نقش نانوشته زنان در کشاورزی سبز؛ پایداری از خانه تا مزرعه
نقش نانوشته زنان در کشاورزی سبز؛ از مدیریت مصرف آب و کاهش نهادههای شیمیایی در خانه تا پایداری مزرعه. چرا کشاورزی پایدار بدون زنان ناقص است؟
وقتی از کشاورزی سبز صحبت میشود، اغلب نگاهها به سمت فناوری، نهادههای کممصرف و سیاستهای کلان میرود؛ اما در این میان، یک بازیگر اصلی تقریباً همیشه از قاب گزارشها بیرون مانده است: زنان؛ زنانی که بدون عنوان رسمی، بدون آمار شفاف و اغلب بدون دستمزد، نقشی تعیینکننده در شکلگیری و تداوم کشاورزی سبز ایفا میکنند؛ نقشی که از مدیریت خانه شروع میشود و به پایداری مزرعه میرسد.
کشاورزی سبز فقط در مزرعه شکل نمیگیرد
اخبار سبز کشاورزی؛ برخلاف تصور رایج، کشاورزی سبز صرفاً حاصل تصمیمهای فنی در مزرعه نیست. بسیاری از رفتارهای پایدار، قبل از آن که به زمین کشاورزی برسند، در خانههای روستایی شکل میگیرند؛ جایی که زنان نقش محوری دارند.
مدیریت مصرف آب، تفکیک پسماند، استفاده دوباره از ضایعات غذایی و حتی انتخاب نوع بذر برای کشت خانگی، تصمیمهایی هستند که در عمل، ردپای مستقیم زنان را در کشاورزی پایدار نشان میدهند.
در بسیاری از روستاها، این زنان هستند که استفاده از سموم شیمیایی را محدود میکنند، نسبت به سلامت خاک حساسیت دارند و به روشهای کمنهاده گرایش نشان میدهند؛ اقدامی که در قلب مفهوم کشاورزی سبز قرار دارد.
زنانی که بدون عنوان، مدیر پایداری هستند
در آمارهای رسمی، معمولاً عنوانی به نام «زن فعال در کشاورزی سبز» دیده نمیشود؛ اما در واقعیت، بسیاری از زنان روستایی:
- زمان و روش آبیاری را مدیریت میکنند
- میزان مصرف کود و سم را تعدیل میکنند
- در نگهداری بذرهای بومی نقش کلیدی دارند و ضایعات کشاورزی را به خوراک دام یا کود آلی تبدیل میکنند.
این فعالیتها شاید کوچک به نظر برسند، اما در کنار هم، یکی از مؤثرترین موتورهای پایداری کشاورزی را شکل میدهند؛ آن هم بدون هزینههای سنگین یا فناوری وارداتی.
تناقض بزرگ؛ نقش حیاتی، دیده نشدن کامل
با وجود این نقش گسترده، زنان در سیاستها و برنامههای رسمی کشاورزی سبز، حضوری کمرنگ دارند. آموزشهای فنی، تسهیلات مالی و طرحهای حمایتی اغلب با تمرکز بر بهرهبرداران مرد، طراحی میشوند؛ در حالی که بسیاری از تصمیمهای واقعی در سطح مزرعه، با مشارکت مستقیم یا غیرمستقیم زنان گرفته میشود.
این نادیدهگرفتن، نهتنها بیعدالتی جنسیتی ایجاد میکند، بلکه اثربخشی برنامههای کشاورزی سبز را نیز کاهش میدهد؛ زیرا یکی از بازیگران اصلی، خارج از چرخه تصمیمسازی باقی میماند.
کشاورزی سبز بدون زنان، ناقص است
تجربههای میدانی نشان میدهد هر جا زنان در آموزشها و سیاستهای کشاورزی سبز جدی گرفته شدهاند، نتایج ملموستری به دست آمده است؛ از کاهش مصرف نهادههای شیمیایی گرفته تا بهبود امنیت غذایی خانوار.
اگر قرار است کشاورزی پایدار از شعار عبور کند و به عمل برسد، باید نقش زنان از «کمککننده نامرئی» به کنشگر رسمی پایداری ارتقا پیدا کند. این تغییر، نیازمند اصلاح نگاه سیاستگذاران، رسانهها و حتی نظام آماری کشاورزی است.
پایداریِ نادیدهگرفتهشده
کشاورزی سبز فقط در گلخانهها و مزارع مدرن متولد نمیشود؛ گاهی از تصمیمهای ساده و روزمره زنانی شکل میگیرد که سالهاست بدون دیدهشدن، پایههای پایداری را محکم نگه داشتهاند.
نادیده گرفتن این نقش، نادیده گرفتن بخشی از واقعیت کشاورزی ایران است؛ واقعیتی که بدون زنان، سبز نخواهد شد.