اصلاح الگوی کشت؛ قانونی ۵۴ ساله، بحرانی امروزه و تصمیمهایی که هنوز گرفته نشدهاند
با وجود گذشت بیش از پنج دهه از تصویب اصلاح الگوی کشت، کشاورزی آببر همچنان در دل مناطق کمآب ایران جریان دارد؛ بحرانی که دیگر قابل تعویق نیست
اصلاح الگوی کشت در ایران نه ایدهای نو است و نه مسئلهای ناشناخته. بیش از ۵۴ سال است که این موضوع در اسناد بالادستی، برنامههای توسعه و قوانین مختلف تکرار میشود، اما در عمل، کشاورزی کشور همچنان بر پایه الگوهایی پیش میرود که با اقلیم خشک و شکننده ایران همخوانی ندارد.
اخبار سبز کشاورزی به نقل از خبرگزاری مهر؛مصرف بیش از ۸۰ درصد منابع آب در بخش کشاورزی و تشدید بحران آب به تهدیدی ملی تبدیل شده است.
اعتراف دیرهنگام دولت
اظهارات اخیر عباس علیآبادی، وزیر نیرو، در مجلس شورای اسلامی را میتوان صریحترین اعتراف یک مقام ارشد به بنبست سیاستهای فعلی دانست. تأکید او بر «کنار گذاشتن الگوی کشت برخی محصولات» نشان میدهد که بحران آب به نقطهای رسیده که دیگر اصلاحات جزئی پاسخگو نیست. با این حال، پرسش اصلی اینجاست: چرا این «تصمیمات بزرگ و شجاعانه» پس از نیم قرن هنوز در حد حرف باقی ماندهاند؟
آب هست، مدیریت نیست
مثال افزایش ۳۳۰۰ درصدی بارش در بندرعباس، بیش از آنکه نشانه وفور آب باشد، نمادی از ناکارآمدی حکمرانی آب است. آبی که میتوانست ذخیره و مدیریت شود، بهدلیل نبود زیرساخت و برنامه، راهی دریا شده است. این مسئله نشان میدهد بحران آب ایران صرفاً ناشی از کمبارشی نیست، بلکه بیش از هر چیز، نتیجه ضعف در برنامهریزی، سرمایهگذاری و هماهنگی نهادی است.
دو وزارتخانه، یک مسئولیت مبهم
اصلاح الگوی کشت، مسئلهای میانبخشی است، اما سالهاست میان وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی دستبهدست میشود. وزیر جهاد کشاورزی با تأکید بر اینکه «نباید بخش کشاورزی متهم شود»، عملاً از ورود شفاف به بحث تغییر الگوی کشت طفره میرود؛ این در حالی است که آمار رسمی، سهم غالب کشاورزی در مصرف آب را تأیید میکند. پرهیز از «متهمسازی» نباید به بهانهای برای فرار از مسئولیت تبدیل شود.
کشت فراسرزمینی؛ راهحل یا مُسکن؟
ورود محصولات حاصل از کشت فراسرزمینی و وعده تولید روغن خوراکی از این مسیر، میتواند بخشی از فشار بر منابع داخلی را کاهش دهد، اما این سیاست زمانی مؤثر است که همزمان با اصلاح واقعی الگوی کشت در داخل کشور اجرا شود. در غیر این صورت، کشت فراسرزمینی تنها مُسکنی موقت برای بحرانی عمیقتر خواهد بود.
تصمیمهای پرهزینه، اما اجتنابناپذیر
واقعیت این است که اصلاح الگوی کشت بدون هزینه نیست؛ حذف یا محدودسازی کشت محصولات آببر، تغییر معیشت کشاورزان و سرمایهگذاری در فناوریهای نوین آبیاری، همگی تصمیمهایی دشوار و پرچالشاند. اما ادامه وضعیت فعلی، هزینهای بهمراتب سنگینتر دارد: فرونشست زمین، خشکشدن دشتها و تهدید امنیت غذایی.
اصلاح الگوی کشت، نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی فوری است. قانونی که ۵۴ سال روی کاغذ مانده، امروز باید به تصمیم و اقدام تبدیل شود؛ تصمیمی که نیازمند شجاعت سیاسی، هماهنگی نهادی و پذیرش هزینههای کوتاهمدت برای نجات آینده آب ایران است.