سعودیها میزبانی اشرافی از رهبر چین را قبل از ورد او به خاک عربستان آغاز کردند و به این ترتیب نشان دادند که برای سفر این رئیس جمهور، حسابی جدا از سایر رهبران و روسای جمهور باز کردهاند. استقبال از شی جین پینگ در عربستان، استقبالی شاهانه و خیره کننده بود.
اخبار سبز کشاورزی؛ نادر کریمی جونی| سلمان بن عبدالعزیز به جنگندههای ارتش کشورش دستور داده بود که هواپیمای رئیس جمهور چین را تا فرودگاه ریاض اسکورت کنند. سپس خود به پای پلکان هواپیما آمد تا به مهمان گرانقدرش خوش آمد بگوید. دستکم در سالهای اخیر، چنین استقبالی از رهبران کشورهای دیگر در ریاض دیده نشده است.
همان ابتدا اعلام شد که قرار است میان عربستان و چین قراردادهای همکاری به ارزش 30 میلیارد دلار امضاء شود. این حجم از قرارداد برای چین که تلاش میکند در حجم اقتصاد، خود را به مهمترین رقیبش ایالات متحده نزدیک کند اصلا قابل چشمپوشی نیست.
بهویژه آنکه در این قراردادها، چین به حوزههایی وارد میشود که تاکنون و بالاخص در مورد اعراب، چنین حوزهها و محورهای همکاری فقط در اختیار ایالات متحده و بهطور کلی غرب بوده است.
حوزههایی مانند ساخت پهپاد، همکاریهای هستهای مانند ساخت نیروگاه هستهای و سرمایهگذاری در حوزههای نفت و انرژی عربستان.
البته این سفر برای مقامات ریاض هم قابل توجه بود. سلمان بن عبدالعزیز در حالی از شی جین پینگ استقبال کرد که رهبر چین اخیرا و در آخرین کنگره خلق، بار دیگر به رهبری کشورش انتخاب شد.
از این بابت ریاض مطمئن است که دستکم تا سالهای آینده تغییر ملموسی در ساختار اداری و حکومتی این شریک قدرتمند به وقوع نخواهد پیوست.
ریاض هم چنین از اختلافهای عمیقی که میان چین و غرب بر سر مسائل مختلف وجود دارد آگاه است و میداند که بهویژه آمریکاییها اختلافهای عمیقی بر سر مسائل گوناگون مانند سیاست کووید صفر، تایوان، حمایت از کره شمالی، همکاری با ایران و… با رهبران چین دارند. اختلافهایی که تاکنون پایدار مانده و در مواردی تعمیق هم شده است.
با این حال عربهای انگشت روی نقطه ضعف چین، یعنی نفت، گذاشتند و به چین اطمینان دادند که عربستان شریک (تامین کننده) مطمئن نفت برای چینیها باقی خواهد ماند.
اما این سفر فقط اهداف اقتصادی نداشت؛ چین بهعنوان یکی از مهمترین همپیمانان ایران که از عضویت کشورمان در پیمان شانگهای دفاع و پشتیبانی کرد و نیز یکی از شرکای مهم اقتصادی ایران مطرح است که مقامات کشورمان بارها تدابیر مختلفی برای هرچه نزدیکتر شدن روابط تهران و پکن تمهید و اجرا کردهاند.
با این حال رهبران ریاض در این سفر، آنطور که از بیانیههای مشترک پایانی رهبران دو کشور برمیآید، توانستهاند به خوبی دل مقامات چینی را به دست آورند و آنان را ترغیب یا وادار به تائید اظهارات و نقطه نظراتی بکنند که که در سالهای اخیر پکن حاضر به بیان آن نبوده است.
این اظهارات مانند توصیه به ایران برای عدم مداخله در روابط و امور داخلی کشورهای منطقه و پایبندی ایران به فعالیتهای صلح آمیز هستهای، حمایت ضمنی از مالکیت اعراب بر جزایر سهگانه در خلیج فارس، البته مواردی است که ایران در مورد شنیدن آنها بهویژه از سوی دوستان خود حساسیت دارد و گاهی برای شماتت ایران بر زبان آورده میشود.
با این بیانیه در واقع رئیس جمهور چین به همان جادهای رفته است که اعراب حاشیه جنوبی خلیج فارس که جمهوری اسلامی ایران را دشمن خود میپندارند، از پکن انتظار داشتهاند.
در بیانیه مشترک پایانی، در واقع نکتهای به نفع عربستانیها نمانده که چینیها آن را نگفته باشند. در مقابل این اظهارات و بیانیههای مشترک البته تهران سکوت کرده است و به جز یک موضعگیری در شبکههای اجتماعی و امروز نایب رئیس مجلس در نطق پیش از دستور، ایرانیان چیز مهمی نگفتهاند.
شاید انتظار آن بود که رئیس جمهور خود به میدان بیاید و درباره مالکیت ایران بر جزایر سهگانه خلیج فارس و راهبردهای منطقهای ایران توضیح دهد.
در موارد مشابه و بهویژه اگر یکی از مقامات آمریکایی یا غرب در صدور چنین بیانیهای مشارکت داشت، حتما مقامات ارشد ایرانی به پشت تریبونها میآمدند و بارها این اظهارات را محکوم میکردند. اما در این مورد حتی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان هم موضع نگرفته است.
شاید تهران وزن خویش در مناسبات بینالمللی و منطقهای را میداند و فایدهای برای انجام واکنش ندیده است؛ چه در حالی که ایران در قرارداد پر سر و صدای 25 ساله، فقط مسیر همکاری با چین را ترسیم کرده و بسیاری از مفاد راهبردی این قرارداد عملیاتی نشده است، در این سفر 30 میلیارد دلار قرارداد همکاری میان عربستان و چین به امضاء رسیده که حکایت از اجرای یک همکاری پایدار و پرحجم میان دو کشور دارد.
روشن است که این قراردادها بسیار بیشتر از تفاهمنامه با ایران، برای پکن جذاب است. البته شاید چین میخواهد سیاست راهبردی خویش در خاورمیانه را متوازن کند و با توجه به ناآرامیهایی که در ایران رخ داده و احتمالهایی در مورد پایداری حکومت ایران پدید آورده ترجیح میدهد در موقعیت فعلی به سوی دیگر خلیج فارس توجه کند و بر این پایه به ایران توصیه کرده است که مزاحم نزدیک شدن پکن به اعراب نشود.