جشن «امت ماه» در بستر بیآب زایندهرود
برگزاری جشن در بستر خشک زایندهرود: نمادی تلخ از بیکفایتی و بحران آب اصفهان
جشنی در بستر خشک زایندهرود؛ نمادی از بیکفایتی مدیران اصفهان در حفظ میراث تاریخی و مقابله با بحران آب.چرا این رویداد، عادیسازی خشکی را ترویج میدهد؟

رودخانهای که قرنها مظهر حیات، شادی و خاطرههای جمعی مردمان یک سرزمین بوده، امروز بستر خشکیدهاش میزبان جشن و موسیقی شود.
اخبار سبز کشاورزی؛ این تصویر تلخ، قرار است در اصفهان به واقعیت بپیوندد؛ جایی که شهرداری این شهر، بزرگترین جشن خود را در دل بستر بیآب زایندهرود، درست مقابل پل تاریخی خواجو، برنامهریزی کرده است. تصمیمی که بیش از هر چیز، نگرانی و اعتراض گسترده فعالان میراثفرهنگی و محیطزیست را برانگیخته و پرسشهای اساسی درباره رویکرد مدیران شهری در قبال میراث تاریخی و بحران آب مطرح کرده است.
بیشتر بخوانید: عبور خودروهای طالبان از میدان نقشجهان
پل خواجو: شاهکار معماری در آغوش خشکی؟
پل خواجو، نه صرفاً یک سازه تاریخی، بلکه بخشی زنده از هویت فرهنگی مردم اصفهان و ایران است. ارزش اصلی این نماد جهانی معماری صفوی، در پیوند همیشگیاش با آب جاری زیر دهانههاست.
حال، کارشناسان میراثفرهنگی هشدار میدهند که برگزاری جشن و هیاهو در بستر خشک رودخانه، شأن تاریخی این پل را خدشهدار میکند.
«کاوه امین»، پژوهشگر تاریخ معماری، با نگرانی میگوید: «پل خواجو برای آن ساخته شد که بر روی رودخانهای جاری معنا پیدا کند. امروز وقتی در زیر آن صندلی بچینند و جشن بگیرند، یعنی به مردم و گردشگران میگویند نبود آب طبیعی است. این عادیسازی، خطرناکترین تهدید برای میراث ناملموس زایندهرود است.»
او اضافه میکند: «جشنهای فرهنگی اگر واقعاً ضروری است، میتواند در میدان نقش جهان یا در پارکهای حاشیه رودخانه برگزار شود. اما کشاندن جمعیت به دل بستر خشک، کارکرد تاریخی رودخانه را مخدوش و آینده بازگشت آب را به حاشیه میراند.»
جشن روی بستر خشک: بیتفاوتی عمومی، میراث ناخواسته!
شورای هماهنگی تشکلهای مردمی منابعطبیعی و محیطزیست استان اصفهان، در نامهای رسمی به استاندار و شهردار، نسبت به برگزاری برنامههای تفریحی در بستر خشک زایندهرود هشدار داده و این اقدام را توهین آشکار به حافظه جمعی مردم دانسته است.
در این نامه تأکید شده است: «شهرداری میتواند همانند سالهای گذشته جشنهایش را در حاشیه رودخانه برگزار کند، اما انتخاب بستر خشک بهمعنای بیاعتنایی به حرمت زایندهرود است.»
«سعید شریفی»، فعال محیطزیست، به نکته مهمی اشاره میکند: «اگر هدف شهرداری جلب توجه عمومی به بحران آب است، چرا بهجای برگزاری جشن، یک نمایشگاه آموزشی یا نشست تخصصی در کنار رودخانه ترتیب نمیدهد؟ حضور هزاران نفر در بستر خشک فقط تصویری موقت میسازد، اما عملاً جامعه را نسبت به خشکی بیتفاوت میکند.»
او با قاطعیت میگوید: «هیچ شهر تاریخی در جهان بستر خشک رودخانه خود را به صحنه جشن و موسیقی بدل نمیکند. آنچه در اصفهان رخ میدهد بیشتر شبیه پاک کردن صورتمسئله است تا مطالبهگری.»
تغییر حافظه جمعی: نسلی که خشکی را طبیعی میبیند
از دیدگاه جامعهشناسی، این تصمیم تبعاتی عمیقتر از یک جشن سهشبه خواهد داشت. «فرزاد نوابخش»، استاد جامعهشناسی فرهنگی، هشدار میدهد: «نسل جدید اصفهانیها با تصاویری از جشن و شادی در بستر خشک رودخانه بزرگ میشوند. این کودکان فردا خشکی زایندهرود را طبیعی تلقی میکنند و حساسیت اجتماعی نسبت به احیای آن از بین میرود.»
او معتقد است: «شهرداری تصور میکند این جشنها مطالبه جریان آب را تقویت میکند، اما برعکس، با عادیسازی وضعیت، عملاً حافظه جمعی مردم تغییر میکند. این یعنی جامعه دیگر انگیزهای برای پیگیری حقوق آبی زایندهرود نخواهد داشت.»
مجوزها چگونه صادر شد؟ پرسشهای بیپاسخ
یکی از جنجالیترین بخشهای این ماجرا، نحوه صدور مجوز برای این جشن است. دبیرخانه فرهنگی زایندهرود، زیرمجموعه شهرداری، این مجوز را صادر کرده است. اما مشخص نیست ادارهکل میراثفرهنگی استان یا ادارهکل محیطزیست در جریان این تصمیم بودهاند یا خیر.
کارشناسان حقوقی حوزه میراثفرهنگی تأکید میکنند هرگونه تغییر کاربری در بستر رودخانهای تاریخی باید با نظر نهادهای ملی میراثفرهنگی و سازمان محیطزیست انجام شود. در غیر این صورت، مسئولیت حقوقی هرگونه آسیب به پل خواجو یا بستر رودخانه، مستقیماً برعهده شهرداری خواهد بود.
هیچ شهری، خشکی را جشن نمیگیرد: استانداردهای جهانی در برابر بیتدبیری
نگاهی به تجربه شهرهای بزرگ جهان نشان میدهد که هیچکجا بستر خشک رودخانهها به محلی برای جشن و سرگرمی بدل نشده است. در فلورانس، رودخانه آرنو همواره با جریان آب تعریف میشود. در پاریس، تمام برنامههای فرهنگی در کرانههای رود سن برگزار میشود، نه در بستر آن. در لندن نیز هیچ رویدادی در کف تیمز شکل نمیگیرد.
کارشناسان معتقدند اگر اصفهان میخواهد بهعنوان شهری جهانی در عرصه گردشگری شناخته شود، باید همین استانداردها را رعایت کند. برگزاری جشن در بستر خشک، نهتنها با معیارهای جهانی حفاظت از میراث در تضاد است، بلکه تصویر بینالمللی اصفهان را تخریب میکند.
رودخانه نیازمند احترام است، نه عادیسازی!
فعالان مدنی اصفهان نیز با لحنی تند از این تصمیم در فضای مجازی انتقاد کردهاند. آنان میگویند همانطورکه هیچکس در بستر خشک دریاچه ارومیه جشن نمیگیرد، زایندهرود هم شایسته چنین بیاحترامی نیست.
«نیما مدنی»، یکی از فعالان مدنی، در صفحه ایکس خود نوشت: «اگر مسئولان شهرداری واقعاً بهدنبال رساندن صدای اصفهان به ایران هستند، بهتر است صدای بیآبی را فریاد بزنند نه اینکه روی بستر خشک صندلی بچینند و جشن بگیرند. این اقدام در حافظه تاریخی مردم چیزی جز تحقیر یک رودخانه هزارساله نخواهد بود.»
زایندهرود جای جشن نیست: خطایی تاریخی با عواقب بلندمدت
زایندهرود و پل خواجو، نهتنها میراث اصفهان، که بخشی از میراث مشترک ملی و حتی جهانی است. برگزاری جشن در بستر خشک این رودخانه، فراتر از یک تصمیم فرهنگی، یک خطای تاریخی است. این تصمیم اگرچه ممکن است چند شب شور و هیجان بیافریند، اما در بلندمدت به عادیسازی خشکی و مرگ تدریجی حساسیت اجتماعی منجر میشود.
کارشناسان تأکید میکنند شهرداری و دیگر نهادهای مسئول باید بهجای استفاده ابزاری از بستر خشک، تمام توان خود را برای بازگشت جریان آب و حفظ حرمت زایندهرود صرف کنند. اصفهان سزاوار است جشنهایش در کنار رودخانه زنده برگزار شود، نه در دل بستر بیجان آن.
جشن «امت ماه» در بستر بیآب زایندهرود: استدلال غیرکارشناسی
بر اساس پوستر رسمی منتشرشده، جشن «امت ماه» به مناسبت هزار و چهارصدمین سالروز میلاد پیامبر اسلام، از ۱۵ تا ۱۷ شهریورماه در بستر خشک زایندهرود مقابل پل خواجو برگزار میشود. حضور چند خواننده و گروه موسیقی شناختهشده، این جشن را به یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی شهری در روزهای اخیر تبدیل کرده است.
دبیرخانه فرهنگی زایندهرود ذیل معاونت اجتماعی سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان، مجوز این اقدام را صادر کرده و استدلال قابلتأملی نیز برای آن ارائه داده است: «هنرمندان با دیدن خشکی رودخانه، سفیرانی برای جریان یافتن دوباره آب در دیگر شهرها خواهند شد.»
اما این استدلال، به باور منتقدان، نهتنها غیرکارشناسی بلکه خطرناک است؛ زیرا عملاً خشکی زایندهرود را به امری عادی و حتی مناسب برای برنامههای تفریحی تبدیل میکند.