تطبیق زندگی ایرانیان با زندگی دیگران
سیمای جمهوری اسلامی ایران که رسانه ملی نام گرفته است، در گزارشی که به مناسبت دهه فجر پخش کرده تلاش نمود تا به این سوال جواب دهد که
مزرعه سبز : سیمای جمهوری اسلامی ایران که رسانه ملی نام گرفته است، در گزارشی که به مناسبت دهه فجر پخش کرده تلاش نمود تا به این سوال جواب دهد که اگر همچنان محمدرضا پهلوی بر ایران سلطنت میکرد اوضاع کشور چگونه بود؟ و در همان مقدمه گزارش خبرنگار صدا و سیما به تبلیغات رسانههای فارسی زبان مخالف جمهوری اسلامی ایران اشاره و اضافه کرد که گزارش تهیه شده قرار است به این تبلیغات پاسخ دهد.
حتی اگر این جمله از زبان خبرنگار صدا و سیما اظهار نمیشد باز هم غیرممکن است که بتوان تصور کرد در رسانه جمهوری اسلامی کوچکترین اشاره و یا احتمال مثبتی را درباره تداوم حکومت سلطنتی در ایران مطرح کند؛ اما وقتی گزارشگر اعلام میکند که این گزارش قرار است به تبلیغات مخالفان جمهوری اسلامی پاسخ دهد، تکلیف مخاطب با موضوع، محتوا و کارکرد گزارش از همان ابتدا مشخص و روشن میشود.
گزارش پخش شد برای مستند کردن اظهارات و اطلاعات خود کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را به عنوان نمونههای تطبیقی معرفی و اضافه میکند که اگر شاه کماکان بر ایران حکومت میکرد ایران همانند یکی از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس میشد.
البته انتخاب کشورهای مذکور به عنوان نمونههای قابل تطبیق با ایران مقداری عجیب است؛ چراکه در ایران بیش از پیروزی انقلاب اسلامی صنایع گوناگونی مانند ذوب آهن، تولید فولاد، خودروسازی، تراکتورسازی، صنایع کوچک مانند لوازم خانگی وجود داشت و در بخش صنایع نفت و گاز، ایران پالایشگاههای متعدد نفت و گاز داشت و فرآوردههای تولیدی این پالایشگاهها به مصرف داخلی میرسید؛ در حالی که برخی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس حتی امروز نیز پالایشگاه نفت ندارند و یا فرآوردههای تولیدیشان حتی کفاف مصرف داخلیشان را هم نمیدهد. به همین دلیل گمان نمیرود که این مقایسه یا تطبیق روا و درست باشد.
البته کشورهای مانند سنگاپور و ژاپن که در همان روزهای صنایع مشابه ایران داشتند، میتوانست در این گزارش به عنوان نمونه تطبیقی مورد استفاده قرار گیرد؛ ولی از آنجا که قرار است این گزارش ایران را دارای موقعیتی به مراتب بهتر از نمونههای تطبیقی نشان دهد، انتخاب ژاپن و سنگاپور از دستورکار کنار گذاشته شد.
گزارش توضیح میدهد که در ایران در دوران حکومت جمهوری اسلامی از توسعه اقتصادی و صنعتی خیره کنندهای بهرهمند شده؛ در حالی که کشورهای یاد شده ـ کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس ـ فقط توانایی استخراج و فروش نفت را دارند و ایران تحت زمامداری جمهوری اسلامی از قابلیتهای شگفتآوری در صنعت نفت و گا ز و پتروشیمی بهرهمند شده و در سایر زمینههای علم و تکنولوژی موقعیت ممتازی پیدا کرده است.
این گزارش البته سایر حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را دربرنمیگیرد و در آن محورها سکوت کرده است. به همین دلیل ضروری نیست که ادعاهای بیان شده پاسخ داده شود؛ اما در مورد پیشرفت اقتصادی ایران در حکومت جمهوری اسلامی و مقایسه آن با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس نکته مهم این است که گزارش ابتدا تایید میکند که شهرهای این کشورها ظاهری پیشرفته و توسعه یافته دارد؛ اما بلافاصله گزارشگر توضیح میدهد که در پشت این ظاهر زیبا و زیرپوست این توسعه یافتگی عقب ماندگیهای زیادی وجود دارد؛ چنانکه مثلا عربستان حتی نمیتواند بنزین خود را تولید و تامین کند و اگر روزی بنزین از خارج کشور وارد نشود، کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس زمین گیر میشوند.
تردیدی نیست که جمهوری اسلامی ایران در ابعاد گوناگون صنعتی و اقتصادی پیشرفتهای زیادی داشته است؛ اما تطبیق ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس صحیح نیست و باید با کشورهایی همچون ترکیه تطبیق پیدا کند.
نکته مهم دیگر در این باره این است که پیشرفتهای اقتصادی ایران در دوره حکومت جمهوری اسلامی آیا جهتگیری بهبود زندگی عمومی مردم را داشته یا پایههای گوناگون حکومت را تقویت کرده است؟ برای پاسخ دادن به این سوال کافی است این مساله روشن شود که ایرانیان در حال حاضر چقدر احساس خوشبختی میکنند؟ این احساس خوشبختی در نزد شهروندان کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس چند درصد مردم را شامل میشود؟ آیا توانمندیهای هستهای، موشکی، دفاعی، نانو تکنولوزی، نفت، گاز، پتروشیمی و صنعت زندگی شهروندان ایرانی را تسهیل کرده است؟ اگر پاسخ مثبت است آیا زندگی در داخل مزرهای جمهوری اسلامی سادهتر و لذتبخشتر است یا شهروندان اماراتی، سعودی و بحرینی از زندگی لذت بخشتری برخوردارند؟
در عین حال، حتماً درآمدهای صادراتی کشورمان در حکومت جمهوری اسلامی متنوعتر شده و افزایش داشته است؛ اما جمهوری اسلامی توانسته این درآمدهای ارزی را پایدار و باثبات کند؟ آیا این درآمدهای سطح زندگی عمومی مردم را ارتقا داده است؟
افزایش درآمدهای صادراتی برای جمهوری اسلامی ایران آیا هزینه ارتقای زندگی عمومی شهروندان ایرانی را تامین کرده است یا هزینههای داخلی و خارجی هیات حاکمه کشور را پرداخت کرده؟ آیا افزایش دلارهای نفتی زندگی شهروندان ایرانی را لذت بخشتر و مرفهتر کرده یا مخارج اجرای راهبردهای هیات حاکمه در داخل کشور را تامین کرده است؟
اگر توسعه صنعتی و اقتصادی ایران در دوره حکومت جمهوری اسلامی، زندگی ایرانیان را بهبود بخشیده، میباید اعتراف کرد که جمهوری اسلامی در دستیابی به اهداف توفق داشته است؛ اما اگر این افزایش درآمدها زندگی ایرانیان را آن قدر که انتظار میرفته توسعه نداده و باعث ارتقای زیست ایرانیان نشده است، آیا باز هم پیشرفتهای اقتصادی و صنعتی ایرانیان به نفع ایرانیان بوده و یا منافع جمهوری اسلامی را برآورد کرده است؟
نادر کریمی جونی ـ کارشناس اقتصاد کشاورزی