رکود و انباشت محصول که هر سال در مورد برخی محصولات پرمصرف اتفاق میافتاد امسال در مورد زرشک رخ داده است. کشاورزان زرشککار میگویند، بیش ز 22 هزار تن زرشک تولید کردهاند که هیچ خریداری برایش وجود ندارد. در همین حال دلالان میگویند از مجموع تولید زرشک در سال گذشته هنوز 8 هزار تن آن در مراکز نگهداری باقی مانده و به فروش نرفته است. از این جهت خرید محصول زرشک امسال توجیه اقتصادی ندارد.
البته موضوع باقی ماندن و به فروش نرفتن محصول مساله جدید و پیچیدهای نیست و اکنون برای تشریح موضوع رکود تورمی یکی از مثالهایی که زده میشود، همین به فروش نرفتن محصول کشاورزی یعنی رکود محصول در یک سال و تورم قیمتی آن در سال دیگر است؛ یعنی نه فقط مدیران که کشاورزان و باغداران ایرانی نیز با موضوع رکود محصول آشنا هستند و زیان و خسارت آن را درک کرده و مزه آن را چشیدهاند.
البته باقی ماندن هشت هزار تن از محصول سال گذشته و به فروش نرفتن آن مسالهای ساده که به چشم نیاید نیست؛ گمان میرود که تقریبا همه دستاندرکاران تولید و فروش زرشک در کشور که عمدتا در خراسانهای شمالی، رضوی و جنوبی ساکن هستند از رسوب این میزان زرشک مطلع باشند و بدانند که این میزان رسوب محصول در مورد یک محصول غیرپرمصرف به چه معناست. برای اطلاع باید گفت که در سال گذشته حدود 20 هزار تن زرشک تولید شده که فقط 190 تن آن به خارج از کشور صادر شده است؛ یعنی در خارج از کشور هم بازار گشادهای در مقابل زرشک ایران قرار ندارد. برخی از کارشناسان میگویند ایران تقریبا تنها کشور تولیدکننده زرشک بیهسته در جهان است و از این بابت محصول کشورمان در بازارهای جهانی منحصر به فرد و یکتاست؛ اما در مقابل این کارشناسان برخی نیز توضیح میدهند که زرشک تولیدی ایران همه ذائقهها را پاسخ نمیدهد و از این بابت نمیتوان به فراگیری بازار زرشک بیهسته ایرانی در داخل و خارج از کشور دل بست.
نکته دیگر در این باره آن است که رسوب محصول از مدتها پیش و حتی پیش از فصل زراعی زرشک در سال گذشته قابل مشاهده و پیشبینی بوده است؛ در این صورت سوال اصلی آن است که چرا مقامات و دست اندرکاران ستاد کشاورزی کشور از کشت و تولید مجدد زرشک جلوگیری نکردند تا امروز این خسارت 22هزار تنی رخ ندهد. البته مانند همه نمونههای مشابه اکنون چشم طمع کشاورزان به جیبب دولت و خرید تضمینی دوخته شده است تا جایی که نمایندگان خراسان ها نیز در تذکرهایی شفاهی و کتبی وزارت جهاد کشاورزی و صندوقهای حمایتی را به ورود در ماجرا و شروع خرید تصمینی زرشک از کشارزان خراسانی فراخواندهاند؛ اما پرسش این است که دولت پول خرید این حجم از زرشک را از چه منبعی تامین میکند؟
همچنین به فرض که پول خرید این 22 هزار تن زرشک مهیا شود، با این 30 هزار تن زرشک رسوب کرده در کشور چه کند؛ چراکه مصرف زرشک ثابت است امکانات فراوری و تبدیل آن به محصولات دیگر پایین است و بازارهای صادراتی اندکی برای وجود دارد تا جایی که گمان نمیرود در سال جاری امکان صدور بیش از 200 میلیون تن زرشک داشته باشد.
پرسش مهم از کشاورزان آن است که وقتی مجموعه تعاون روستایی، وزارت جهاد کشاورزی و سایر مسئولان متوجه انباشت و رسوب محصول نشدند، آیا کشاورزان هم که منابع بلافصل و مستقیمشان در گروی فروش محصول است متوجه خطر احتمالی نشدند؟ پس چرا دوباره ریسک کردند و پای در کوچه بنبست گذاشتند؟