تور آفریقایی رئیسجمهور که هدف آن توسعه روابط اقتصادی _ سیاسی با کشورهای این قاره اعلام شده، از صبح امروز آغاز شده است.
اخبار سبز کشاورزی، نادر کریمی جونی| آخرین سفر یک رئیس جمهور ایرانی به قاره آفریقا به دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد باز میگردد. در آن هنگام برخی موضعگیریهای رئیسجمهور ایران مانند دروغ بودن هولوکاست و… کشورهای معتبر اروپایی و آسیایی را از ایران دور ساخته و دولت ایران مجبور بود تا برای تداوم روابط بینالمللی به جانب کشورهای آفریقایی بشتابد.
در آن هنگام محمود احمدینژاد توضیح میداد که با همکاریهای اقتصادی و سرمایهگذاری در این کشورها میتوان رأی این کشورها را در مجامع سیاسی و بینالمللی کسب کرد و از این بابت همکاریهای تجاری با کشورهای آفریقایی راهبردی دو طرف سود است؛ چراکه هم منافع اقتصادی دربر دارد و هم این منافع اقتصادی، کشورهای آفریقایی را به حمایتهای سیاسی از ایران وادار یا دستکم ترغیب مینماید.
در این راهبرد، صدا و سیما جمهوری اسلامی بهعنوان بازوی تبلیغاتی و رسانهای دولت و حکومت، توضیح میداد که کشورهای آفریقایی به لحاظ سیاسی، مواضعی ضداستعماری دارند و میتوانند به ایران در قبال منافع اقتصادی از جهات سیاسی یاری دهند.
اما این راهبرد چندان موفق نشد، چراکه از یک سو وقتی ایران مورد تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار گرفت، کشورهای آفریقایی عضو این شورا به پیشنویسهای قطعنامه رأی مثبت دادند و از سوی دیگر همان کشورها که محمود احمدی نژاد برای جلوگیری از اعمال فشار سیاسی- اقتصادی به آنان دل بسته بود، تحریمهای یاد شده را همانطور که کشورهای قدرتمند میخواستند مورد اجرا گذاشتند، یعنی همه هزینههایی که محمود احمدی نژاد برای جلب نظر دولتها و کشورهای آفریقایی صرف کرده بود ظرف مدت کوتاهی نابود شد.
سیاست نمکگیر کردن کشورهای آفریقایی که از جانب احمدی نژاد تدبیر شده بود، در سالهای بعد هم نفعی را عاید کشورمان نساخت؛ چراکه وقتی روابط ایران و عربستان دچار تنش شده و عربستان به کشورهای عربی – اسلامی برای قطع رابطه با ایران فشار آورد، جیبوتی که اصولا کشوری مهم به حساب نمیآید و حمدی نژاد تلاش کرده بود نظر این کشور را به نفع ایران تغیییر دهد و از حق رأی آن به نفع کشورمان بهره گیرد، به نفع عربستان تغییر مسیر داد و روابطش را با ایران قطع کرد.
این موضوع چنان برای ایرانیان تلخ و دردناک بود که تا مدتها بهعنوان یکی از تلخترین لطیفهها در میان مردم کوچه و بازار بیان میشد.
ایرانیان به خاطر میآورند که احمدینژاد برای آوردن رئیس جمهور جیبوتی، حتی هواپیمای اختصاصی هم به این کشور اعزام کرده بود و این کشور که اصولا حتی نمیتوانست هزینه سفر رئیس جمهور خود به ایران را بپردازد، مورد حمایت خویش قرار داده بود، وقتی مقامات جیبوتی در تنش میان ایران و عربستان حتی موضع میانه هم اتخاذ نکردند و بهسرعت به سوی طرف مخالف ایران شتافتند.
حالا این نگرانی وجود دارد که تجربه گذشته تکرار شود. همین کنیا که مقصد نخست سفر رئیس جمهور است پیش از این دارای خط مستقیم هوایی از ایران بود؛ ولی کمبود مسافر و عدم استقبال باعث توقف این خط شد.
از این گذشته سالهاست که خطوط کشتیرانی میان ایران و غرب و شمال آفریقا وجود نداشته و بهجز سوپر تانکرهایی ایرانی که از دماغه امید نیک آفریقای جنوبی به سمت آمریکای لاتین تغییر مسیر میدادند هیچ کشتی مسافری یا تجاری ایرانی از این منطقه عبور نکرده است.
البته در همین روزها بعد از چندین سال نخستین کشتی تجاری ایرانی به مقصد بنادر لیبی وارد آبهای این کشور میشود.
در عین حال کشورهای آفریقایی به جهت فرصتهای بسیار زیاد و از جمله دارا بودن معادن قابل توجه و مهم، کشورهای سرمایهپذیر محسوب میشوند. آیا ایران سرمایه کافی برای تزریق به آفریقا و صرف زمان انتظار برای بهرهبرداری را دارد؟
روشن است که سیدابراهیم رئیسی و دولتش، حالا که از نظر مشکلات اقتصادی و تجاری شرایط پیچیدهای دارند به فکر نزدیک شدن به آفریقا افتادهاند. آیا اگر شرایط اقتصادی ایران چنین نبود باز هم توسعه و تعمیق روابط با آفریقا در دستورکار دولت قرار میگرفت.
نکته بعدی در این میان آن است که کشورهای آفریقایی نشان دادهاند که میان نزدیک شدن به کشورها و قدرتهای بزرگ و ایران، حتما ایران را انتخاب نمیکنند؛ کنیا که مقصد نخست سفر آفریقایی رئیس جمهور است در سالهای اخیر یک گروه از ایرانیان را به اتهام برنامهریزی برای حمله به سفارت اسرائیل دستگیر و محکوم کرد.
این اقدام البته در جهت جلب نظر ایالات متحده و اسرائیل بود. در عین حال کوتاه آمدن عراق و رعایت تحریمهای ایالات متحده علیه ایران از سوی دولت بغداد، نشان داد که حتی متحدان راهبردی ایران هم در نقطه نهایی، منافع خویش را بر همکاری با ایران ترجیح میدهند.
با این سناریو، آیا رئیسی و همکارانش امیدوارند که دولتهای آفریقایی میان همکاری با ایران و تمکین به اصول و خواستههای قدرتهای بزرگ و جامعه جهانی، همکاری با ایران را انتخاب کنند؟ حتما این سوال با پاسخ منفی ناظران آگاه و فعالان اقتصادی مواجه میشود، در این صورت اگر اعضای دولت و راهبردنویسان جمهوری اسلامی ایران با دقت بیشتری به مسائل و مناسبات دیپلماتیک کشورها توجه کنند، شاید نتوانند از این سفر و سفرهای مشابه سیدابراهیم رئیسی امید چندانی حاصل کنند.