خط مقدم، از اینکه ممکن است هدف قرار گیرد، "ناراحت" است.

او می‌گوید: "روس‌ها فقط به اهداف نظامی حمله نمی‌کنند. آنها مزارع را نیز هدف قرار می‌دهند. کشاورزی در قلب فرهنگ اوکراین است و این چیزی است که آنها سعی در نابودی آن دارند."

در استپ‌های آن سوی سومی، شیوه زندگی روستایی در معرض تهدید مجموعه‌ای از چالش‌های پیچیده‌ای است که جنگ به همراه داشته است. یک چهارم زمین‌های کشاورزی کشور تحت اشغال روسیه است. مزارع آلوده به مین و مهمات منفجر نشده هستند. کشاورزان و کارگران اکنون به عنوان سرباز وظایف بیشتری دارند.

یک منطقه‌ی نظامی، کشاورزانی را که در مجاورت خط مقدم هستند از کار روی زمین‌هایشان منع می‌کند و در مناطق دورتر، زمین‌های دیگران برای استحکامات تصرف شده است.

همچنین مسائل کمتر دیده شده‌ای وجود دارد. حتی قبل از جنگ، کاهش جمعیت روستایی، نیروی کار کشاورزی را کاهش می‌داد، مشکلی که با سربازگیری تشدید شده است، و مزارع کوچک‌تر که واجد شرایط معافیت نیستند، بیشترین آسیب را دیده‌اند.

اوله خومنکو، مدیر کل باشگاه کشاورزی اوکراین، می‌گوید: سه سال جنگ بی‌رحمانه بوده است. طبق گزارش بانک جهانی، خسارت حدود ۱۰۰ میلیارد دلار (۷۴ میلیارد پوند) بوده است، از جمله از دست دادن زیرساخت‌های کلیدی مانند آسانسورها، از دست دادن زمین‌های کشاورزی و تأسیسات کارخانه‌ای و تولیدی، علاوه بر خسارت‌های انسانی، به عنوان مثال نیروی کار.

در حالی که ما برخی معافیت‌ها را برای کارگران کلیدی کشاورزی داریم، شاهد کمبود نیروی کار ۳۰ درصدی در مقایسه با ۱۰ درصد قبل از جنگ هستیم. ما با کشاورزان صحبت می‌کنیم، همه داستان یکسانی را به ما می‌گویند: کمبود راننده تراکتور و کارگر در کارخانه‌های تولید محصولات کشاورزی.

«این علاوه بر ۲۵ درصد زمینی است که تحت اشغال است. کشاورزانی که زمین خود را از دست داده‌اند، کسب و کار خود را از دست می‌دهند زیرا نمی‌توانند به جای دیگری نقل مکان کنند.»

در مناطقی مانند خارکف و سومی، نزدیک به خطوط مقدم، تجارت کشاورزی پیچیده‌تر شده است، به طوری که مزارع بزرگتر برای رفتن به مزارع به همراه کارگران، به اسکورت‌های امنیتی مجهز به دستگاه‌های پارازیت پهپاد نیاز دارند.

خطرات مربوط به کشاورزی در فاصله 30 کیلومتری از خط مقدم، سال گذشته به طرز چشمگیری برای میکولا پاناسنکو آشکار شد، زمانی که انبار و دفتر او در سومی در دو حمله پهپادی به فاصله یک هفته مورد اصابت قرار گرفت.

پاناسنکو علاوه بر کشت چاودار، جو دوسر و آفتابگردان، گوسفند پرورش می‌دهد، هرچند از زمان شروع جنگ تعداد آنها کاهش یافته است. "نزدیک فصل بره زایی بود و پهپادها در نزدیکی گله فرود آمدند و بره‌ها مرده به دنیا آمدند."

در حالی که او کارگرانی برای نصب سقف جدید برای انبار غلات خود پیدا کرده است، دفترش ویران شده و دیوارهایش تخریب شده است. او اکنون، وقتی تراکتورش در حال استفاده نیست، آن را دور از دید پهپادها، زیر پوشش بیشه پنهان می‌کند.

او می‌گوید: "هیچ کارگری برای مزارع وجود ندارد. تقریباً همه یا به ارتش یا واحدهای ارضی اعزام شده‌اند." هیچ‌کس اهمیت نمی‌دهد.

این تأثیر تجمعی است و فراتر از آن چیزی است که برای کسب و کار او به ارمغان می‌آورد.

«این یک اثر جانبی دارد. کشاورزان کوچکی مانند ما، هم بازار داخلی و هم صادرات را تأمین می‌کنند. کارخانه محلی از ما خرید می‌کند. ما از روستاییانی که دام و بذر [برای زمین‌های کوچک] می‌خرند، حمایت می‌کنیم. ما کارگرانی از جوامع محلی استخدام می‌کنیم. بدون کشاورزان، تمام روستاها از بین خواهند رفت.»

آندری سما، ۵۲ ساله، داستان مشابهی را تعریف می‌کند. او نیز مانند پاناسنکو، با ۱۵۰ هکتار (۳۷۰ جریب) زمین، به عنوان یک کشاورز کوچک طبقه‌بندی می‌شود. او تلفن خود را باز می‌کند تا عکسی از یک پهپاد روسی را که بهار امسال در زمینش در سومی سرنگون شده بود، نشان دهد.

«بعضی از این پهپادهای نظارتی تله انفجاری دارند. بنابراین کشاورزان از جابجایی آنها می‌ترسند. و ما تقریباً هر روز صدای پهپادها را می‌شنویم. هر روز اوضاع بدتر و بدتر می‌شود. هر روز خبر حمله به یک مزرعه یا مزرعه دیگر را می‌شنویم.»

«اما بزرگترین مشکل از زمان شروع جنگ این است که هیچ ثباتی وجود ندارد. ما نمی‌دانیم فردا چه اتفاقی خواهد افتاد، یا حتی امروز چه اتفاقی خواهد افتاد. نمی‌دانم که آیا می‌خواهم به کشاورزی ادامه دهم یا نه.»

مانند بسیاری از مزارع دیگر نزدیک به درگیری، سما توسط زیگزاگ‌های عمیق سنگرهای تازه حفر شده، که با خانه‌های بلوکی مشخص شده‌اند، که در برابر تهدید روسیه مبنی بر حمله جدید به منطقه سومی ساخته شده‌اند، از هم جدا شده است.

«قبل از حمله‌ی تمام‌عیار، من ۱۵۰ خوک داشتم. بچه‌خوک‌ها را به روستاییان محلی فروختم. حالا فقط چند مرغ، اردک و بوقلمون دارم. مرغداری فصلی‌تر است، در حالی که خوک‌ها پول بیشتری به دست می‌آورند. حدود یک سوم درآمدم را از دست داده‌ام. فعلاً با کشت چاودار و آفتابگردان امرار معاش می‌کنیم و آنها را به دولت می‌فروشیم.»

«الان هیچ کارگری ندارم. در مزرعه تنها هستم و با کمک پسرم آن را مدیریت می‌کنم. قبلاً پنج نفر را استخدام می‌کردم.»

سما می‌گوید کشاورزان همچنین دیده‌اند که برخی از تاجران غلات از این وضعیت سوءاستفاده می‌کنند. «سه نوع غلات وجود دارد. ما غلاتی تولید می‌کنیم که معمولاً برای پخت استفاده می‌شود، اما تاجران بزرگ فقط نرخ پایین‌تر خوراک غلات را پرداخت می‌کنند و می‌گویند: «ببینید چقدر به خط مقدم نزدیک هستید. ما از رفتن به آنجا می‌ترسیم. شما باید با کمترین قیمت بفروشید.»

 

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای