خبر فوری
شناسه خبر: 52964

خشکسالی؛ چه کسانی مقصرند!؟

خشکسالی در ایران دیگر یک پدیده طبیعی نیست؛ نتیجه دهه‌ها تخریب اکوسیستم، ناترازی حکمرانی و بی‌توجهی به توسعه پایدار است. علی فریدونی در تحلیلی علمی و انتقادی از مقصران بحران آب، برق و انرژی سخن می‌گوید.

خشکسالی؛ چه کسانی مقصرند!؟

درباره بحران آب، برق و انرژی ـ‌ که نام بهداشتی «ناترازی» بر آن نهاده‌اند‌ ـ بسیار نوشته‌ام؛ مهم‌ترین آن در شرق کار شد (ناترازی حکمرانی؛ اُمّ‌الناترازی؛ ۱۴ دی‌ماه ۱۴۰۳).

اخبار سبز کشاورزی؛ چون در آستانه جیره‌بندی آب و گرانی بنزین هستیم، با وجود بی‌تأثیری ظاهری، این چند کلمه را نیز تقدیم می‌کنم.

 

الف: کمبود آب (خشکسالی)

خشکسالی پدیده‌ای اقلیمی است که باید آن را شناخت و با آن زندگی کرد. در سال ۱۳۵۵، میانگین بارندگی ایران حدود ۵۰۰ میلی‌متر بود که ۴۸ درصد آن از منابع داخلی و ۵۲ درصد از منابع خارجی (مدیترانه‌ای و سودانی) تأمین می‌شد. این در حالی است که امسال میزان بارندگی به حدود ۲۱۵ میلی‌متر کاهش یافته است (۱۲٪ داخلی / ۸۸٪ خارجی – ایرنا، پاییز ۱۴۰۴).

در این نیم قرن، چه بلایی بر سر اکوسیستم خود آورده‌ایم که اکنون آن را عامل خشکسالی می‌دانیم و حتی برای خدا نیز «خشکسالی» فاکتور می‌کنیم؟ تا زمانی که خشکسالی را بلای طبیعی دانسته و عامل آن را دشمن فرض کنیم، و به قصه‌های دایی‌جان ناپلئونی متوسل شویم، روزگارمان هر روز بدتر از دیروز خواهد شد! چرا شعری می‌گوییم که در قافیه آن گرفتار مانده‌ایم؟

پنجاه سال پیش، سامانه‌های مدیترانه‌ای از غرب و سودانی از جنوب وارد کشور می‌شدند و با رطوبت حاصل از تالاب‌های داخلی، جنگل‌های هیرکانی و مراتع سرسبز، تقویت می‌گردیدند و بارش‌های فراوانی رخ می‌داد. اما امروز؟ هنوز سامانه بارشی به کویر نرسیده، تبخیر می‌شود.

علاقه آقازادگان به جنگل‌زار و چوب باعث شده تا نَهار را کف بر کنند و حتی به مراتع دامنه دماوند نیز دست‌درازی شود. با وجود گذشت ۳۵ سال از پایان جنگ سرد، هنوز هم بر «خودکفایی» اصرار می‌ورزیم؛ نتیجه همین است!

 

ب: کمبود برق

رئیس‌جمهور در حالی از سرعت بالای نصب پنل‌های خورشیدی سخن می‌گوید که با وجود کویر وسیع و روزهای آفتابی، باید پیشتاز منطقه می‌بودیم.

در سال ۱۳۵۹، دکتر وحیدی (نماینده بجنورد در مجلس) طرح «حمام آفتابی عشایر» را در اسفراین ایجاد کرد، اما بدون حمایت، از میان رفت.

شاید قصور در دهه جنگ و بازسازی قابل توجیه باشد، اما در دوره «پدیده» (با درآمدهای نجومی) و دهه‌های پس از آن تا امروز، چرا اقدام مؤثری نشد؟

اولویت با توسعه کشور بود یا امت‌گرایی؟

چرا عوام‌فریبانه ساعت کار را جلو نکشیدند، در حالی‌که علم ثابت کرده است این اقدام به صرفه‌جویی انرژی کمک می‌کند؟

پزشکیان، که گویا شرط ضمن عقدش برای پذیرش مسئولیت در جلسه طولانی با رهبری، «همکاری سایر قوا» بود، چرا وقتی زورش به مجلس نرسید، بی‌توجه به عوارض جانبی آن بر کارکنان مظلوم، بیدارباش ساعت پنج صبح داد؟

 

ج: قیمت حامل‌های انرژی

طبق برنامه چهارم توسعه قرار بود هر سال ۲۰٪ به قیمت حامل‌های انرژی افزوده شود؛ اما با راهیابی تشنگان قدرت به مجلس هفتم، شعار «ژاپن اسلامی» داده شد و با اصلاح قانون برنامه، قیمت حامل‌ها تثبیت گردید و نامش را «عیدی» گذاشتند!

با اظهارات معاون اول وقت (داوودی) در مشهد، دم خروس بیرون زد و دلیل این تعلل آشکار شد. او در مشهد گفت: «برنامه چهارم غرب‌گرایانه بود، ما خمیرش کردیم!» (نقل به مضمون)

بعد، وقتی رئیسش سازمان برنامه را منحل کرد، همه چیز نمایان شد و ما به دوره قاجار پرت شدیم!

پس از ۱۵ سال تثبیت قیمت حامل‌های انرژی و خوردن کفگیر به ته دیگ، ناگهان قیمت‌ها افزایش یافتند ـ که عواقب آن را، هم دانم و هم دانی!

مشهد– علی فریدونی، عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور – ۳۰ آبان ۱۴۰۴

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای