آب و خاک ایران درست نمیشود، مگر با اصلاح جامعه
دبیر ادبیات شوخ طبع و خوش خنده ما آقای سبحانی در شیراز سال ۱۳۷۹ خاطرهای برایمان تعریف کرد که میتواند تلنگری بر پیکر هر ایرانی باشد.
اخبار سبز کشاورزی: دبیر ادبیات شوخ طبع و خوش خنده ما آقای سبحانی در شیراز سال ۱۳۷۹ خاطرهای برایمان تعریف کرد که میتواند تلنگری بر پیکر هر ایرانی باشد.
او میگفت عروسم آلمانی است و رفته بودم خانه پسرم در آلمان، قرار شد به اتفاق عروسم با مترو به جایی برویم.
از آنجایی که شوخ طبعیام گل کرده بود و میخواستم از زرنگی ایرانیا برایش بگویم، بیآن که بلیت مترو را تحویل دهم از گیت رد شدم و سوار شدیم.
در مترو به او گفتم ببین ما ایرانیها چقدر زرنگیم، بلیت ندادم و سوار شدم.
عروسم گفت: ایستگاه بعد باید پیاده شویم، پس از پیاده شدن دست من را گذاشت در دست پلیس مترو که این آقا مرتکب جرم شده و بلیت نداده سوار مترو شده است.
ما بودیم حتی اگر در ایدهآل ترین شرایط قانونمداری و حساسیت حاکمیت قانون بودیم، میگفتیم مهمان هست، غریب و قوم است و باید احترامش گذاشت.
اگر آلمان بعد از ویرانی و چند پارگی دوباره برمیخیزد و سکاندار میشود به خاطر مرکلها بوده است، به خاطر چنین مسئولیتهای اجتماعی بوده است.
بسیار از این داستانها خواندیم و شنیدیم بیآنکه تلنگری برایمان باشد که از خواب برخیزیم، شاید هم خودمان را به خواب غفلت زدهایم.
بهعنوان یک کشاورزی خوانده اگر از من بخواهند در 100 صفحه در خصوص مشکلات کشاورزی ایران و راه حلهای آن بنویسم، 99 صفحه از جامعه مینویسم، از ساختارهای معیوب و اداری کشور که به جای پاداش دادن به عملکردها و توانمندیها به زمان حضور در اداره پاداش دادند و بخشی از جامعه را که مسئول بودند به فلج کاری مبتلا کردند و در نهایت در صفحه آخر از کشاورزی خواهم گفت.
کشاورزی یک فعالیت اجتماعی و یک هویت است
این روزها زیاد میخوانیم و میشنویم که در کشور بحران آب داریم، خشکسالی است و دغدغه نجات خاک و آب ایران را مطرح میکنیم، حال آنکه بحران انسانیت داریم، بحران اخلاق و ارزشهای انسانی، بحران ساختارهای فاسد و معیوب در اداره امور کشور.
کشاورزی را فقط تامین نیاز و منبع درآمد دیدیم، غافل از اینکه کشاورزی در کنار اینکه یک کسب و کار و راهی برای امرار معاش است، یک فعالیت اجتماعی و یک هویت است و این جامعه را همچون دیگر ندانمکاریها به ویژه با بازار محصولاتش سرکوبش کردیم.
در قرآن در سوره اعراف آیه 85 خواندیم که اگر اموال مردم را کم دهیم، مرتکب فساد شدهایم، اما به محصول کشاورز که رسیدیم بزخری کردیم و به خودمان افتخار کردیم که خوب خریدیمش، غافل از آنکه مفسد هستیم و تکلیف هم مشخص.
انباشت سرمایه اجتماعی انجام ندادهایم که امروزه ثمرهاش را بچینیم، این روزها درد، درد بحران آب و خاک نیست، رنج اخلاق و انسانیت است، ضعف سرمایه اجتماعی (بیاعتمادی، ضعف در مسئولیتپذیری و مشارکت و همدلی) است و از هر راهی که ممکن بود جامعه را بهسمت بیراههها بردیم، مساله آب و خاک ایران درست نمی شود، مگر آنکه نخست ساختارها و جامعه اصلاح یابد.
بهنام دهقانی