آخرین خبرها:
شناسه خبر: 23878

تناقض در آمار و ارقام خط فقر

در شرایطی که آمار و ارقام رسمی جدیدی از خط فقر وجود ندارد، اظهار نظر یک فعال کارگری به تازگی خبرساز شده است.

تناقض در آمار و ارقام خط فقر
در شرایطی که آمار و ارقام رسمی جدیدی از خط فقر وجود ندارد، اظهار نظر یک فعال کارگری به تازگی خبرساز شده است.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی به نقل از خراسان؛ «توفیقی» رئیس کمیته مزد کانون عالی شوراهای کار ایران اعلام کرده که «خط فقر نسبی» خانوارها در ایران از 18 میلیون تومان عبور کرده و به 18 میلیون و 290 هزار تومان رسیده است.
رقمی که طبق گفته کارشناسان تقریباً اکثر جامعه ایران را باید زیر خط فقر لحاظ کرد. وی البته روش رسیدن به این عدد یا منبعی را برای آن ذکر نکرده است. با این حال، این سوال ایجاد می شود که ادعای فوق تا چه حد می تواند دقیق باشد و مهم تر این که چه برآوردهای مستندی می توان در باره خط فقر داشت؟

خط فقر نسبی یا مطلق؟

مسئله ای که در باره اعداد و ارقام مربوط به خط فقر از جمله ادعای فوق وجود دارد، به تعریف از فقر بر می گردد. به طور کلی در این زمینه دو نوع آمار مورد توجه قرار می گیرد؛ فقر مطلق و فقر نسبی. در این زمینه، گزارش پاییز سال گذشته وزارت تعاون درباره سیاست های کاهش فقر تاکید می کند که فقر مطلق، کمبود پول کافی برای برآوردن نیازهای اساسی فیزیولوژیکی یا همان تامین بقا تعریف می شود و در این میان، تغذیه هسته اساسی آن خواهد بود.
با این حال، طبیعی است که دامنه نیازهای اساسی فراتر از نیاز تغذیه است (مانند پوشاک و مسکن) و همین موضوع خود نسبی بودن فقر مطلق در کشورهای دیگر را موجب می شود.
سوی دیگر فقر نسبی به عنوان ناتوانی از امرار سطح معیشت خاصی در جامعه مطرح است که فرد لازم یا مطلوب تشخیص می دهد. به بیان دیگر در محاسبه این نوع فقر، میزان درآمد گروه فقیر جامعه نسبت به سایر گروه ها در نظر گرفته می شود.
با این تعریف معلوم می شود که فقر نسبی بیشتر معیاری از جنس توزیع نسبی درآمدها و نبود برابری است تا محرومیت مطلق. به این ترتیب تا این جا نیز می توان گفت که مبنای ادعای صدر این گزارش ناظر به نسبی بودن فقر، مبهم باقی می ماند.

تهران یا شهرستان ها؟

موضوع دیگری که در باره ادعای جنجالی مطرح شده وجود دارد، بیان یک عدد کلی برای خط فقر بدون ذکر محدوده جغرافیایی است. طبیعی است که اگر تعریف خط فقر با شمول کالاهایی تا محدوده خوراک، پوشاک و مسکن را در نظر بگیریم، اقلام مختلفی از این کالاها در مناطق جغرافیایی متفاوت، قیمت های مختلفی خواهند داشت و این ها همه بر خط فقر اثرگذار خواهند بود.
نمود عینی این مسئله را می توان در آمارهای مرکز پژوهش های مجلس در خردادماه 1399 از خط فقر مطلق مشاهده کرد.
در آن گزارش با عنوان «تصویری از وضعیت اقتصادی کشور؛ چالش ها و راهکارها» خط فقر مطلق خانوار چهار نفره در سال 98 برای متوسط کشوری حدود 2 میلیون تومان و برای صرفاً شهر تهران، حدود 4.5 میلیون تومان اعلام شده است. اگرچه این ارقام در سال 1401 حتما به مراتب بالاتر از سال 98 است.

خانوار 3 نفره یا 4نفره؟

مسئله بعدی که در بیان آمارهای فقر در کشور ما دیده می شود، توجه به بعد خانوارهایی است که خط فقر ناظر به آن اعلام می شود. در این باره به طور مشخص آمارها را می توان در سه دسته خط فقر برای خانوارهای سه نفره و چهارنفره و به طور سرانه مشاهده کرد.
بررسی ها حاکی از آن است که در گزارش های وزارت رفاه عمدتاً خط فقر ناظر به خانوارهای سه نفره و در گزارش های مرکز پژوهش های مجلس این خط ناظر به خانوارهای چهارنفره بیان شده است. (هر چند ممکن است این قاعده در برخی گزارش ها وجود نداشته باشد.) در هر حال این که ادعای مطرح شده کدام خانوارها را شامل می شود نیز علامت سوال دیگری در برابر آن است.

یکسالگی ریاست رئیسی و وعده‌هایی که هنوز محقق نشده یکسالگی ریاست رئیسی و وعده‌هایی که هنوز محقق نشده

خط فقر کشوری کجاست؟

در غیاب آمارهای رسمی منتشرشده و به روز، می توان برآوردی از خط فقر را محاسبه کرد. طبق گزارش 18141 مرکز پژوهش های مجلس با عنوان «بررسی لایحه بودجه سال 1401 کل کشور؛ سیاست های حمایتی و مقابله با فقر» خط فقر برای یک خانوار چهار نفره در سال 99 (میانگین کشوری)، 3 میلیون و 385 هزار تومان بوده است.
اگر این رقم را مبنایی برای محاسبه در نظر بگیریم و اثر تورم بین سال 99 تا مهرماه امسال را در آن لحاظ کنیم، برآوردی از خط فقر در مهرماه امسال به دست می آید. طبق گزارش های رسمی مرکز آمار ایران، شاخص قیمت مصرف کننده در سال 99 برای کل کشور 252.6 بوده که این رقم در مهرماه امسال به 541 رسیده است.
به عبارت دیگر متوسط قیمت ها از سال 99 تا مهرماه امسال، 14.2 برابر شده است. با این حال می توان محاسبه کرد که خط فقر نیز در این بازه زمانی احتمالاً 14.2 برابر شده و به بیش از 7 میلیون و 240 هزار تومان در کل کشور رسیده است.

برآوردی از خط فقر تهران

تهران منطقه ای است که مناسبات اقتصادی آن از جمله شاخص قیمت ها و خط فقر با دیگر نقاط کشور تفاوت های گاه زیادی دارد. همان طور که در بخش تهران یا شهرستان ها اشاره شد خط فقر مطلق در این شهر در سال 98، حدود 4.5 میلیون تومان برآورد شده است.
اگر روشی را که در بخش قبل به آن اشاره شد،این جا هم به کار بگیریم، می توان مشاهده کرد که شاخص قیمت ها از سال 98 تا مهرماه امسال 92.2 برابر شده است. به این ترتیب می توان گفت که خط فقر تهران نیز از 5.4 میلیون تومان برای یک خانوار چهار نفره در سال 98، احتمالاً به بیش از 13 میلیون تومان در مهرماه امسال می رسد.

یک برآورد دیگر

در کنار این آمارها می توان به گزارش دو روز گذشته «دنیای اقتصاد» نیز اشاره کرد. این روزنامه به نقل از بررسی های آماری، خط فقر مطلق را برای خانوار چهار نفره تهرانی در سال 1401 ،12 میلیون تومان، برای استان کمتر برخورداری مانند سیستان و بلوچستان 3 میلیون و 200 هزار تومان و برای متوسط کشوری، حدود 6 میلیون و 350 هزار تومان اعلام کرده است.
در مجموع آن چه بیان شد، به نظر می رسد ادعای یادشده توسط مقام کارگری، چندان دقیق و روشن نیست. در عین حال این مسئله لزوم به میان آمدن یک نهاد رسمی پژوهشی برای برآورد و اعلام منظم خط فقر را آشکار می کند.
شفاف شدن خط فقر قطعاً راه را برای تصمیم گیری های کلان به ویژه در باره سیاست های حمایتی و همچنین مطالبه مردمی از دستگاه های متولی باز خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای