امنیت غذایی در ایران؛ از کفایت تولید تا چالش شکاف عرضه و مصرف
تحلیل جامع امنیت غذایی در ایران؛ از رشد تولید تا شکاف عرضه و مصرف، چالش عدالت غذایی، بهرهوری در زنجیره تولید و چشمانداز پایداری تا افق ۱۴۱۰.
غذا بنیان امنیت زیستی و ملی هر کشور است. ایران در دهههای اخیر افزایش چشمگیری در تولید محصولات کشاورزی داشته، اما همچنان دغدغههایی در زمینه تورم و نوسان قیمت مواد غذایی، نابرابری در دسترسی، سلامت غذا، عدالت در توزیع و افزایش تلفات و ضایعات وجود دارد.
اخبار سبز کشاورزی؛ پرسش محوری این است که آیا تولید و عرضه مواد غذایی در کشور میتواند پاسخگوی نیاز جمعیت کنونی و آینده باشد؟
برای پاسخ، این تحلیل به سه محور میپردازد: وضعیت عرضه غذا، میزان نیاز واقعی جمعیت، و شکاف میان تولید و مصرف در سال ۱۴۰۳ با چشمانداز امنیت غذایی تا افق ۱۴۱۰.
۱. تراز عرضه غذا در ایران (سال ۱۴۰۳)
بر اساس آمار وزارت جهاد کشاورزی و گمرک جمهوری اسلامی ایران، میزان تولید کل محصولات کشاورزی کشور در سال ۱۴۰۳ شامل زراعی، باغی، دامی و شیلاتی حدود ۱۳۶.۴ میلیون تن بوده است.
در همین سال، ۲۵.۶ میلیون تن محصولات و نهادههای کشاورزی وارد کشور و ۱۰.۴ میلیون تن صادر شده است. بنابراین کل عرضه داخلی محصولات کشاورزی ۱۵۱.۶ میلیون تن برآورد میشود.
از این مقدار، ۱۱۸ میلیون تن (۷۷٪) به مصرف مستقیم انسانی (خام یا فرآوریشده) رسیده است.
۱۷.۶ میلیون تن (۱۱.۶٪) برای خوراک دام، طیور و آبزیان مصرف شده و ۸.۶ میلیون تن (۶.۴٪) در مراحل ذخیرهسازی و حملونقل از بین رفته است. تلفات مرحله برداشت و ضایعات مصرفی در سطح خانوار در این رقم لحاظ نشدهاند.
حدود ۳.۳ میلیون تن (۲.۳٪) نیز به بذر و مصارف صنعتی غیرغذایی اختصاص یافته است.
اختلاف جزئی میان مجموع درصدها و عدد نهایی، ناشی از ذخایر راهبردی و نگهداری بخشی از محصولات در سیلوها و سردخانههاست.
۲. نیاز غذایی کشور
بر اساس الگوی تغذیه مطلوب وزارت بهداشت، هر فرد سالم برای تأمین انرژی روزانه خود به حدود ۲۴۰۰ کیلوکالری یا معادل ۱.۵ کیلوگرم مواد غذایی قابلمصرف نیاز دارد.
با در نظر گرفتن حدود ۰.۵ کیلوگرم ضایعات در مصرف خانوار، هر فرد روزانه به ۲ کیلوگرم غذا در قالب گروههای اصلی غذایی نیاز دارد.
برای جمعیت ۸۵ میلیون نفری ایران در سال ۱۴۰۳، نیاز کل سالانه چنین است:
۸۵ میلیون نفر × ۲ کیلوگرم × ۳۶۵ روز = حدود ۶۲ میلیون تن غذا.
بر این اساس، سرانه نیاز سالانه هر فرد حدود ۷۳۰ کیلوگرم (معادل ۲ کیلوگرم در روز) برآورد میشود.
۳. مقایسه سرانه تولید و سرانه نیاز
مطابق دادهها، سرانه عرضه برای مصرف انسانی برابر است با تقسیم ۱۱۸ میلیون تن بر ۸۵ میلیون نفر، یعنی حدود ۱.۴ تن در سال (معادل ۳.۸ کیلوگرم در روز).
در مقابل، سرانه نیاز تغذیهای ۷۳۰ کیلوگرم در سال (۲ کیلوگرم در روز) است. این بدان معناست که میزان عرضه، بیش از دو برابر نیاز واقعی است.
اما وجود ناامنی غذایی در برخی اقشار جامعه نشان میدهد که نارسایی در برنامهریزی، نابرابری در توزیع، الگوی تغذیهای ناصحیح، رشد تورم، و ناکارآمدی زنجیره توزیع موجب شده کفایت تولید به معنای تحقق امنیت غذایی و عدالت تغذیهای نباشد.
بنابراین تولید کافی، شرط لازم است اما شرط کافی محسوب نمیشود؛ تحقق امنیت غذایی نیازمند سیاستگذاری منصفانه، توزیع عادلانه، ارتقای قدرت خرید، آگاهی تغذیهای و مدیریت کارآمد زنجیره غذا است.
۴. تحلیل شکاف میان عرضه و مصرف
مقایسه عرضه مؤثر برای مصرف انسانی (۱۱۸ میلیون تن) با نیاز واقعی (۶۲ میلیون تن) حاکی از ۵۶ میلیون تن مازاد ظاهری عرضه غذا است.
علل احتمالی این شکاف عبارتاند از:
۱. دقت ناکافی در ثبت دادههای آماری در نظام اطلاعات کشاورزی و غذایی
۲. تفاوت برآورد جمعیتی با در نظر گرفتن مهاجران رسمی و غیررسمی
۳. الگوهای نامناسب تغذیه و کمتحرکی، که باعث مصرف بیش از نیاز و افزایش چاقی، بهویژه در کودکان، شده است
۴. مصرف فصلی و غیرپایدار در مراسم، مناسبتها، و جمعیت گردشگر
۵. خروج غیرقانونی مواد غذایی و کالاهای اساسی به دلیل انگیزه سوداگرانه و اختلاف قیمت داخلی و خارجی
۶. ضعف بنیه اقتصادی بخشی از خانوارها و جایگزینی غذاهای پرحجم اما کمکیفیت برای تأمین سیری شکمی
تلفات و ضایعات تولید (۶.۴٪) پیش از این در محاسبه لحاظ شده و در این تحلیل نقشی ندارد.
علاوه بر این، محدودیت دسترسی به نهادههای تولید، سرمایهگذاری ناکافی، فاصله زیاد میان مناطق تولید و مصرف، و پایین بودن سهم تولیدکننده از قیمت نهایی، همگی از انگیزههای تولید میکاهند و سبب تغییر الگوی تولید از کالاهای اساسی به محصولات سودآورتر میشوند.
بنابراین مشکل ایران کمبود تولید نیست، بلکه شکاف ساختاری میان عرضه فیزیکی و دسترسی واقعی به غذای سالم است.
۵. چشمانداز امنیت غذایی تا سال ۱۴۱۰
بر پایه پیشبینیها، جمعیت ایران در سال ۱۴۱۰ حدود ۹۵ میلیون نفر خواهد بود و نیاز غذایی کشور به ۶۹.۵ میلیون تن در سال خواهد رسید. اگر علل شکاف فعلی برطرف شوند، عرضه کنونی میتواند پاسخگوی نیاز آینده نیز باشد.
اما در صورت تداوم وضعیت موجود، حتی مازاد تولید کنونی نیز نخواهد توانست مانع آسیبپذیری امنیت غذایی شود.
آینده امنیت غذایی ایران وابسته به تقویت ثبات و پایداری اقتصادی، بهبود استطاعت خرید، سلامت غذا، کاهش ضایعات، افزایش بهرهوری تولید، بهبود نظام توزیع، اصلاح سیاستهای تجاری، و ترویج الگوی تغذیهای متناسب با ظرفیت اکولوژیکی کشور است.
تحقق واقعی امنیت غذایی مستلزم عدالت غذایی، سلامت محصول، و پایداری محیطزیستی است.
راهبرد ملی در حوزه غذا باید از تمرکز صرف بر «افزایش تولید» به سمت مدیریت هوشمند منابع، کاهش تلفات، توسعه زنجیره ارزش، سلامت محصول و عدالت در مصرف تغییر جهت دهد.
تنها در این صورت، مازاد تولید امروزی میتواند به امنیت غذایی پایدار فردا و سیر واقعی مبتنی بر غذای سالم منجر شود.
نویسندگان: علی اکبر باغستانی و اسکندر زند