خود شکن، بازار شکستن خطاست
رئیس جمهور از گرانی و مشکلاتی که پیش آمده و هیچ کس را نمیتواند به عنوان مسئول بروز مشکل به مردم معرفی کند، کلافه شده است.

اخبار سبز کشاورزی؛ او چند ماه پیش درباره قاچاق سوخت گلایه کرده بود که چرا نمیتوان جلوی خروج بیست میلون لیتر سوخت قاچاق در روز را گرفت؟
او این نکته را بارها تکرار کرده و پرسیده است که آیا این حجم از قاچاق سوخت، با خودرو، بشکه و مانند اینها به خارج از مرزها میرود؟
در واقع این پرسش بیجواب که آقای رئیس و همکارانش نمیتوانند به آن جواب قانعکنندهای بدهند، موضوعی است که ابهام زیادی را برانگیخته است و مردم نیز میپرسند که چگونه رئیس جمهور در راس یک نظام دولتی که از قدرت امنتی و نظامی هم برخوردار است، جواب این سوال را نمیداند؟
مردم در واقع میگویند که جواب این گونه سوالها واقعا مشخص و آشکار است و نیاز چندانی به تحقیق و تفحص در مورد آن وجود ندارد، اما شاید دولت و در مرتبه اعلی، حکومت دلش نمیخواهد یا صلاح نمیبیند که با این قاچاق برخورد و آن را متوقف کند.
اخیرا دوباره مسعود پزشکیان گفته است: برای گرانی نمیدانیم یقه چه کسی را بگیریم؟! در واقع رئیس جمهور به وضعیت گرانی در کشور و عوامل مختلف موثر در آن اشاره کرده است که به هرکسی مراجعه و او را به دخیل بودن در پیدایش یا تشدید گرانی متهم می کند، او از پذیرش این مسئولیت شانه خالی میکند و میگوید که عامل پیدایش یا تشدید گرانی در جای دیگری است برای همین است که پزشکیان نتوانسته کسی یا نهادی را به عنوان عامل وقوع و گسترش گرانی و تورم شناسیی و معرفی کند.
البته آقای رئیس جمهور این را هم گفته است که: "اگر دادهها را به درستی مدیریت میکردیم این بلا سر ما نمیآمد که الان نمیدانم برای این گرانیها باید یقه چه کسی را بگیرم."
اما مگر این داده ها در اختیار دولت و همکاران او نیست؟ و آیا اگر قرار باشد که مدیریتی بر این داده ها و واقعیت ها اعمال شود، آیا راهبر، طراح و مجری این مدیریت به جز دولت چه کسی است؟
روشن است که در هر صورت این دولت است که نقش محوری و در برخی موارد نقش انحصاری در راهبری بازار دارد؛ چراکه در اقتصاد دستوری ایران، بسیاری از نرخ ها در دستان دولت است یا دست کم دولت در تعیین آن نرخ ها، نقشی اساس بازی میکند.
به همین دلیل بسیاری از اقتصاد دانان تورم و گرانی را محصول سیاستها و راهبردهای دولت و حکومت میدانند. چه وقتی دلار گران می شود، اعتقاد عموم مردم اعم از متخصصان و افراد عادی آن است که دولت برای به دست آوردن ریال بیشتر و جبران کسری تراز ریالی خود مبادرت به ایجاد نوسان مثبت در بازار ارز کرده است.
در این صورت اگر پرشکیان و همکاران واقعا در بیان خود صادق باشند و بخواهند ببینند که چه عامل یا عواملی در افزایش قیمتها نقش موثر دارد و چگونه میباید این گرانی ها را مهار کرد یا به آن پایان داد، ابتدا باید به خود و دستهایش توجه کند که چگونه از مغز فرمان نمی برند و به جای ایجاد ثبات در قیمت ها، مبادرت به انجام اقداماتی میکنند که در نهایت باعث ایجاد تور و گرانی میشود.