ابهامات جدی درباره 5 میلیارد دلار سرمایه گذاری جذب شده
نادر کریمی جونی
میان دم خروس و قسم به مقدسات، کدام یک را باید باور کرد؟ چندی پیش مقامات وزارت امور اقتصادی و دارایی اعلام کردند که طی یکسال فعالیت دولت سیزدهم 4.8 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب شده است.
اخبار سبز کشاورزی : این عدد بعدها از سوی رئیسجمهور به 5 میلیارد دلار اتقاء داده شد، البته این 200 میلیون دلار سرمایه احتمالا جذب شده، چندان محل اعتنا نیست و موضوع آن است که 5 میلیون دلار سرمایه که ادعا میشود، جذب شده است توسط چه کسی و چگونه جذب شده است؟
آیا رئیس جمهور که برخلاف وزیر امور اقتصادی و دارایی چهار درصد رقم سرمایهگذاری را افزایش میدهد، معنی جذب سرمایه به میزان پنج میلیارد دلار را درک میکند و میداند که جذب سرمایه به این میزان با چه دشواری مواجه است؟
برای نمونه باید به ناتوانی دولت حسن روحانی در جذب خط اعتباری روسیه برای ایران اشاره کرد؛ در این باره همگان به یاد دارند که مسکو خط اعتباری پنج میلیارد دلاری برای ایران تعیین کرد و به ایران فرصت داد که از این خط اعتباری استفاده کند، اما ایران در زمان دولت گذشته نتوانست بیشتر از نصف این خط اعتباری را جذب کند. این موضوع آنقدر کشدار شده که روسیه از پرداخت بقیه خط اعتباری صرف نظر کرد.
در تمام دولت محمد احمدینژاد که مشابه دولت رئیسی رابطه گرمی با جهان ثروتمند و سرمایهگذاران بینالمللی نداشت موضوع جذب سرمایه خارجیان تقریبا به فراموشی سپرده شده بود.
در دولت پیشین هم سوالی مهم و بزرگ از سوی خارجیان در گفتگو با مقامات اقتصادی کشورممان مطرح میشد که هیچ وقت پاسخ درست و اقناعکنندهای به آن داده نشده؛ سرمایهگذاران و سرمایهداران غیرایرانی همواره میپرسیدند که اگر سرمایهگذاری در ایران تا این حد جذاب است و امنیت کامل دارد؛ چرا ایرانیان ساکن خارج از کشور سرمایههایشان را به درون کشور منتقل نمیکنند و در ایران سرمایه گذاری نمینمایند.
خارجیها همچنین میپرسیدند اگر شرایط در ایران مهیاست؛ چرا ایرانیان سرمایههای خود را به خارج از کشور منتقل و از نگهداشتن و هزینه کردن سرمایههای خود در کشور پرهیر و احتراز مینمایند؟
آیا کنون اوضاع تغییر کرده و ایرانیان برای وارد کردن سرمایههای خود و سرمایهگذاری در ایران صف بستهاند؟
آیا خارجیان مشاهده کردهاند که ایرانیان ساکن داخل کشور از خروج سرمایههایشان پرهیز میکنند و به سرمایهگذاری در داخل روی آوردهاند؟ دستکم اطلاعات انتشار یافته و بالاخص اطلاعات غیررسمی منتشر شده نشان میدهد که طی یکسال گذشته 9.5 میلیارد دلار از سرمایههای ایرانیان به خارج از کشور فرار کرده است؛ در این صورت و اگر ادعای جذب 5 میلیارد دلار سرمایه از سوی دولت سیزدهم درست و صادقانه باشد باز گمان غالب آن ست که تراز سرمایهگذاری در ایران طی یک سال گذشته منفی 4.5 میلیارد دلار بوده باشد.
ضمن آنکه سرمایهگذران خارجی که میخواهند پولهایشان را به داخل ایران بیاورند در وهله اول ریسک سرمایه گذاری در کشورمان که از سوی نهادها و دیدبان های اقتصادی مانند واحد اطلاعات مجله اکونومیست برآورد و منتشر میشود را بررسی میکنند و سپس درباره انتقال سرمایه به ایران تصمیم میگیرند.
حالا با توجه به این ریسکهای سرماسهگذاری در ایران تغییری نکرده گفتگوهای وین به سرانجام نرسیده و چشم انداز ارتباط با کشورها گوناگون و بالاخص کشورهای ثرتمند مانند گذشته خاکستری است چه انگیزهای برای سرمایهگذران و صاحبان سرمایه در خارج از کشور وجود دارد که علاقهمند به انتقال سرمایه و سرمایهگذاری در ایران باشند؟
هر چند نمیتوان دولت و مقامات دولتی را به عدم صداقت در این موضوع متهم کرد، اما ابهامات جدی درباره این سرمایهگذاری و میزان آن وجود دارد آیا دولت به میدان آمدن سرمایههای خرد شهروندان ایرانی و هجوم پول به سوی برخی امور تجاری یا تولیدی را به مثابه سرمایهگذاری تلقی کرده و آن را به عنوان جذب سرمایه به ایرانیان اعلام کرده است؟
نادر کریمی جونی