نابودی طبقه متوسط با ایران چه میکند؟
چهار چهره نامآشنای ایرانی اخیرا کتابی درباره اثرگذاری تحریمها بر جامعه و اقتصاد ایران با عنوان تحریمها چگونه کار میکند؟ نوشتهاند که انتشارات دانشگاه استنفورد آن را منتشر کرده است. نرگس باجغلی، ولی نصر، جواد صالحیاصفهانی و علی واعظ.
اخبار سبز کشاورزی؛ نوید رئیسی| در این کتاب تلاش میکنند تا با مطالعه موردی ایران به این پرسش پاسخ دهند که تحریمهای همهجانبه بلندمدت چگونه بر جامعه، سیاست و اقتصاد کشورهای هدف تاثیر میگذارد؟
اگرچه ایران تنها کشوری نیست که تحریمهای اقتصادی بلندمدت را تحمل کرده اما انتخاب ایران بر اساس این تمایز صورت گرفته که یکی از گستردهترین و کاملترین مجموعه تحریمها بر آن اعمال شده است.
ادبیات مرتبط با تحریمها بر این نکته تاکید میکند که سهولت تحمیل تحریمها و هزینههای پایین آن است که موجب شده دولتهای ایالاتمتحده، به رغم عدمموفقیت در اثرگذاری سیاسی، همچنان از این ابزار به صورت گسترده استفاده کنند.
در واقع، تسلط فراسرزمینی ایالاتمتحده بر نهادهای خارجی و بینالمللی که با دلار آمریکا به تجارت میپردازند یا موسسات مالی که بنگاهها پرداختهای خود را از مسیر آنها انجام میدهند، منجر به این شده تا بسیاری در واشنگتن به این جمعبندی برسند که تنها کاری که باید انجام دهند این است که تحریمها را اعمال کنند و از همه کشورها بخواهند که به آنها پایبند باشند.
مطالعه اخیر بر این نکته پافشاری میکند که گرچه سهولت دسترسی و هزینههای پایین تحریمها به دولت ایالاتمتحده اجازه میدهد تا سیاست خارجی اجباری خود را بدون قربانی کردن خون و گنج آمریکاییها دنبال کند، اما به هر حال، مجازات مردم بابت رفتار دولتها و قائل شدن وظیفه برای شهروندان در جهت اجبار دولتها به تغییر روش، اخلاقی نیست.
تاثیر تحریمها بر ایران
از سوی دیگر، کتاب نشان میدهد که تاثیر تحریمها بر ایران با آنچه محافظهکاران جنگطلب آمریکا پیشبینی میکردند، فاصله زیادی داشته است. بهطور قطع، تحریمها به رشد اقتصاد ایران پایان داده و رنج اقتصادی گسترده را برای ایرانیان به ارمغان آورده است؛ اما به فروپاشی اقتصادی و فروپاشی سیاسی منجر نشده است. در نقطه مقابل، تحریمها با تبدیل دشمنی ایران (با غرب) و غرب (با ایران) به مسالهای هویتی امکان ارتباطات مسالمتجویانه آتی را تضعیف کرده است.
علاوه بر این، خروج یکجانبه ایالاتمتحده از برجام، تمایل به مذاکره و توافق با این کشور در سطح حاکمیت را بهشدت تحت تاثیر قرار داده است. در نهایت، مانایی تحریمها در طول زمان موجب شده تا با شکلگیری و تثبیت گروههای ذینفع، منافع اقتصادی با منافع سیاسی گره خورده و بخشی از جریان تصمیمگیر با نگاهی اقتصادی از ادامه تحریمها حمایت کند.
آنچه کتاب تحریمها چگونه کار میکند؟ را از مطالعات مشابه متمایز میکند تاکید نویسندگان بر این موضوع است که اعمال تحریمهای اقتصادی همهجانبه به عنوان یک ابزار سیاست خارجی میتواند از مسیر تخریب طبقه متوسط، به نتایج معکوس منجر شود.
بزرگترین ضربه به طبقه متوسط ایران
تحریمهای اقتصادی ایالاتمتحده که ابتدا توسط دولت باراک اوباما در فاصله سالهای ۲۰۱۶-۲۰۱۱ و پس از آن توسط دولت دونالد ترامپ در فاصله سالهای ۲۰۲۰-۲۰۱۷، بزرگترین ضربه را به طبقه متوسط ایران وارد کرد.
نویسندگان کتاب نشان میدهند که از زمان تشدید تحریمها در سال ۲۰۱۱، طبقه متوسط ایران از حدود ۵۵ درصد جمعیت به حدود ۴۵ درصد در سال ۲۰۱۷ کاهش یافت. تخمین زده میشود که طبقه متوسط در حال حاضر کمتر از ۳۰ درصد از جمعیت را تشکیل دهد.
همانگونه که نویسندگان کتاب استدلال میکنند، طبقه متوسط ضعیفتر، تکامل سیاسی و اجتماعی ایران را تضعیف میکند. وقتی طبقه متوسط قوی باشد، دغدغههای سیاسی و فرهنگی در جامعه تقویت میشود چراکه خواستهای طبقه متوسط عمدتاً اجتماعی، سیاسی و مدنی هستند. مشکل اصلی طبقه متوسط مدرن ایران آن است که نمیتواند با اعتبار فرهنگی و اجتماعی خود به ثروت و قدرت دست یابد. در واقع، در ساختار رانتی فعلی اقتصاد ایران، گروههای فرهنگی حتی در شرایط بهبود وضعیت اقتصادی نیز آنچنان سود نمیبرند.
طبقه متوسط به دنبال تغییرات نهادی برای بهبود کیفیت حکمرانی است. حکومتداری موفقتر بهجای تقویت منافع نخبگان کوچک حاکم، نیازمند اعتماد به دولت و مشارکت بیشتر شهروندان است.
از این منظر، نابرابریهای اقتصادی میتواند عدم تعادل در نظام سیاسی را تشدید کند: فشار حداکثری و بهطور کلیتر تحریمهای همهجانبه ایالاتمتحده، با بستهتر کردن فضای سیاسی و افزایش کنترل فرهنگی، طبقه متوسط به عنوان حامیان اصلی تغییر را بهشدت تضعیف کرد. چندان دور از ذهن نیست اگر تصور کنیم که بدون تحریمها و فشارهای ایالاتمتحده، ایران مسیر متفاوتی را در دهه اخیر طی میکرد.