طی ماههای گذشته سه قطعنامه علیه کشورمان در سازمان بینالمللی انرژی هستهای و شورای حقوق بشر ملل متحد صادر شده است؛ اکنون از زمانی که رئیسجهمور وقت ایران، قطعنامههای مجامع بینالمللی را کاغذپاره میدانست، سالها گذشته است و اگرچه در این دولت هم اراده آن است که وقعی به بیانیهها و قطعنامههای مجامع بینالمللی گذاشته نشود و تظاهر به غیرمهم بودن این متنها شود؛ اما تردیدی نیست که این قطعنامهها مهم و تاثیرگذار هستند و میتوانند روابط خارجی کشور را از آنچه هست، پیچیدهتر و دشوارتر کنند.
اخبار سبز کشاورزی؛ نادر کریمی جونی| هم زمان و در داخل کشور ناآرامیها ادامه پیدا کرده است و جمهوری اسلامی ایران همه این ناآرامیها را به خارج از کشور نسبت داده است.
در این باره حملات گستردهای به مقر احزاب مسلح کرد در اقلیم کردستان صورت گرفته و آنان به خاطر دخالت در این ناآرامیها تنبیه شدهاند.
اکنون نیز به نظر میرسد نیروی زمینی سپاه پاسداران آمادگی یا برنامه حمله زمینی به خاک عراق دارد تا در شمال این کشور گروههای کرد و مقرهای ایشان را نابود سازد.
اما همه این حملات و پارازیت کردن شبکههای فارسی زبان خارج از کشور و اقدامات تکمیلی که جمهوری اسلامی ایران انجام داده است و یا صدور احکام سنگین برای دستگیرشدگان و دستگیری گسترده فعالان اجتماعی، هنرمندان، چهرههای مشهور و… باعث فروکش کردن ناآرامیها نشده است.
اگر خارجیان در این ناآرامیها نقش مهم و تعیینکننده داشته باشند کافی است تمهیدات گستردهای که اکنون از سوی مقامات ایرانی بهکار گرفته شده، موثر واقع شود تا ناآرامیها پایان یابد.
جمهوری اسلامی و کارشناسان هوادار وی با صدای بلند از اتخاذ تمهیدات گسترده برای مقابله و نبرد در جنگ شناختی و… سخن میگویند. این تمهیدات از محدود شدن اینترنت تا محدود کردن ایرانیهای چند تابعیتی و تا محورهای متعدد دیگر ادامه پیدا میکند.
کارشناسان طرفدار جمهوری اسلامی ایران به انحای گوناگون توضیح میدهند که همه این ناآرامیها محصول اقدامات دشمنان خارجی است و به چند اغتشاشگر محدود میشود؛ اما در حالی که آمار رسمی بازداشتیها در سراسر کشور به چند صد نفر میرسد و هنوز نیروهای انتظامی شبه نظامی در خیابانها هستند.
چگونه این حجم نیروهای امنیتیـ انتظامی و شبه نظامی تاکنون نتوانسته اغتشاشها را پایان دهد. در این باره یادآوری میشود که اخیراً برخی مقامات نظامی از خستگی مفرط نیروهای انتظامی و شبه نظامی سخن گفته بودند که این امر نه فقط نشان میدهد که نیروهای مذکور با ظرفیت کامل و تمام برای مقابله با ناآرامیها به میدان آمدند؛ بلکه در این ظرفیت تقریبا هر روز به ماموریت اعزام میشوند و از این بابت فرصتی برای استراحت کردن این نیروها باقی نمیماند.
در این صورت روشن است که به لحاظ روحی نیز افراد فرسوده و خسته میشوند و عملا توان فعالیتشان به شدت کاهش پیدا میکند.
حضور مداوم، تمام عیار و با ظرفیت کامل این تعداد نیرو حتما با توجه به شدت ناآرامیها نمیتواند کار تعداد معدود و انگشتشماری از شهروندان باشد.
اکنون ناآرامیها حتی در شهرهای متوسط و کوچک هم رخ میدهد و همین امر بیانگر آن است که دامنه ناآرامیها به لحاظ جغرافیایی گستردهتر و غیرقابل مهارتر شدهاست.
حال این سوال مطرح است که آیا خارجیان توانستهاند حتی در شهرهای و روستاهای کوچک ایران مخاطبانی را پیدا کنند و به آنان برای حرکت در جهت خواستههایشان دستور دهند؟ آیا به لحاظ عقلی میتوان پذیرفت که همه ناآرامیها و ایجادکنندگان بر اثر رهنمود و راهنماییهای خارجیان به سطح شهرهای آمده باشند و سیاستهای خارجیان را در این میدان پیاده کند؟
در این صورت فعالیت تربیتی و پروشی چهل سال انقلاب اسلامی در ایران چه بوده است؟ آیا انقلاب اسلامی نتوانسته در این مدت شهروندانش را به هواداری موثر از خود ترغیب یا وادار سازد؟
مقامات ایرانی، صدور قطعنامه حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی در ایران را دستاورد فعالیت غربیها ارزیابی میکنند؛ اما در جریان سخنرانیهای انجام شده پیش از رأیگیری در شورای حقوق بشر ملل متحد، مشاهده شده که حتی کشورهایی که به این قطعنامه رأی ممتنع دادن هم در سخنرانی نمایندهشان به نفع ایران سخن نگفتند؛ به همین دلیل اگرچه این قطعنامه حاصل پیشنهاد آلمان و ایسلند بوده است اما مفاد آن با ارزشهای مورد قبول بسیاری از کشورهای همخوانی دارد و به همین دلیل در مقابل مخالفانی که تعدادشان به اندازه انگشتان یک دست است، 26 کشور به تصویب آن رای دادند.
مقامات جمهوری اسلامی میتوانند چشم بر واقعیات ببندند و در هر مورد یک متهم برای وقوع رویدادهای نامطلوب معرفی کنند؛ اما واقعیت انکار نمیشود وقتی در ریشهیابی یک آسیب یا بیماری عوامل غیرمرتبط معرفی میشود، فقط بحران گسترش مییابد و اسیب تعمیق میگردد.