خبر فوری
شناسه خبر: 50789

وقتی آب به طلا تبدیل می‌شود؛ روایتی از زبان عیسی کلانتری

بحران آب ایران؛ فاجعه‌ای که آینده را می‌سوزاند!

عیسی کلانتری که سال‌هاست زنگ خطر نابودی منابع آبی و بحران آب ایران را به صدا درآورده در گفتگویی پرده از اشتباهات گذشته و وضع بحرانی امروز برمی‌دارد

بحران آب ایران؛ فاجعه‌ای که آینده را می‌سوزاند!

در میان هیاهوی روزمرگی و چالش‌های مدیریتی، یافتن مدیرانی دانا، توانا، متخصص و از همه مهم‌تر، مستقل و حقیقت‌گو، گویی به کیمیا می‌ماند و همان اندک تعداد انگشت شمار نیز به دلیل ساز ناکوک حکومت و دولت و دیگر قوا، معمولا موفق نشده و نمی‌شوند که مدیر پرورش دهند و به همین جهت سیستم تحت مدیریت آنها قائم به فرد شده و پس از خروج چنین مدیرانی از سیستم تمامی اندیشه‌ها، طرح و اقدامات آنها رها می‌گردد.

به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ در بین این افراد، دکتر عیسی کلانتری فردی خودساخته مستقل و بی‌اعتنا به نام رسم و بسیار متعصب به منافع و مصالح ملی، انفال، بیت المال است.

وقتی پای ایران در میان است؛ حتی سکوت جایز نیست!

عیسی کلانتری زمانی که پای اعتبار و حیثیت کشور به میان می‌آید، حتی به خانواده خود رحم نمی‌کند و خروش وی بسیاری را به تفکر وامی‌دارد.

سال‌هاست کلانتری درمورد تهی شدن کشور از آب، فرونشست‌ها، نابودی تالاب‌ها و در یک کلام بحران آب که موجودیت کشور را نیز تهدید می‌کند صحبت می‌کند و راهکار فنی و اجرایی می‌دهد؛ اما خود می‌داند که مدیران وقت در هر دوره نمی‌دانند و تنها دانسته آنها میز و پست و منافع حاصل از آن است.

مهندس بهروز نوری از خبرنگاران برجسته و دانش آموخته کشاورزی در گفتگویی رو در رو، جان کلام را از صحبت‌های وزیر همیشه کشاورزی و دبیرکل مادام‌العمر خانه کشاورز (که الحق خانه کشاورز مستحق داشتن چنین مدیر کلی است) استخراج کرده و به زیبایی به نگارش آن پرداخته است.

Bohran-e-ab-e-Iran-3

هشدار کوبنده عیسی کلانتری: سیاست‌های آبی غلط، ایران را به پرتگاه نابودی می‌کشاند!

ایران، سرزمینی که روزگاری به رودهای خروشان و تالاب‌های پرآبش شهره بود، امروز در چنگال خشکی، فرونشست زمین و نابودی زیست‌بوم دست‌وپنجه نرم می‌کند. بحران آب، نه تنها امنیت غذایی، بلکه موجودیت سرزمینی ایران را نیز به مخاطره انداخته است. در این میان، عیسی کلانتری، با کوله‌باری از تجربه در حوزه کشاورزی و محیط زیست، یکی از معدود صداهایی است که با شجاعت و صراحت، ریشه‌های این فاجعه و راهکارهای نجات را فریاد می‌زند. او که سابقه ۱۲ سال وزارت کشاورزی، ریاست سازمان حفاظت محیط زیست و مسئولیت‌های کلیدی در مدیریت منابع طبیعی را در کارنامه دارد، سال‌هاست زنگ خطر سیاست‌های آبی نادرست و ضرورت حرکت به سوی توسعه پایدار را به صدا درآورده است. در این گفتگو، کلانتری به واکاوی عمیق ریشه‌های این بحران، اشتباهات گذشته و راهکارهای برون‌رفت از این چالش می‌پردازد و با زبانی تند و بی‌پرده، از وضعیت اسفناک کنونی و آینده‌ای که در انتظار ایران است، سخن می‌گوید. در ادامه، بخش نخست این گفتگوی روشنگرانه را با هم می‌خوانیم:

 

جناب آقای دکتر کلانتری، به عنوان نخستین پرسش، بفرمایید که وضعیت منابع آبی بخش کشاورزی ایران چگونه است و چه چالش‌هایی پیش روی این حوزه قرار دارد؟

کلانتری: اجازه دهید ابتدا نگاهی به واقعیت‌های طبیعی و تصمیمات غیرفنی بیندازیم که ما را به این نقطه رسانده است. بخشی از مشکلات ما ناشی از تغییرات اقلیمی، کاهش بارندگی و افزایش تبخیر است. اما سهم عمده این بحران، به سیاست‌های نادرست و غیرعلمی دهه‌های گذشته بازمی‌گردد.

به یاد دارم در سال ۱۳۶۱، همزمان با تصویب قانون توزیع عادلانه آب و در حالی که تازه از تحصیل در آمریکا با مفاهیم توسعه پایدار آشنا شده بودم، این قانون را مطالعه کردم و به مرحوم آقای سلامتی، وزیر وقت کشاورزی، گفتم که این قانون دارای اشکال اساسی است. وقتی ایشان دلیل را جویا شدند، عرض کردم که متولی آب در این قانون، وزارت نیرو است و این سرآغاز یک فاجعه خواهد بود.

سپردن مسئولیت تخصیص، فروش و حفاظت از منابع آبی به یک نهاد واحد، تضاد منافع ایجاد می‌کند. وزارت نیرو به جای تمرکز بر حفاظت از منابع آب، به سوی درآمدزایی و فروش آب گرایش پیدا کرد. آن‌ها سد ساختند، کانال و تونل‌های انحرافی احداث کردند، مجوز حفر چاه صادر کردند و در ازای آن پول دریافت کردند. اما هرگز به وظیفه اصلی خود، یعنی حفاظت از منابع آب‌های جاری و زیرزمینی، عمل نکردند.

در آن زمان، ما حدود ۴۰ درصد از آب‌های تجدیدپذیر خود را مصرف می‌کردیم و حتی مازاد آب نیز داشتیم. اما از آنجا که عرضه آب بر اساس تقاضا شکل می‌گرفت، نه پایداری منابع، هر کسی که تقاضا می‌کرد، برایش سد، چاه و پروژه احداث می‌شد. نمایندگان مجلس، وزرای نیرو را تحت فشار می‌گذاشتند، تهدید به استیضاح می‌کردند و وزرا نیز در برابر خواسته‌های منطقی و غیرمنطقی تسلیم می‌شدند. نتیجه این رویکرد آن شد که امروز ما تقریباً ۱۰۰ درصد آب‌های تجدیدپذیر خود را مصرف می‌کنیم، در حالی که طبق استانداردهای جهانی، هیچ کشوری نباید بیش از ۴۰ درصد از این منابع را مصرف کند.

Bohran-e-ab-e-Iran-2

پیامدهای خانمان‌سوز سیاست‌های غلط آبی بر پیکره ایران

این سیاست‌های نادرست چه پیامدهای ناگواری برای کشور به همراه داشته و وضعیت کنونی منابع آبی ما چگونه است؟

کلانتری: پیامدهای آن فاجعه‌بار بوده است. امروز، به جز کارون و سفیدرود، هیچ رودخانه‌ای در ایران به مقصد نهایی خود نمی‌رسد؛ نه به تالاب و نه به دریا. آب‌های ما به دلیل برداشت بی‌رویه، شور شده و حاصلخیزی خود را از دست داده‌اند. بر اساس آخرین آمار وزارت نیرو در سال ۱۳۹۵، ما ۱۹.۵ میلیارد مترمکعب آب به منابع زیرزمینی تزریق کردیم، اما نزدیک به ۵۰ میلیارد مترمکعب برداشت کردیم. این یعنی ۳۰ میلیارد مترمکعب کسری! این برداشت مازاد، سفره‌های زیرزمینی را خالی کرده است. در سال ۱۳۶۱، سطح آب‌های زیرزمینی در بسیاری از مناطق ۳۰ متر بود، اما اکنون به ۱۵۰ متر رسیده است. از سوی دیگر، آب‌های تجدیدپذیر ما از ۱۳۲ میلیارد مترمکعب در سال ۱۳۶۱، به زیر ۱۰۰ میلیارد مترمکعب کاهش یافته است.

این کاهش، هم ناشی از کمبود بارش و هم افزایش تبخیر است. حال از این ۱۰۰ میلیارد مترمکعب، طبق استانداردهای جهانی، ما باید حداکثر ۴۰ میلیارد مترمکعب مصرف کنیم تا طبیعت پایدار بماند.

اما چه می‌کنیم؟ حدود ۷۷ میلیارد مترمکعب در کشاورزی، ۹ میلیارد در شرب و بهداشت و ۲ میلیارد در صنعت مصرف می‌کنیم. یعنی نزدیک به ۸۸ تا ۸۹ میلیارد مترمکعب، حدود ۹۷ درصد آب تجدیدپذیر! این مانند آن است که درآمدتان ۵۰ میلیون تومان باشد، اما ۱۵۰ میلیون تومان خرج کنید. نتیجه‌ای جز فروپاشی نخواهد داشت.

امروز کشور درگیر بحران شده است. از اصفهان و یزد و کرمان گرفته تا همدان و تبریز، همه جا با مشکل کم‌آبی مواجه هستیم. تنها استان‌های زاگرس و شمال البرز وضعیت نسبتاً بهتری دارند.

زمین‌ها فرونشست کرده‌اند، تالاب‌ها خشک شده‌اند، گرد و غبار برخاسته و کشاورزی در بسیاری از مناطق به دلیل شوری یا بحران آب نابود شده است. این نتیجه سیاست‌هایی است که نه تنها به نسل کنونی، بلکه به نسل‌های آینده نیز خیانت کرده است.

 

ریشه بحران آب ایران کجاست؟ پرده‌برداری از یک اشتباه بزرگ!

چرا این سیاست‌ها تا این حد آسیب‌زا بوده‌اند؟ به نظر شما ریشه اصلی این مشکل در کجاست؟

کلانتری: ریشه اصلی در این است که ما تخصیص آب را بدون نظارت و پاسخگویی به وزارت نیرو سپردیم. بودجه سالانه کشور با آن همه بررسی و جنجال تصویب می‌شود، اما در نهایت ۵۰ تا ۶۰ درصد آن عملیاتی می‌شود و کسی هم پاسخگو نیست. حال آنکه آب، که از نفت و بودجه هم مهم‌تر است، بدون هیچ بررسی دقیقی به دست یک نفر، یعنی وزیر نیرو، سپرده شده است.

در ۴۳ سال گذشته، هیچ‌کس از وزرای نیرو نپرسیده است که چرا سطح آب‌های زیرزمینی این‌قدر پایین رفته؟ چرا رودخانه‌ها خشک شده‌اند؟ سیاست تخصیص آب باید از وزارت نیرو جدا شود و بر اساس پایداری منابع تنظیم شود، نه صرفاً تقاضا.

ما از دهه ۱۹۹۰، بر اساس توافق‌نامه‌های بین‌المللی مانند ریو ۱۹۹۲، متعهد شدیم که بیش از ۴۰ درصد آب تجدیدپذیر را مصرف نکنیم. اما در ۳۰ سال گذشته، ما بالای ۹۰ درصد مصرف کرده‌ایم.

حالا عواقب آن را می‌بینیم و در ۱۰ یا ۲۰ سال آینده، وضعیت بدتر هم خواهد شد. ما حقوق آبی نسل‌های آینده را نابود کرده‌ایم. امروز، کشاورزی ما به دلیل برداشت بی‌رویه آب، نه تنها پایدار نیست، بلکه به طبیعت و اقتصاد کشور نیز آسیب می‌زند.

 

زاینده‌رود؛ روایتی تلخ از سوءمدیریت منابع آبی

شما به نمونه‌هایی مانند زاینده‌رود اشاره کردید. وضعیت این حوزه آبریز چگونه است و چرا تا این حد بحرانی شده است؟

کلانتری: زاینده‌رود نمونه بارز فاجعه مدیریت آب در ایران است. حوزه آبریز زاینده‌رود حدود ۲۷۰ هزار هکتار است. در این منطقه، ۵۵ هزار حلقه چاه حفر شده که آب‌های زیرزمینی را به طور کامل تخلیه کرده‌اند. زاینده‌رود که روزگاری ۷۰۰ میلیون مترمکعب آب داشت، حالا با انتقال آب از مناطق دیگر، حداکثر ۱.۸ میلیارد مترمکعب آورد دارد. اما این آب به مقصد نمی‌رسد، زیرا چاه‌ها و برداشت‌های بی‌رویه، همه چیز را بلعیده‌اند.

مطالعات خانم دکتر ترابی در سال ۱۳۹۴ نشان داد که در این حوزه، ۱۳ میلیارد مترمکعب اضافه‌برداشت از آبخوان‌ها داشته‌ایم. حالا پس از ۱۰ سال، احتمالاً این عدد به ۲۰ میلیارد رسیده است. این یعنی زیر خاک اصفهان، ۲۰ میلیارد مترمکعب فضای خالی داریم که باعث فرونشست زمین شده است. اگر همین‌طور پیش برویم، شاید ۱۰۰ سال دیگر اصلاً شهری به نام اصفهان وجود نداشته باشد.

مشکل اینجاست که ما علم هیدرولیک و پایداری منابع را کنار گذاشته‌ایم. در زمان شاه عباس، زاینده‌رود با ۷۰۰ میلیون مترمکعب آب، کشاورزی محدودی را تأمین می‌کرد. حالا سطح زیر کشت از ۶۰ هزار هکتار به ۲۰۰ هزار هکتار رسیده، اما آب نیست. حتی اگر آب از دریا بیاوریم، اول این فضای خالی زیرزمینی پر می‌شود و چیزی به شهر یا تالاب گاوخونی نمی‌رسد.

Bohran-e-ab-e-Iran-4

انتقال آب از دریا؛ مُسکن موقت یا راه حل پایدار؟

بحث انتقال آب از دریا به اصفهان مطرح شده است. آیا این راهکار عملی است و می‌تواند مشکل را حل کند؟

کلانتری: انتقال آب از دریا به اصفهان در حال انجام است و احتمالاً تا چند ماه آینده ۷۰ میلیون مترمکعب آب شیرین به این شهر می‌رسد، عمدتاً برای صنعت. اما هزینه‌اش چقدر است؟ هر مترمکعب ۶ دلار، یعنی ۴۲۰ میلیون دلار در سال. حالا این را مقایسه کنید با کشاورزی منطقه. در حوزه زاینده‌رود، با ۵۵ هزار حلقه چاه و پمپاژ آب از رودخانه، سالانه بیش از یک میلیارد مترمکعب آب مصرف می‌شود که ارزش محصولاتش به قیمت جهانی حدود ۱۵۰ میلیون دلار است. یعنی ما ۴۲۰ میلیون دلار خرج می‌کنیم تا ۷۰ میلیون مترمکعب آب برای صنعت بیاوریم، اما در کشاورزی، یک میلیارد مترمکعب آب را برای ۱۵۰ میلیون دلار تولید هدر می‌دهیم. این عقلانی نیست.

 

آبخیزداری؛ نوشدارو پس از مرگ سهراب؟

شما به اهمیت آبخیزداری اشاره کردید. برخی مانند سخنگوی فعلی صنعت آب معتقدند آبخیزداری نمی‌تواند سفره‌های زیرزمینی را احیا کند. نظر شما چیست؟

کلانتری: آبخیزداری بی‌تأثیر نیست، اما جبران خسارت‌های گذشته را نمی‌کند. آبخیزداری باعث می‌شود آب به جای جاری شدن، بیشتر نفوذ کند و سفره‌های زیرزمینی را تا حدی تقویت کند. اما وقتی ما سالانه ۳۰ میلیارد مترمکعب کسری داریم، آبخیزداری مانند قطره‌ای در برابر دریاست. مشکل اصلی ما مصرف بیش از حد است. ما باید مصرف آب را کاهش دهیم و همزمان بهره‌وری را افزایش دهیم. این دو جدا از هم نیستند. نمی‌شود فقط بهره‌وری را بالا برد و مصرف را کم نکرد. باید به سمت مصرف حداکثر ۵۰ میلیارد مترمکعب در سال برویم تا طبیعت ما زنده بماند.

 

تکنولوژی؛ ناجی یا مُسکن بحران آب ایران؟

شما بارها گفته‌اید که ظرفیت کشور برای تأمین غذا محدود است و باید مصرف آب را کاهش دهیم. اما برخی معتقدند با فناوری‌های جدید، مانند هوش مصنوعی یا کشت گلخانه‌ای، می‌توان این بحران را حل کرد. آیا نمی‌شود به آینده امیدوار باشیم؟

کلانتری: حرف درستی است که فناوری‌های جدید می‌توانند کمک کنند، اما بدون کاهش مصرف آب، این فناوری‌ها مانند دویدن یک بیمار سرطانی است. اول باید سرطان را درمان کرد. ما الان ۹۰ میلیارد مترمکعب آب در کشاورزی مصرف می‌کنیم، یعنی ۸۵ درصد کل آب کشور. باید این عدد را به ۳۸ تا ۴۰ میلیارد برسانیم و بعد با بهره‌وری بالا، تولید را حفظ کنیم.

 

ادعای خودکفایی غذایی برای ۳۰۰ میلیون نفر؛ یک توهم خطرناک!

مثلاً آقای فلسفی، نایب رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس، از تبدیل شدن عربستان به بزرگترین صادرکننده گندم به اتکا تکنولوژی گفته و کمبود آب ایران را بهانه مسئولان برای عدم تولید دانسته و معتقد است که می‌توان برای ۳۰۰ میلیون نفر غذا تأمین کرد.

کلانتری: کشورهایی مانند عربستان یا عمان روی فناوری سرمایه‌گذاری کرده‌اند، اما آن‌ها هم مصرف آبشان را کنترل می‌کنند. برای مثال، عربستان اصلاً صادرکننده گندم نیست؛ بلکه سالانه ۴.۲ میلیون تن گندم وارد می‌کند.

این ادعاها که برخی می‌گویند ایران ظرفیت تأمین غذای ۳۰۰ میلیون نفر را دارد، غیرواقعی است. ما با ۵۰ میلیارد مترمکعب مصرف آب و بهره‌وری بالا، می‌توانیم غذای ۵۰ تا ۶۰ میلیون نفر را تأمین کنیم. بقیه را باید وارد کنیم. این یعنی پایداری، نه خودکفایی غیرواقعی.

 

زنگ خطر برای آینده ایران به صدا درآمد!

عیسی کلانتری در این گفت‌وگو با صراحت به ریشه‌های بحران آب در ایران، به‌ویژه در بخش کشاورزی، اشاره کرد. او سیاست‌های نادرست تخصیص آب، نبود نظارت بر وزارت نیرو و مصرف بی‌رویه آب‌های تجدیدپذیر را عوامل اصلی این بحران دانست.

کلانتری تأکید کرد که برای نجات کشور از فاجعه زیست‌محیطی، باید مصرف آب را به حداکثر ۵۰ میلیارد مترمکعب برسانیم. هشدارهای این مدیر دلسوز، زنگ خطری جدی برای آینده ایران است و نیازمند توجه فوری و اقدام عاجل از سوی مسئولان و مردم است.

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای