آخرین خبرها:
شناسه خبر: 38848

چه الگوی مدیریتی برای بخش کشاورزی مناسب است؟

بسیاری از صاحب‌نظران و ناظران عالی بخش کشاورزی معتقدند کشاورزی ایران همین ظرفیت موجود را دارا بوده و توان پرواز به سطوح بالا را ندارد و باید در همین بسیار

چه الگوی مدیریتی برای بخش کشاورزی مناسب است؟
بسیاری از صاحب‌نظران و ناظران عالی بخش کشاورزی معتقدند کشاورزی ایران همین ظرفیت موجود را دارا بوده و توان پرواز به سطوح بالا را ندارد و باید در همین بسیار موجود برای آن مأموریت تعریف کرد و هدفگذاری داشت در حالی است که حرکت‌های انفرادی در سطح مزارع نشان می‌دهد ظرفیت بخش کشاورزی بسیار بیشتر از آن چیزی است که به زبان آورده و در عمل دیده می شود.
اخبار سبز کشاورزی ؛ دکتر محمد قربانی، است اد دانشگاه فردوسی مشهد | به نظر نویسنده در نگاه جمعی به کشاورزی، مشکل این بخش در الگوی مدیریتی شکل گرفته در گذر زمان نهفته است و تاکنون این اراده وجود نداشته تا پوست‌اندازی به جهت الگوی مدیریتی بخش کشاورزی به صورت درونزا شکل گیرد و تلاش‌های بیرونی نیز برای این مهم به دلیل آپارتاید شکل گرفته با شکست مواجه شده است.
بیشتر بخوانید: دایره کشاورزی، چسبندگی به گذشته یا بر مدار آینده
مروری تاریخی بر مدیریت در بخش کشاورزی در طول چهار دهه گذشته نشان می‌دهد که مدیریت این بخش همواره از یکی از الگوهای زیر تبعیت کرده یا در آن چارچوب حرکت داشته است:

۱. حرکت بر روی باند پرواز

این نوع مدیریت در دوره‌های متعدد تکرار شده به‌گونه‌ای که در این الگوی مدیریتی، مدیر بخش کشاورزی تلاش داشته وضعیت موجود را حفظ کند، چه وضعیت بخش کشاورزی خوب بوده باشد و یا بد.
در واقع چنین مدیریتی فاقد ایده، نوآوری، خلاقیت و ریسک‌پذیری بوده و همواره در جهتی حرکت داشته تا تلاطم منفی و یا مثبت در بخش ایجاد نشود و به نوعی چسبندگی بر مدار موجود را مطلوب تشخیص داده و از هر گونه تولید هزینه برای خود اجتناب دارد.
لذا از این نوع مدیریت باید به مدیریت حفظ وضع موجود یاد کرد، انتظار تحول و پرواز نداشت و از گام نهادن در دنیای پر از تغییرات چشم‌پوشی داشت زیرا منافع و مصلحت مدیریتی در نگهداشت و کنترل وضع موجود است. لذا حرکت بر باند پرواز را بهترین راهبرد مدیریتی تشخیص داده و بر آن اصرار دارد.
جالب این که در صورت اعتراض به عدم پرواز، خود به مدعی تبدیل می‌شود که شرایط برای پرواز را مهیا نمی‌کنند و یا اجازه پرواز نمی‌دهند در حالی که واقعیت چیز دیگری است و خلبان بیشتر نقش راننده اتوبوس واحد را آن هم بر مسیر کاملا مستقیم و بودن مانع دارد.

۲. پرواز برای سقوط

در این نوع الگوی مدیریتی، مدیر بخش کشاورزی پر از انرژی برای عملیاتی کردن ایده‌های جدید، نوآوری و خلاقیت به منظور ایجاد جهش در بخش کشاورزی و جبران عقب‌ماندگی‌ها گذشته است. لذا سرعت وجه ممیزه این نوع مدیریت با انواع سه گانه دیگر مدیریت بخش کشاورزی است. حرکت، پویایی و زنده نگهداشتن تحول از ویژگی‌های کلیدی این نوع مدیریت است که پرواز با سرعت بالا را رقم می‌زند در حالیکه نه زیرساختهای باند پرواز، برای این نوع مدیریت مناسب است و نه هواپیمای بخش کشاورزی (که در برگیرنده مؤلفه‌های سازنده آن است) برای چنین پروازی مناسب‌سازی و تدارک دیده شده است، هرچند خلبان پرواز آموزش دیده دارای هدف پروازی مناسب ترسیم شده باشد.
درواقع مجموعه کشاورزی آمادگی‌های اولیه برای پرواز را دارا نمی‌باشند. در چنین شرایطی مشخص است چنین پروازی با اختلال مواجه شده و سقوط اتفاق می‌افتد. چنین مدیریتی اگرچه در صورت آماده بودن دو مؤلفه پیش گفته می‌تواند به تحول در کشاورزی منجر شود اما با نتیجه تصویر شده، صرفا برای بخش کشاورزی هزینه تولید خواهد کرد.

۳. سقوط و پرواز با شیب ملایم برای سقوط

الگوی سوم مدیریت بخش کشاورزی همان سقوط برای عبرت گیری با هدف پرواز با شیب ملایم از ترس سقوط است. چنین پروازی چون با نگاه ترس به گذشته یعنی سقوط صورت می‌گیرد و با شیب ملایم این پرواز شکل می‌گیرد در نهایت به سقوط دوباره منجر می‌شود و عملا دستاورد چندانی جز امید به پرواز و در نهایت نابودسازی امید در بر نخواهد داشت.
نمونه چنین مدیریتی در بخش کشاورزی به دفعات تکرار شده و با جابجایی‌های مدیریتی ناشی از سقوط شکل گرفت که در ابتدا همه تصویر پرواز با شیب ملایم داشته‌اند اما در نهایت به دلیل مهیا نبودن زیرساخت‌های پرواز و هواپیمای مناسب و در نهایت خلبان پرواز آموزش دیده و دارای هدف پروازی مناسب، سقوط شکل گرفته است.
این نوع مدیریت بخش کشاورزی بیشتر در چارچوب آزمون و خطا صورت می‌گیرد که تقریبا در تمام دنیا منسوخ شده است.

۴. سقوط و پرواز با شیب ملایم قابل اغماض

این نوع الگوی مدیریت بخش،کشاورزی به‌گونه‌ای شکل می‌گیرد که تقریبا همه از ابتدا می‌دانند با این سبک مدیریتی، زمان پرواز طولانی نبوده و پرواز در مقصد نشست نخواهد داشت و در طول مسیر پروازی نه تنها به سقوط منجر می‌شود بلکه در طول مسیر خسارت‌هایی را رقم خواهد زد.
این سبک مدیریت بخش کشاورزی نشان‌دهنده آن است که خلبان پرواز به رغم مناسب بودن باند پرواز و هواپیما، دارای مسیر پروازی و هدف پروازی مناسب ترسیم شده و برنامه‌ریزی شده نبوده و صرفا پرواز را مدنظر دارد. به همین دلیل برای بخش کشاورزی آورده مثبتی نخواهد داشت و بیشتر سرمایه اجتماعی بخش را تحلیل خواهد برد و خسارت‌های بسیاری را تولید خواهد کرد.
سوال این است که با توجه به ۴ الگوی بیان شده، چه نوع الگوی مدیریتی برای بخش کشاورزی مناسب است و نقصان این ۴ الگو را دارا نیست؟

هر فرود با هدفی برای داشتن یک پرواز درست صورت می‌گیرد

در پاسخ به این سوال باید گفت الگوی مدیریتی مناسب پرواز برای فرود هدفمند می‌باشد. مشخص است هر فرود با هدفی برای داشتن یک پرواز درست صورت می‌گیرد.
در این الگوی مدیریتی با مهیا بودن زیرساخت‌های باند پروازی، خلبان آموزش دیده با هدف پروازی مشخص شده بر روی نقشه، پرواز را با رعایت همه استانداردهای پروازی شکل می‌دهد تا به هدف پروازی ترسیم شده دست یابد و پر واضح است پس از دستیابی به هدف از قبل مشخص، فرود هدفمند را با رعایت همه استانداردها خواهد داشت تا برای پرواز بعدی، هدفگذاری جدید و ملاحظات مربوط به باند پروازی و هواپیما را در مدت نشست در فرودگاه داشته باشد.
بدون شک در این الگوی مدیریتی کشاورزی، خلبان نقش ربات و یا خلبان خودکار در مسیرهای تکراری را نخواهد داشت زیرا بخش کشاورزی با ریسک‌ها و مسئله‌های فراوانی مواجه می‌باشد که بسیاری از آن‌ها تکراری نبوده و نیازمند واکنش و پاسخ متناسب با شرایط است. به همین دلیل خلبان بخش کشاورزی هر لحظه باید خود را برای مواجهه با ریسکهای جدید و یا حتی شناخته شده اما نیازمند نسخه مدیریتی جدید آماده نگهدارد و در برخورد با آنها هوشمندانه، خلاقانه و نوآورانه عمل نماید تا هم از مسیر پروازی ترسیم شده منحرف نشود و هم پرواز مدیریت شده و بدون مخاطره‌آمیزی را برای فرود مناسب در زمان مشخص شده داشته باشد.
این نوع مدیریت کشاورزی مبتنی بر نظام برنامه‌ریزی هدفمند و راهبردی تحت شرایط ریسکی می‌باشد و به نوعی فرار از مدیریتهای تقلیدی، آزمون و خطاهای مدیریتی، مدیریت ثابت غیرتحولی و …. . محسوب می‌شود.
امید این که مدیریت بخش کشاورزی از الگوهای ۴گانه خطرناک، هزینه‌زا و تهدید و تحدیدکننده امنیت پایدار غذایی و امنیت معیشتی کشاورزان دوری و به الگوی پرواز با فرود هدفمند گرایش داشته باشد تا بخش کشاورزی با دارا بودن منابع موجود به شرایط قابل قبولی از جهت تأمین امنیت پایدار غذایی دست یابد.
این مهم نیازمند عملکرد و اقدام سیستمی سه مؤلفه باند پروازی، خلبان آموزش دیده دارای نوآوری و خلاقیت و هواپیمای مناسب است.
دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای