امنیت محیطبانان در ایران: گره کور قانون، حق تیر و حمایت؛ تحلیلی از عیسی کلانتری
مصاحبه اختصاصی با عیسی کلانتری درباره چالشهای امنیت محیطبانان در مواجهه با شکارچیان. چرا حافظان طبیعت ما قربانی قانون میشوند؟

تا به حال به این فکر کردهاید که حافظان حیاتوحش کشورمان، محیطبانان، در دل طبیعت با چه خطراتی دست و پنجه نرم میکنند؟
به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ تصور کنید شغلی را که در آن، انجام وظیفه به معنای قرار گرفتن در مرز باریک مرگ و زندگی است؛ جایی که دفاع از یک حیوان در معرض خطر انقراض، میتواند به قیمت جان، یا حتی آزادی خودتان تمام شود. این واقعیت تلخ، هر روزه گریبانگیر محیطبانانی است که بی ادعا، با درآمدی اندک و کاری طاقتفرسا، پاسدار گنجینههای طبیعی ما هستند.
اما چرا قوانین، به جای حمایت، آنها را قربانی میکند؟ این سوالی است که ذهن جامعه را درگیر کرده و عیسی کلانتری، رئیس اسبق سازمان محیط زیست، ابعاد تکاندهنده آن را فاش میکند.
بیشتر بخوانید:شهدای محیطزیست کردستان: قهرمانانی که در آتش سوختند!
حق تیر یا حبس؟ معادلهای ناعادلانه برای حافظان طبیعت
چالشهای شغلی محیطبانان به معنای واقعی کلمه با “جان” گره خورده است. آنها یا در مواجهه با شکارچیان بیرحم، خود قربانی میشوند، یا اگر برای دفاع از حیاتوحش (و حتی جان خودشان) به متخلفان آسیبی بزنند، ممکن است به مجازاتهای سنگین، حتی قصاص، محکوم شوند. این در حالی است که بسیاری از شکارچیان غیرمجاز، برای سودجویی از قاچاق حیوانات رو به انقراض، مسلح و بیپروا عمل میکنند.
گواهی غمانگیز از میدانی نابرابر
معضل اصلی اینجاست: محیطبان با وجود داشتن مجوز حمل سلاح، از “حق تیر” محروم است. این گره کور قانونی، به فاجعهای همیشگی تبدیل شده است. کافیست نگاهی به اخبار ماههای اخیر بیندازیم؛ افزایش نگرانکننده تعداد محیطبانانی که توسط شکارچیان به شهادت رسیدهاند، گواهی تلخ بر این ادعاست. نامهایی چون یاسر مصدق، محمود شهمرادی و تاج محمد باشقره، حکایتگر قصههای ناگفتهای هستند که در سکوت طبیعت، بدون حضور شاهدی عادل، به پایان رسیدهاند. چگونه میتوان از این مردان شجاع حمایت کرد؟
چرا جامعه، اهمیت محیطبانان را نمیشناسد؟
عیسی کلانتری، رئیس اسبق سازمان محیط زیست و معاون رئیسجمهور دولت دوازدهم، در گفتوگو با فرارو، به ریشههای این بحران پرداخته است. به گفته او، اهمیت شغل محیطبانان و جنگلبانان در کشورمان آنطور که باید، شناخته شده نیست. این افراد، ستونهای فقرات حفظ حیاتوحش گیاهی و جانوری کشور هستند، اما متأسفانه بیادعا و با وجود تلاشهای پیشین، مشکلاتشان همچنان پابرجاست.
سنگاندازی قانون در مسیر انجام وظیفه
کلانتری تأکید میکند: “قوانین به گونهای است که محیطبانان نخستین قربانی آن میشوند.” اگر آنها بخواهند به وظایف خود عمل کنند، کار به درگیری میکشد و این افراد بیدفاع، گاهی زخمی، گاهی کشته و حتی در مواردی نادر، با حکم قصاص روبهرو میشوند. اما نکته دردناکتر اینجاست: “وقتی [محیطبانان] کشته میشوند، در کشور کسی توجهی نمیکند و ککش نمیگزد.” این در حالی است که برای سایر پروندههای قتل، حساسیت و پیگیری اجتماعی به مراتب بیشتر است. امنیت محیطبانان، نیازمند پشتوانه حقوقی قویتری است که فعلاً از آن محرومند و به اندازه نیروهای نظامی حمایت نمیشوند.
شکارچی مقصر، محیطبان قربانی: این کجای عدالت است؟
در درگیریها، شکارچیان همیشه مقصرند، زیرا حق شکار ندارند. محیطبان وظیفه دارد از طبیعت و موجودات آن دفاع کند. اما معمولاً این شکارچی است که بیمهابا از اسلحه استفاده میکند، در حالی که محیطبان، حتی اگر جانش در خطر باشد، از این اختیار محروم است.
عیسی کلانتری به تفاوت “شکار تفریحی” با “شکار غیرمجاز و سودجویانه” اشاره میکند. شکارچیان دزدی که برای فروش گوشت حیوانات به حیاتوحش دستبرد میزنند، اغلب از قشر فقیر جامعهاند و این کار را منبع درآمد خود میدانند. محیطبان در چنین شرایطی، یا باید “چشم خود را ببندد” و وظیفه خود را رها کند، یا با خطر مرگ یا درگیری مسلحانه روبرو شود. این شرایط، نهتنها جان محیطبان را به خطر میاندازد، بلکه به معنی رها کردن طبیعت در برابر متخلفان است.
کمبود نیرو و چالش اثبات: چرا محیطبان تنهاست؟
یکی دیگر از چالشهای بزرگ، کمبود نیروی محیطبان است. ما به ۷۰۰۰ محیطبان نیاز داریم، اما تنها حدود ۴۰۰۰ نفر فعال هستند؛ یعنی ۳۰۰۰ نفر کمبود نیرو! این در حالی است که تعداد زیادی علاقهمند به این شغل وجود دارند، اما مجوز استخدام کافی صادر نمیشود.
«شاهد کجاست، وسط جنگل؟»
بحث “شاهد” در پروندههای قضایی محیطبانان، یکی از عجیبترین و در عین حال دردناکترین گرههاست. کلانتری با طعنه میپرسد: “وسط جنگل، از کجا میتوان شاهد پیدا کرد؟” وقتی نیمهشب در کوه یا دشت، درگیری رخ میدهد و شکارچی کشته میشود، اگر محیطبان بتواند جان سالم به در ببرد، از کجا باید شهودی برای دفاع از خود بیاورد؟ آیا حیوانات جنگل میتوانند شهادت دهند؟ این نقص در قوانین، سندیت گفتههای محیطبانان را زیر سوال میبرد، در حالی که آنها اغلب در مناطق دورافتاده و دور از چشم عموم، وظیفه خود را انجام میدهند.
مطالبهای برای تغییر: محیطبانان باید حمایت شوند!
عیسی کلانتری بر این باور است که قوانین باید بهگونهای اصلاح شود که امنیت محیطبانان همانند نیروهای انتظامی تضمین شود. اگر یک نیروی انتظامی در حین انجام وظیفه از سلاح خود استفاده کند، محاکمه نمیشود، اما این قانون شامل محیطبانان نیست.
این تفاوت، باعث میشود که محیطبانان متعهد، برای انجام وظیفه خود با ۸۰ تا ۹۰ درصد احتمال کشته شدن روبرو باشند، و تنها در احتمال کمتری، شکارچی را از پا درآورند و خود با اتهامات سنگین روبرو شوند.
این شرایط، شایسته حافظان طبیعت کشورمان نیست. قوانین فعلی، نه تنها حمایت لازم را از محیطبانان نمیکند، بلکه آنها را در موقعیتی آسیبپذیر قرار میدهد.
وقت آن است که جامعه، نهادهای قانونگذار و دولت، به این معضل نگاهی جدیتر بیندازند و گره کور امنیت محیطبانان را یک بار برای همیشه باز کنند. آینده طبیعت ایران، به امنیت محیطبانان گره خورده است./فرارو