پسروی آب دریای خزر و مشکلات صیادان: فصل صیدی که در بیابان آغاز شد
بحران پسروی آب دریای خزر و مشکلات صیادان را از زبان صیادان بخوانید. خشکی سهمگین سواحل، گرانی تور، و مهاجرت جوانان از تنها شغلشان.

اینجا دیگر دریا نیست؛ اینجا بیابان است. با باز شدن فصل صید مهرماه، صیادان خزر با واقعیتی تلخ روبرو شدهاند: جایی که باید تور «لاکِش» پهن کنند، اکنون شن و ماسه است و بستر لخت دریا. روایت صیادانی که میگویند: «تور را در بیابان پهن میکنیم نه دریا.»
عقبنشینی دریا؛ یکسوم صیادان قایقهایشان را به ساحل سپردند
اخبار سبز کشاورزی؛ فصل صید ماهیان استخوانی در شمال ایران آغاز شده است، اما حال و هوای ساحل تفاوت بزرگی با سالهای گذشته دارد. در سایه آمار سازمان شیلات، صیادان واقعی از کاهش شدید حضور همکاران خود خبر میدهند. حدود یکسوم صیادان قانونی تعاونیهای پره در نوار ساحلی خزر اصلاً به صیدگاه نیامدهاند.
«کاکا»، صیادی که از کودکی با پدرش تور میانداخت، حالا شاهد منظرهای است که هرگز تصورش را نمیکرد. او با اندوه میگوید: «خیلی سالهای دور از پدربزرگم شنیده بودم آب کم میشود، اما دیگر نه این بیابان.»
چرا این اتفاق افتاده است؟ پسروی آب دریای خزر و مشکلات صیادان تنها به کاهش ماهی محدود نمیشود، بلکه ریشه در تغییرات محیطی عمیقتری دارد که معیشت نسلها را تهدید میکند.
تور در بیابان، امید به مرغان دریایی!
مشکلات اقتصادی مانند گرانی سرسامآور تور (که هر کیلوگرم آن به ۹۰۰ هزار تومان رسیده)، کمبود سهمیه بنزین و گازوئیل، کمر صیادان را شکسته است. این فشار مضاعف سبب شده تا جوانترها قید دریا را بزنند و به کارگری ساختمان روی بیاورند.
با این حال، صیادان به سنتهای قدیمی دلخوشاند. «کاکا» و همکارانش در انتظار طلوع خورشید، به نشانهای امید بستهاند: «امسال مرغهای دریایی زودتر آمدند، شاید قرار است دریا رونق داشته باشد.» امیدی که در مقابل خشکی عریان ساحل، شکننده به نظر میرسد.
گلستان و مازندران؛ از میانکاله تا آشوردِه، بستر خشک دریا
خشکی فقط محدود به یک منطقه نیست. در صیدگاه «آشوردِه» در گلستان، «سید» نیز همین روایت را تکرار میکند: «تا چشم کار میکند خشکی بیابان است، نه دریا.»
سید به عمق فاجعه اشاره میکند:
- هزینه سرسامآور ابزار کار: تهیه یک تور ماهیگیری داخلی اکنون بین سه تا پنج میلیارد تومان هزینه دارد.
- سود صفر: صیادان میگویند ماهیگیری دیگر شغل قابلاتکایی نیست و درآمدی ندارد.
- آمار غیرواقعی: بسیاری از بیمهشدگان شیلات برای صید نمیآیند؛ آنها ترجیح دادهاند به کارهای دیگر روی بیاورند.
وقتی سطح آب چنان پایین میآید که به جای انداختن «لاکِش» (تور)، تراکتور در آن چالههای کمعمق برای اتصال تور توقف میکند، دیگر جایی برای صید باقی نمیماند.
ریشه جهانی؛ چه کسی سد راه آب ولگا شده است؟
این پدیده مختص سواحل ایران نیست. احمدرضا لاهیجانزاده، معاون محیطزیست دریایی، اعلام کرده که متوسط پسروی آب خزر در سه سال اخیر به حدود ۲۰ سانتیمتر در سال رسیده است. کارشناسان دلایل متعددی را مطرح میکنند، اما عامل اصلی در سطح بینالمللی، کاهش جریان رودخانه ولگا است.
ولگا، شاهرگ حیاتی خزر، به دلیل تغییرات اقلیمی، افزایش تبخیر و بهویژه ساختوساز سدها در روسیه، آب کمتری را به دریا میرساند. این روند، نه تنها بر زادآوری ماهیان خزر تأثیر منفی گذاشته، بلکه زنگ خطر را برای تمام کشورهای حاشیه این دریا به صدا درآورده است.
مسئولان چه میکنند؟ تسهیلات در برابر یک اقیانوس خشک
در تلاش برای مدیریت بحران، اتحادیه تعاونی ماهیگیران مازندران از پرداخت ۱۰ میلیارد تومان تسهیلات خبر میدهد و سهمیه سوخت ماهیگیران را نیز اعلام کرده است. با این حال، صیادان معتقدند این سهمیهها برای قایقهای موتوری هم کفایت نمیکند، چه رسد به دیگر نیازهایشان.
آیندهای در اندیشه صیادان: پایان صیادی در خزر؟
«کاکا» این روزها بیشتر فکر میکند تا صید کند. او میداند اگر دریایی نباشد، ماهی هم نخواهد بود و شغل صیادی برای همیشه کنار میرود.
او در پایان با ناامیدی تلخی میگوید: «ما از نبودن دریا میترسیم. مگر میشود دریا به این بزرگی روزی نباشد؟»
جمعبندی: گزارشهای میدانی نشان میدهد که پسروی آب دریای خزر و مشکلات صیادان به یک بحران مضاعف تبدیل شده است؛ ترکیبی از تغییرات اقلیمی جهانی و معضلات اقتصادی محلی که آینده یک شغل تاریخی و معیشت هزاران نفر را در هالهای از ابهام فرو برده است./ پیام ما