سیاستهای ناجوانمردانه از ابتدا هم در اسلام جایی نداشته است؛ آنچه بعدها سیاستمدار ایتالیایی «نیکولو ماکیاولی» به دیگران توصیه کرد و به سیاستهای ماکیاولیستی مشهور شد از همان ابتدا مورد سرزنش و نکوهش اسلام و رهبران آن قرار داشته است.
اخبار سبز کشاورزی؛ نادر کریمی جونی| گاهی این سیاستها با عبارت «هدف، وسیله را توجیه را میکند» در میان مردم و بهویژه رهبران و بازیگران سیاسی رواج پیدا میکند.
در این صورت، بازیگر برای رسیدن به هدف از هر وسیله مشروع و نامشروع بهره میجوید. در واقع مهم نیست که چه کسی یا چه چیزی هدف باشد، بلکه مهم آن است که هدف با هر ابزار و یا هر وسیلهای حاصل شود و پیروزی از آن حاصل گردد.
اما این رفتار با رویه و منویات اسلام و مسلمانان مغایرت ماهوی دارد و در حدیث شریفِ «هر کس با غیر حق پیروز شد (در واقع) شکست خورده است» حدیث متواتری است که تقریباً همه استادان اخلاق در نشستهای خود بر آن تاکید میکنند.
از مقامات و عناصر جمهوری اسلامی که در ایران حاکمیت را در عرصههای مختلف سیاسی اقتصادی و نظامی در دست دارند هم انتظار آن است که تمام منویات و راهبردهای مورد تاکید اسلام و شرع مقدس را همان گونه که سفارش شده، رعایت کنند.
در این صورت، آنچه این روزها چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی گفته میشود یا از سوی مخاطبان و شهروندان ایرانی مشاهده میشود تفاوت قابل درکی با واقعیتها و حقایق دارد.
مثلاً آنچه درمورد پیوستن برخی اعضای یک شبکه فارسی زبان به ایران گفته میشود در واقع دروغهایی است که برای ایجاد جنگ روانی و تاثیرگذاری بر مخاطبان داخلی و خارجی این شبکه گفته میشود.
آنچه در مورد ایجاد نزاع میان مجریان شبکههای فارسی زبان گفته میشود هم از این دست است؛ یعنی برای ایجاد یا تشدید نزاع میان اعضای دو شبکه، دروغهای شاخدار و تعجبآوری گفته میشود که حتی کودکان هم نادرستی آن را تشخیص میدهند؛ اما در داخل و از سوی برخی عناصر نزدیک به محافظهکاران نه فقط بیان میشود، بلکه به آن دامن زده میشود و از این بابت هم دروغ گفته میشود و هم دروغهای شاخدار برای شاخ و برگ به آن بیان میگردد.
حرفهایی که درمورد کشته شدن و علت مرگ برخی افراد در ناآرامیها هم گفته میشود با اظهارات نزدیکان و افراد خانواده ایشان، تفاوت آشکار دارد و بهدرستی معلوم نیست که چه کسی راست میگوید.
نکته جالب آن است که در همه موارد همه خانوادهها اختلاف قرائت فاحشی با علت بیان شده از سوی حاکمیت داشتهاند و روشن نیست چرا همه خانوادهها دروغ میگویند و چگونه است که در این موارد همه اظهارات راست به دولت و حاکمیت تعلق دارد و همه دروغها به خانوادههای کشته شدگان.
جالب است که این اظهارات گاهی از زبان مقامات رسمی نیز شنیده میشود و گاهی هم در فضای مجازی منتشر میگردد. آیا تصور این است که وقتی مطلب دروغ و نادرستی در فضایی مجازی به نفع جمهوری اسلامی ایران منتشر میشود؛ مقامات رسمی از نشر این دروغ آگاهی دارند ولی با آن مخالفت نمیکنند، در این دروغ گویی و یا نشر دروغ نقشی ندارند؟
در واقع وقتی کسی به نشر و بازنشر دروغ رضایت دهد، در حالی که از درستی آن آگاه است خود در گناه نشر دروغ سهیم شده است.
این به آن معنی است که کسانی که ناشر دروغ هستند در واقع همدست سکوت کنندگان به حساب میآیند.
در بازنشر دروغ گاهی بازگوکننده دروغ مسئولیت نقل را به گردن دیگران میاندازد و خود فقط به عنوان بازگو کننده مطرح میشود و البته اگر داستان یا واقعهای که از آن اطلاع کافی وجود ندارد بازگو شود میتوان چنین تصور کرد که بهخاطر آگاهی اندک بازگوینده مسئولیت مطلب را به عهده طرفهای پیشین گذاشته است؛ اما وقتی بازگوکننده از دروغ بودن اصل مطلب مطلع است آیا انداختن مسئولت دروغ پردازی به عهده گویندگان قبلی سبب فرار از گناه دروغ گویی میشود؟
البته که با این تکنیکها شاید بتوان شهروندان را فریب داد؛ ولی خداوند منزه است از فریب خوردن.