مثلث نبرد بیپایان تورم ایران؛ کسری بودجه، نقدینگی افسارگسیخته و بیثباتی نرخ ارز
تورم ایران حاصل سهضلعی خطرناک کسری بودجه، نقدینگی افسارگسیخته و بیثباتی نرخ ارز است نظام بانکی بیمار و انتظارات تورمی چرخه تورمی را پایدار کرده است
تورم مزمن ایران حاصل یک مثلث شوم اقتصادی است: کسری بودجه دولت و رشد افسارگسیخته نقدینگی بهعنوان موتور محرک اصلی، ناترازی عمیق نظام بانکی بهعنوان شتابدهنده این موتور، و بیثباتی نرخ ارز بهعنوان انتقالدهنده و تقویتکننده شوکها به تمام بدنه اقتصاد.
اخبار سبز کشاورزی؛ در این میان، انتظارات تورمی مردم حلقه اتصالی است که این سه ضلع را به چرخهای معیوب و خودتقویتشونده تبدیل کرده است. مهار پایدار تورم، مستلزم شکستن همزمان این مثلث و هدف قرار دادن ریشههاست، نه علائم سطحی آن.
مقدمه
تورم در ایران دیگر یک شاخص عادی اقتصادی نیست؛ بلکه به مسئلهای وجودی برای اقتصاد کشور تبدیل شده است. این پدیده، قدرت خرید خانوارها را تحلیل برده، چشمانداز سرمایهگذاری بنگاهها را کوتاه کرده و بیثباتی اقتصادی را به تنها عنصر پایدار در معادلات اقتصاد بدل کرده است.
با وجود اجرای نسخههای گوناگون در دهههای اخیر، سؤال اساسی همچنان پابرجاست: چرا هیولای تورم در ایران ریشهکن نمیشود؟
تحلیلها نشان میدهد راز تداوم تورم در تعامل سهگانه بحرانی میان کسری بودجه، نقدینگی بیرویه و نرخ ارز بیثبات نهفته است. دولت با کسری مزمن بودجه و سیاستهای مالی انبساطی، سوخت اصلی تورم را تأمین میکند؛ نظام بانکی با خلق داراییهای موهوم این آتش را شعلهورتر میسازد؛ و نرخ ارز، با انتقال و تشدید اثرات تورمی، کل اقتصاد را تحتتأثیر قرار میدهد.
این مقاله بر این فرضیه تأکید دارد که راهحل، نه در درمانهای مقطعی مانند کنترل دستوری قیمتها یا ارز، بلکه در جراحی ساختاری و هماهنگ برای خاموشکردن موتورهای اصلی تورم نهفته است.
ریشهها و سازوکارهای تورم در ایران
1. رشد نقدینگی بهعنوان موتور محرک تورم
حسابهای رسمی نشان میدهند رشد نقدینگی که عمدتاً ناشی از سیاستهای مالی انبساطی، وامدهی بیضابطه و کسری بودجه مزمن است، از تولید بسیار جلوتر رفته و تورم را اجتنابناپذیر کرده است.
وابستگی دولت به خلق پول بدون پشتوانه از طریق نظام بانکی، پایه پولی کشور را متورم کرده و ناترازی شدید در نظام بانکی به وجود آورده است. افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی شاهدی روشن بر این ناترازی است.
2. نقش نرخ ارز در انتقال و تشدید تورم
رابطه میان نرخ ارز و تورم در ایران یک چرخه علّی دوسویه و خودتقویتکننده (Self-Reinforcing Cycle) است.
از یک سو، تورم داخلی ناشی از رشد نقدینگی، ارزش پول ملی را کاهش داده و نرخ ارز را بالا میبرد. از سوی دیگر، افزایش نرخ ارز، هزینه واردات کالاهای سرمایهای، واسطهای و مواد اولیه را افزایش میدهد و از این طریق به تورم وارداتی و کاهش عرضه کل منجر میشود.
در چنین ساختاری، کنترل نرخ ارز بدون اصلاح کسری بودجه تنها درمان موقتی بوده و پایدار نخواهد بود.
3. چرخه معیوب انتظارات تورمی
عامل سوم در استمرار تورم ایران، انتظارات تورمی مردم و فعالان اقتصادی است. هنگامی که عموم مردم و تولیدکنندگان باور دارند افزایش قیمتها ادامه خواهد داشت، رفتار آنها خود به تشدید تورم منجر میشود:
- خانوادهها بهجای پسانداز، به خرید هیجانی و احتکار روی میآورند.
- تولیدکنندگان قیمت کالا را پیشدست افزایش میدهند.
- کارگران خواهان دستمزد بالاترند تا قدرت خرید خود را حفظ کنند.
نتیجه، تداوم و تشدید تورم موجود است؛ چرخهای که تقریباً تمام اجزای اقتصاد را درگیر کرده و بازتولید میکند.
جمعبندی و نتیجهگیری
تورم مزمن ایران حاصل سه ضلع وابسته و خطرناک است:
- کسری بودجه دولت و رشد نقدینگی – علت اولیه و پایه پولی تورم.
- ناترازی نظام بانکی – تقویتکننده رشد نقدینگی و تخصیص ناکارآمد منابع.
- بیثباتی نرخ ارز – انتقالدهنده و تشدیدکننده تورم از مسیر هزینه و انتظارات تورمی.
تجربه نشان میدهد پرداختن تنها به یک ضلع این مثلث، مانند کنترل نرخ ارز، بدون اصلاح بودجه و نظام بانکی، نتیجه پایدار نمیدهد. حتی دورههای موقتی ثبات اقتصادی (مانند سالهای پس از برجام) نیز تا زمانی که اصلاحات ساختاری صورت نگیرد، شکننده و گذرا خواهند بود.
راه مهار تورم، تصمیمی شجاعانه و هماهنگ است: اصلاح بودجه، ساماندهی نظام بانکی، و ثبات بخشیدن به سیاست ارزی. تنها در این صورت میتوان چرخه معیوب تورم را شکست و به مسیر رشد پایدار اقتصادی بازگشت.
نویسنده: دکتر شاهرخ شجری، تحلیلگر مسائل اقتصادی، بازرگانی و کشاورزی