هیچ راهبـرد علمـی برای امنیت غذایـی وجود نـدارد
دکتر بخشنده: هیچ راهبـرد علمـی برای امنیت غذایـی وجود نـدارد بخش دوم کشاورزی ایران برخلاف بسیاری از رشتهها هنوز از تاریخ مدونی برخوردار نیست.
بخش دوم
کشاورزی ایران برخلاف بسیاری از رشتهها هنوز از تاریخ مدونی برخوردار نیست، البته برخی از محققان و علاقهمندان برای تاریخنگاری کشاورزی ایران تلاشهای فراوانی کردهاند؛ ولی از آنجا که ایران کشوری با پیشینهای غنی است و یکی از مراکز مهم پیدایش کشاورزی جهان محسوب میشود؛ آنچه تاکنون انجام شده بخش کوچکی از این تاریخ است و شایسته است که در آینده، تاریخ کشاورزی کشور بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
اخبار سبز کشاورزی؛ در این رابطه تلاش شده تجارب و نظرات چند گروه از صاحبنظران بخش کشاورزی کشور بهصورت مکتوب یا در قالب مصاحبه حضوری گرفته شود.
بدین منظور با تنی چند از کارشناسان و صاحبنظران این حوزه و با هدف آشنایی با خاطرات و رویدادهای تلخ و شیرین، موفقیتها و ناکامیهای مدیریتی شخصیتها و بزرگان، بهخصوص جهاد کشاورزی، کشاورزی و جهاد سازندگی و افرادی که در مصادر مختلف و مهم کشاورزی مسئولیت داشتهاند به گفتوگو نشستیم تا تجارب و نظرات آنان در قالب مصاحبه ثبت شود.
در این بخش، جلسه گفتوگو با دکتر عبدالمهدی بخشنده منتشر میشود که بدون شک تجارب غنی علمی و عملی ایشان میتواند گنجیه پر ارزش برای فعالان و کارشناسان این بخش باشد.
گفتنی است در این جلسه دکتر زند و دکتر خلیج از اعضای کمیته تدوین تاریخ شفاهی به طرح سوالاتی از دکتر بخشنده میپردازند و ایشان پاسخگوی سوالات این دو کارشناس حوزه کشاورزی است.
بیشتر بخوانید:
دکتر بخشنده: کمبود سرمایهگذاری، چالش بزرگ صنعت کشاورزی (بخش اول)
با توجه به اینکه مصاحبه دکتر بخشنده در مجموعه تاریخ شفاهی ایران بالغ بر 60 صفحه است، اخبار سبز کشاورزی (مزرعه سبز) تصمیم دارد آن را در سه بخش به مخاطبان گرامی عرضه دارد که در بخش سوم درباره اهمیت روستا و تولیدات کشاورزی در روستا و برنامه ریزی در بخش کشاورزی صحبت خواهد شد.
***
دکتر خلج: جنـاب آقـای دکتـر بخشـنده! دو سـؤال مهـم و مطرح که باید بیشـتر مـورد بحـث و بررسـی واقعبینانه قـرار گیـرد، بحـث امنیـت غذایـی و دیگـری سـرمایهگذاری در بخـش کشـاورزی اسـت. مسـئولیت اخیـر جنابعالـی در دبیرخانـه شـورای عالـی امنیـت ملـی کـه البتـه در تداوم سـنخیت بـا مسـئولیتهای قبلی جنابعالـی اسـت، موضـوع امنیـت غذایـی اسـت. موضوع بـا اهمیتی که اگر سـند مناسـبی بـرای آن تهیه شـود، شـاید از آن بتـوان بـه سـند مـادر یـاد کـرد کـه کل بخـش کشـاورزی و سیاسـتهای آن را میتواند متأثـر کنـد.
در مـورد امنیـت غذایـی دیدگاههـای مختلفی در کشـور وجـود دارد، ولی وجه مشـترک و نقطه وصـل و تفاهـم همـه دیدگاههـا ایـن اسـت کـه تحقق نسـبی امنیت غذایـی در امنیـت خـاک و امنیت آب اسـت؛ لـذا لازمـه پایـداری امنیـت غذایی، خاک خـوب، آب قابـل برنامهریزی و تعادل اکوسیسـتم است و البتـه بسـتر همـه اینها سلامت اسـت. در کنـار این مطلب، تـوان کمی تولیدات کشـاورزی و نـوع الگوی کشـت اسـت کـه در دیدگاههـا متفاوت اسـت. برخـی اعتقاد دارنـد باید با در نظـر گرفتن مزیتهای نسـبی کشـور، تولیـد را سـاماندهی و آن را صـادر کـرد و نسـبت بـه واردات محصـولات اسـتراتژیک اقـدام کـرد وعـدههای هـم برایـن باورنـد که اولویت کشـور، تأمیـن محصولات اسـتراتژیک مثـل گندم و محصـولات دیگر در داخـل اسـت.
واقعیتـی به نـام کرونـا از یـک سـو و تحریمهـا از سـوی دیگـر، ایـن نـگاه را برای کشـور ما تقویـت میکنـد. نظـر جنابعالـی بـا توجـه به مسـئولیتی کـه دارید و قبلا داشـتید، در این مورد چیسـت و چـه بایـد کرد ؟
دکتر بخشنده: علیرغـم اینکـه در بحـث امنیـت غذایـی بهعنـوان یکـی از مؤلفههـای امنیـت ملـی کشـور مباحث زیادی در دو دهه گذشـته انجام شـده و مطالعات زیادی شـده اسـت و ادبیـات زیـادی توسـط دسـتگاهها و تشـکیلات مختلـف، تولیـد و خلـق شـده اسـت و بـاز علیرغـم اینکه مقولـه امنیـت غذایـی حداقـل توسـط مراجـع علمـی مـورد توافـق دنیـا (از جملـه فائو و سـازمان بهداشـت جهانـی) تعریـف مشـخصی دارد و تولیـد کمـی و دسترسـی و سلامت اینهـا اجـزای آن اسـت کـه همـه میدانید؛ وقتی با آقای شـمخانی جلسـهای داشـتیم که در مورد امنیت غذایی چه کار کنیم، مشـخص شـد کـه در واقـع، الان راهبـرد امنیـت غذاییمـان از منظـر امنیـت ملی هنوز مشـخص نیسـت.
امنیـت غذایـی یکـی از مؤلفههـای امنیـت ملـی کشـور
یعنـی میگفتند بنشـینیم بحـث کنیـم و جلسـاتی را بهطـور مقدماتـی شـروع کردیـم. آقـای دکتـر زنـد هـم بـا آقـای دکتر سـلطانی گـرگان آمدنـد و گـزارش دادنـد. از مرکز پژوهشهـای مجلس و مرکز پیشـرفت و تکنولـوژی آمدند و بعـد گفتنـد دانشـگاه فردوسـی مشـهد کاری کـرده بودنـد کـه تمـاس گرفتیم کـه بیایند و غیـره.
هیـچ راهبـرد علمـی از منظـر ملی برای امنیت غذایـی دیده نمیشود
علیرغم اینکـه مطالعـات انجـام شـده اسـت، ولـی هیـچ راهبـرد علمـی از منظـر ملی راجـع بـه امنیت غذایـی وجود نـدارد. قبلا هـم یـک شـورایی بـه نـام شـورای سلامت و امنیـت غذایـی وجود داشـت کـه عملا در دولت آقـای روحانـی تبدیـل شـد بـه شـورای عالی سلامت کـه در آنجـا بحثهایـی در رابطه بـا باقیمانده سـموم سلامت غـذا و اسـتانداردهای غذایـی میشـد.
دوبـاره دیـدم اخیـرا عنوان شده که هیچ چارچوب مشـخصی کـه الان تعریـف کنیـم نیسـت. حداقـل در ایـن دو سـه جلسـه اخیـر کـه در خدمـت آقـای دکتر زنـد بودیـم، مقولـه آب را مطـرح کـرد کـه مثلا آب موجود در کشـور چقدر اسـت و بخش کشـاورزی چه میزان اسـتفاده میکنـد و چـه مقـدار میتوانـد اسـتفاده کنـد، برنامهریـزی بخش کشـاورزی با چقـدر آب باشـد.
هیچ آمار مطمئنـی کـه 10-20 درصـد هم نزدیک باشـد وجـود ندارد مثلا حرفهایی که دوسـتان مـا در وزارت نیرو میزننـد بـا حرفهایـی کـه در آب و خـاک (که آقـای اکبری هم در آن جلسـه بـود) میزنند خیلـی متفاوت اسـت؛ یعنـی تفـرق خیلی زیاد اسـت.
چارچوبهای مشـخصی برای برنامهریـزی وجود نـدارد
وقتی تفرق زیاد اسـت شـما نمیتوانیـد هیچ چارچوبـی را بنیانگذاری کنیـد. عـرض کـردم آب مقولـهای بسـیار مهـم اسـت و باید چارچوبهای مشـخصی داشـته باشـد و دولتها بـر مبنـای آن بتواننـد برنامهریـزی کننـد. در این زمینه چیـزی وجود نـدارد.
روی کاغذ ادبیـات زیادی وجود دارد؛ ولـی اگـر مثلا کاری که آقای دکتر زند و همکارانشـان در سـازمان تحقیقات انجام دادند وسـط بگذاریم بچههـای وزارت نیـرو بحثهـای زیـادی دارنـد. حتی در خـود وزارتخانه چـون هنوز این بحث نهایی نشـده اسـت.
زیرمجموعههـای مختلـف شـامل آب و خـاک و زراعت و غیره مسـایل مختلفـی دارنـد. کاری که آقای دکتـر زنـد و همکارانشـان انجـام دادنـد یـک مدل اسـت. شـما باید بگوییـد یک مـدل داریم و شـما بگویید چـه میخواهیـد داخـل آن بگذاریـد تـا خروجیهـا را بر اسـاس آن بچینیـم.
اینها بـه چارچوبهـای ثابتی نرسـیدهاند و میخواهـم بگویـم ایـن بحث در جمهوری اسلامی باز اسـت و هنوز به چارچوب نهایی نرسـیده اسـت و هنـوز میشـود روی یکسـری از مؤلفههـای آن بحـث کـرد. حـالا شـما بحـث خـاک را مطـرح کردیـد که بـاز من بایـد معترض باشـم. ما در ایـن یک دهـه اخیر که خـود مـن بـودم اینقـدر که بـه مقولـه آب پرداختیم به مقوله خـاک نپرداختیـم و مغفول مانـد؛ در حالی که در هـر حـال خـاک بسـتر تولید اسـت. اگـر آب خوبی هـم از لحاظ کیفی هـم از لحاظ کمی روی این بسـتر بیایـد و بسـتر بـه لحـاظ حاصلخیـزی و سـاختار فیزیکـی آمـاده نباشـد فایـدهای ندارد.
بیشتر بخوانید: واقعاً مملکت وزیر دانا میخواهد
مـا به ایـن زمینه خیلـی کـم پرداختهایـم و بایـد بیشـتر پرداخته شـود و حالا کمـک کردیم به آقـای اکبری و بـرای اولین بار یـک اداره کل در سـاختار وزارتخانـه بـه نـام «اداره کل امـور مربـوط به خـاک» ایجاد کردیم و نشـانههایی در رابطـه بـا بحـث حاصلخیـزی خاک و کمـک به تغذیـه و کمکهایی که بایـد انجام دهیـم در برنامههای مصوب مجلس گذاشتیم؛ ولـی در ایـن زمینـه خیلـی موفـق نبودهایـم.
خصوصا اینکه این مطالعات نشـان میدهـد اکثـر خاکهـای کشـور از لحـاظ مـاده آلی خیلـی فقیر هسـتند. حـالا به جز دو سـه منطقه زیـر نیـم و زیـر شـش دهـم و زیـر چهار دهـم هسـتند. مثلا خوزسـتان کـه یکـی از قطبهای تولیـد اسـت، متوسـط مـواد آلـی خـاک آن زیـر نیم (حـدود چهار دهـم) اسـت و مـا بیشـتر آن را داریم از طریـق کودهـای شـیمیایی جبـران میکنیـم کـه آن هـم خطـرات خـاص خـود را دارد.
بالاخـره بایـد یک توسـعه پایـداری در امنیـت غذایی ما انجام شـود که آن توسـعه پایدار خـودش زیرشـاخههای مختلفی دارد تـا مـا بتوانیـم حداقـل، بهرهوری ایـن نهادههـای تولید و منابع پایـه تولید را بـالا ببریم.
حالا اگـر باز فرصت شـود مـن صحبـت میکنـم؛ کاری کـه مـا در وزارتخانـه کردیـم مثل یـک ماتریـس چندوجهی بـود. واقعا اگـر بـه برنامههایـی کـه ریختهایـم بـه صورت یـک ماتریـس نگاه کنیـم یک ماتریـس چندوجهی اسـت که افزایـش بهـرهوری منابـع تولیـد جزو برنامههـای اصلی ما بـود.
توانسـتیم بهرهوریمان را بـالا ببریم
حالا نمیخواهـم بگویم که موفـق بودیم، نه؛ نقـاط ضعـف مـا زیـاد بود ولی چارچـوب آن برای ما مشـخص بود و مـا توانسـتیم بهرهوریمان را بـالا ببریم.
بحـث سلامت غـذا قطعـا مهم اسـت. در یکی دو دهه گذشـته بیشـتر به تولیـد کمی پرداخته شـد. در مجمـوع، کشـاورزی کشـور وقتـی بحـث از تولیـد کیفـی میکردیم حداقـل در سـاختار دولتـی کمتر جای توجـه بـوده اسـت.
مثلا وقتـی ما در سـال 83 در گنـدم خودکفا شـدیم من بهعنـوان معـاون برنامهریزی با آقـای شـریعتمدار کـه معـاون وزارت کشـاورزی بـود با هـم همنظر بودیـم و دنبـال کردیم که از ایـن به بعد گندم را بر اساس کمیت نخریـم بلکـه بـر اسـاس کیفیت گنـدم بخریـم؛ یعنی به عنـوان خریـد تضمینی گنـدم را بـر اسـاس کمی گنـدم، قیمتگـذاری یکسـانی نکنیـم و بگوییـم کیلویـی هـزار تومـان بخریـم.
بایـد بگوییـم بـا پروتئیـن 10درصـد ایـن قیمـت میخریـم و بـا پروتئیـن 12درصـد این قیمـت میخریم و غیـره. کما اینکـه در دنیا در رابطـه بـا قیمـت گنـدم بـر اسـاس پروتئیـن یـا میـزان گلوتـن آن اسـت، ولـی مـا تنهـا کاری که اینجـا کـرده بودیم خریـد بـر اسـاس جـدول پاکـی بـود. قیمتهـا بـر اسـاس ناخالصـی و پاک بـودن از وجـود علفهـای هـرز، تفاوتهـای جزیـی در کیلویـی 10 تومـان و 20 تومـان داشـتند.
بیشتر بخوانید: روزمرگی در تصمیمگیریهای بخش کشاورزی
زیرسـاختها فراهم نبود
ایـن موضـوع را آوردیـم در سـازمان برنامه و بودجـه و گفتیـم مـا از ایـن بـه بعـد گنـدم را بر اسـاس کیفیـت میخریـم، اما چـون باید زیرسـاختهایی ایجـاد میکردیـم، نشـد. حتی در سـال اول میخواسـتیم 5 هزار نمونـه از اینها بگیریم. گفتنـد چون مراکز خریـد مجهـز بـه دسـتگاه اندازهگیری پروتئین نیسـتند صف تشـکیل میشـود و میبینید پنجـاه تا کامیون بـا هـم معتـرض میشـوند کـه معطـل شـدهایم. بـرای انجـام ایـن کار بایـد زیرسـاختهای آن را بهوجـود بیاوریـد.
وقتـی در ایـن زمینـه بحـث میکردیـم در سـاختارهای دولتی خیلی مورد اسـتقبال نبـود، در عین حـال همـه تأییـد میکردنـد. مـا در ایـن زمینهها عقب هسـتیم. در زمینـه سـاماندهی بـازار محصولات کشـاورزی، اگر زنجیرهها تشـکیل شـوند و شـبکههای تولیـد از این خردهفروشـی بیـرون بیاینـد مثل همین فروشـگاههای زنجیرهای بشـوند آن وقت هر محصولـی را نمیپذیرند.
الان فروشـگاههای زنجیـرهای بـزرگ قبـل از اینکه یک ماده غذایـی را بیاورند علاوه بر بحـث کمیت محصول روی کیفیـت آن هـم انگشـت میگذارنـد و ایـن باعـث میشـود کـه تولیدکننـده روی این مقولـه بهتر عمـل کنـد.
اهمیت محصـول سـالم و کیفی در کشـاورزی قـراردادی
در کشـاورزی قـراردادی اگر بتوانیم توسـعه دهیم (عرض کردم پایههایش گذاشـته شـده اسـت) یکـی از بحثهـا همیـن محصـول سـالم و کیفی اسـت. مثال آقـای عبداالله در شـرکت روژین کرمانشـاه وقتـی میخواهـد گوجهفرنگـی بخـرد نـوع رقـم آن را هـم تعییـن میکنـد. میگویـد ایـن گوجه را بایـد برای مـن تولیـد کنیـد مثلا گوجههای گوشـتی. در ایـن زمینه ما مشـکل داریـم و باید تالاش بیشـتری کنیم.
دکتر زند: آقـای دکتـر! شـما فرمودیـد در چهـار دهـه اخیـر، میـزان سـرمایه گذاری از 5درصـد بالاتر نرفته اسـت . بخـش کشـاورزی کشـش نداشـته یـا کشـور برنامـهای نداشـته اسـت؟ میـزان سـرمایه گذاری مطلـوب چه عـددی بایـد باشـد و بـا فـرض انجام ایـن سـرمایه گذاری، اولویـت با کـدام قسـمتهای بخش باید باشـد تا منجـر به تحـول بخش کشـاورزی شـود؟
دکتر بخشنده: در همه کشـورها خصوصا کشـورهای پیشـرفته صنعتـی، بخـش کشـاورزی در مقایسـه با سـایر بخشهـای اقتصادی به نوعـی مورد حمایتهای مسـتقیم و غیـر مسـتقیم دولـت قـرار میگیرد تـا بتواند رقابتپذیـر باشـد و بتواند با سـایر بخشهای اقتصـادی رقابت کنـد. در کشـورهای OECD نزدیـک بـه 48درصد ارزش کل تولیدات بخش کشـاورزی توسـط دولتها به خـود بخـش کشـاورزی یارانـه داده میشـود. عـرض کردم بـه صورت مسـتقیم و غیـر مسـتقیم در زیربناها و سـازهها و برندسـازی و تهیـه انبارهـا و انبارهـای فنـی و در بـذر و کـود سـرمایهگذاری میشـود.
البتـه کشـورهای مختلـف سیاسـتهای مختلفـی دارنـد کـه بسـتگی به شـرایط داخلـی خودشـان دارد، امـا برای اینکـه کشـاورزی بتوانـد رقابتپذیـر باشـد بایـد ایـن کار را بکننـد در غیر اینصـورت کشـاورزی نمیتواند بـا بخشـی مثـل مسـکن یـا حتی بخشـی مثل معـدن یـا بخشهایی از صنعـت رقابـت کند.
دولتهـا بایـد در فراهم کردن زیرسـاخت ها کمـک کننـد
ایـن مقولهای اسـت کـه بایـد در ذهنمـان باشـد کـه دولتهـا بایـد همـواره در زیرسـاختها کمـک کننـد، آن هـم در کشـوری مثـل مـا کـه اراضـی خردنـد و یکپارچـه نیسـتند و ورود تکنولـوژی و ماشـینآلات جدیـد معمولا از تـوان یـک کشـاورز خـرد خـارج اسـت.
در عیـن اینکـه بایـد زمینهـا را یکپارچه کنیـم تا بتوانیـم برای رقابتی کـردن بخـش باعـث افزایـش بهـرهوری و افزایش تولیـد و کاهش هزینهها بشـویم. یک اشـتباهی که اول انقلاب کردیـم در تشـکیل هیاتهـای هفـت نفـره بـود که خود مـن هم جـزو آن بودم. آمدیم بخشـی از اراضـی بـزرگ را خـرد کردیـم تحـت عنـوان تقسـیم کردن و ایـن اشـتباه را ناآگاهانـه در سـالهای اول انقلاب در بخـش کشـاورزی انجـام دادیـم.
مـن خـودم اعتـراف میکنـم بنـده هم عضـو هیئت هفـت نفره اسـتان خوزسـتان بـودم. مـا ایـن کار را ناآگاهانه کردیم، چون آشـنایی و شـناخت و تجربه نداشـتیم. بعدا به ایـن نتیجـه رسـیدیم کـه یکـی از مشـکلات ما خردبـودن اراضیمان اسـت. ما در دولـت آقـای روحانی و در دوره آقـای حجتـی چنـد بـار در ایـن بـاره بحـث کردیـم و به ایـن جمعبندی رسـیدیم کـه بایـد از بانکها کمـک بگیریـم تا شـاید کمـی در وضعیت اقتصادی کشـور منفعتی ایجاد شـود.
آن زمان با بانک کشـاورزی جلسـه گذاشـتیم بـرای کسـانی کـه میخواهند زمیـن بخرند و زمینهـای خرد را بـا هم یکی کننـد و ابعاد اقتصـادیاش را بزرگتـر کننـد تسـهیلات در نظـر بگیریم. بـرای یکپارچه کـردن و خرید زمین چند جلسـه تشـکیل دادیـم. منتهـا آنهـا گفتنـد کـه الان تـوان مالـی بانـک ایـن امـکان را نمیدهـد. ما میگفتیـم الان اگـر کسـی اراضـی خـرد را بتوانـد بخـرد و یک قطعـه 200 یـا 300 هکتـاری در قالب کشـت و صنعتهای کوچـک داشـته باشـد ما خیلـی بهتر میتوانیـم برنامهریزی کنیـم و خیلی بهتـر میتوانیم بهـرهوری عوامل کلـی را در ایـن واحـد کوچـک بالا ببریـم. در این زمینه هـم موفق نبودیم زیـرا بلافاصله خورد بـه تحریمها و ایـن مشـکلاتی کـه بـرای منابـع بانکها پیـش آمد.
موفقتریـن برنامـه بخـش کشـاورزی برنامـه سـوم توسـعه در دولـت خاتمـی بـود
خـود بانکهـا هـم رغبتـی ندارنـد؛ علیرغـم اینکـه هـر سـال مـا هـم در قانـون بردیـم هـم در برنامـه سـوم توسـعه. از نظـر مـن موفقتریـن برنامـه بخـش کشـاورزی همـان برنامـه سـوم توسـعه در دولـت دوم آقـای خاتمـی بـود کـه شـاخصها نشـان میدهد خیلـی پیشـرفتهای خوبـی داشـتیم. هـم در آن زمان و هـم حـالا خـود مـن مصر بـودم در هنـگام تدویـن برنامههای توسـعه (که حـالا رسـیدهایم به برنامـه پنجم و ششـم) هـم در کمیسـیون اقتصـاد و هم در کمیسـیون کشـاورزی شـرکت کنـم و در آنجا مصـوب کردیم کـه بانکهـای کشـور حداقـل بایـد 15درصـد منابـع تسهیلاتشـان را (کـه قبلا 25درصد بود بعـد کردند 15درصـد و بعـد کردنـد به انـدازه ارزش افـزوده بخـش)، اختصاص بدهند و به بخش کشـاورزی؛ ولـی هیچگاه ایـن عملیاتـی نشـد.
علیرغم پیگیریهـای متعددی کـه در بانک مرکـزی و کمیسـیونهای مختلف کردیم ُبعـد نظارتی اسـت؛ ولی بعـد از برنامه متوسـط 7 الـی 8 درصـد از منابـع تسـهیلاتی بانکهای کشـور به بخش کشـاورزی اختصاص پیـدا کرد. در ایـن سـالها کـه بـاز آن را هـم بـه ایشـان گفتـم شـما در این زمینـه یک غـش در معاملـه انجـام میدهید.
مـا چنـد بـار بـه بانکها نوشـتیم، مثلا وقتی بـه بانک ملـی و بانک سـپه و سـایر بانکهای دولتـی مراجعه میکردیـم یـا به صورت مکتوب از آنها میخواسـتیم که لیسـت تسـهیلاتی کـه به بخش کشـاورزی دادهاید را بـه مـا بدهیـد هیـچگاه ندادنـد.
غیـر از بانـک کشـاورزی که بانـک تخصصی بخش اسـت و شـاید بیش از 90درصـد منابـع خـود را بـه بخش کشـاورزی اختصـاص میدهد. دلیل آن مشـخص اسـت من بـه آنها هم گفتـم چـون مـن خـودم عضو شـورای عالی پـول و اعتبار بـودهام و در مجامـع بانکهای دولتی هم شـرکت میکـردم آن بخشـی را کـه بـه نـام بخش کشـاورزی میخواندم بیشـتر برای بخـش تجارت کشـاورزی بود؛ وامهـای تجـاری شـش ماهـه و حداکثر یک سـاله اسـت کـه بـرای واردات دو محمولـه شـکر میدادند.
این را بـه حسـاب بخـش کشـاورزی میگذاشـتند در حالـی که بیشـتر بحـث ما تسـهیلات برای سـرمایهگذاری بـود؛ سـرمایهگذاری میانمـدت و سـرمایهگذاریهای زیربنایـی نـه بـرای تجارت صـرف.
اهمیت سـرمایهگذاری زیربنایـی
وامهایـی که بانک کشـاورزی بـه کشـاورزان میدهـد سـرمایه در گـردش اسـت بـرای فصـل کشـت. اگـر ما بـه آنچـه که مد نظرمـان اسـت یعنـی بـه سـرمایهگذاری زیربنایـی نرسـیم مجموع اسـتهلاک بخـش کشـاورزی میتواند بر مجمـوع سـرمایهگذاری غلبـه پیـدا کنـد. یعنـی هر سـال نهتنهـا در ایـن زمینه پیشـرفتی نداشـتهایم؛ بلکه داریـم از سـرمایهمان هـم میخوریـم کـه بانکهـا هیـچ وقـت زیر بـار نرفتنـد و الان هـم به همیـن صورت اسـت. مثلا بانـک ملـی و صـادرات چـون یـک زمانـی از طـرف دولـت به نظر مـن مجبـور شـدند بروند هر کـدام 40درصـد سـهام نیشـکر جنوب را بخرنـد آن سـرمایهگذاری و خریدی کـه کرده بودنـد (چون جاری بـود) هر سـال میگذاشـتند به حسـاب بخش کشـاورزی.
الان بـه نظـر مـن بـا واقعی شـدن قیمـت ارز علیرغم اینکـه به بخش کلان اقتصاد کشـور و به معیشـت چنـد دهـک از مـردم خیلـی فشـار آمـد، امـا به نفع بخـش کشـاورزی شـد و قیمتها را تـا حد زیـادی بالا کشـید و واقعـی کـرد و یـک مقـدار باعـث مصونیت بخش کشـاورزی شـد.
آقای حجتـی و بنـده در خدمت ایشـان یکـی از دلایلـی کـه بـا تشـکیل وزارت بازرگانـی و جداشـدن بازرگانـی از بخش کشـاورزی مخالفت میکردیـم ایـن بـود که میدانسـتیم چون قیمـت ارز را دولـت بهصورت مصنوعـی برای جلوگیـری از تورم هـر سـال پاییـن نگـهمـیدارد واردات بهوفور صـورت میگیرد و تولیـد داخل تـوان رقابت با آن را نـدارد.
ما کـه آمدیـم ارز 2300 تومـان بـود بعـد شـد 2700 تومـان و بعد شـد 4200 تومـان. چون دولـت میخواهد ارز را پاییـن نگـهدارد تولیـد داخـل تـوان رقابـت بـا واردات بـا ارز 2700 تومـان را در خیلی مواقع نداشـت. همانطـور کـه عـرض کـردم میگفتنـد گنـدم را شـما میخریـد 1000 تومـان، بـا ارز 2700 تومانی گندم وارداتـی میشـد 730 تومـان. خـب برویـم وارد کنیـم.
این نـگاه و نحوه فکـر در دولت در خیلـی جاها غالب بـود. متأسـفانه حتـی در سـازمان برنامـه و بودجـه و حتی در مشـاوران اقتصـادی رئیس جمهـور و حتی در برخـی از وزرای کلیـدی.
آقـای حسـن هاشـمی وزیـر محترم بهداشـت کـه بنده برای ایشـان خیلـی احترام قائـل هسـتم و در حرفـه و تخصـص خـودش صاحبنظـر اسـت، علیرغـم اینکـه سـابقه جهـاد سـازندگی داشـت و چنـد دوره در شـورای مرکـزی جهـاد بـود و با مسـئله تولید و بافت روسـتا آشـنا بود جـزو وزرایی مجمـوع سـرمایهگذاری غلبـه پیـدا کنـد.
یعنـی هر سـال نهتنهـا در ایـن زمینه پیشـرفتی نداشـتهایم بلکه داریـم از سـرمایهمان هـم میخوریـم کـه بانکهـا هیـچ وقـت زیر بـار نرفتنـد و الان هـم به همیـن صورت اسـت.
مثلا بانـک ملـی و صـادرات چـون یـک زمانـی از طـرف دولـت به نظر مـن مجبـور شـدند بروند هر کـدام 40درصـد سـهام نیشـکر جنوب را بخرنـد آن سـرمایهگذاری و خریدی کـه کرده بودنـد (چون جاری بـود) هر سـال میگذاشـتند به حسـاب بخش کشـاورزی. الان بـه نظـر مـن بـا واقعی شـدن قیمـت ارز علیرغم اینکـه به بخش کلان اقتصاد کشـور و به معیشـت چنـد دهـک از مـردم خیلـی فشـار آمـد، امـا به نفع بخـش کشـاورزی شـد و قیمتها را تـا حد زیـادی بالا کشـید و واقعـی کـرد و یـک مقـدار باعـث مصونیت بخش کشـاورزی شـد.
آقای حجتـی و بنـده در خدمت ایشـان یکـی از دلایلـی کـه بـا تشـکیل وزارت بازرگانـی و جداشـدن بازرگانـی از بخش کشـاورزی مخالفت میکردیـم ایـن بـود که میدانسـتیم چون قیمـت ارز را دولـت به صورت مصنوعـی برای جلوگیـری از تورم هـر سـال پاییـن نگـه مـیدارد واردات بهوفور صـورت میگیرد و تولیـد داخل تـوان رقابت با آن را نـدارد.
ما کـه آمدیـم ارز 2300 تومـان بـود بعـد شـد 2700 تومـان و بعد شـد 4200 تومـان. چون دولـت میخواهد ارز را پاییـن نگـهدارد تولیـد داخـل تـوان رقابـت بـا واردات بـا ارز 2700 تومـان را در خیلی مواقع نداشـت. همانطـور کـه عـرض کـردم میگفتنـد گنـدم را شـما میخریـد 1000 تومـان، بـا ارز 2700 تومانی گندم وارداتـی میشـد 730 تومـان. خـب برویـم وارد کنیـم. این نـگاه و نحوه فکـر در دولت در خیلـی جاها غالب بـود. متأسـفانه حتـی در سـازمان برنامـه و بودجـه و حتی در مشـاوران اقتصـادی رئیس جمهـور و حتی در برخـی از وزرای کلیـدی.
تفـاوت دیدگاههـا و نگاهها بیـن وزرای کلیدی
آقـای حسـن هاشـمی وزیـر محترم بهداشـت کـه بنده برای ایشـان خیلـی احترام قائـل هسـتم و در حرفـه و تخصـص خـودش صاحبنظـر اسـت علیرغـم اینکـه سـابقه جهـاد سـازندگی داشـت و چنـد دوره در شـورای مرکـزی جهـاد بـود و با مسـئله تولید و بافت روسـتا آشـنا بود جـزو وزرایی بـود کـه در دولـت فرمودنـد که ما وقتـی میتوانیم گنـدم را از خارج وارد کنیـم، چرا در داخـل تولید کنیم؟ ایـن همـان بحـث اولی اسـت که کـردم در تفـاوت دیدگاههـا و نگاهها بیـن وزرای کلیدی.
مـن فکر میکنم احسـاس میکـرد کـه اگـر بودجـه دولـت را کـه بـرای خریـد تضمینـی میگذاشـتند یـا بـرای یارانه کشـاورزی میگذاشـتند شـاید سـهم سـرآمد اقتصاد بیشـتر شـود. دلیلی که ما مخالفت میکردیم این بود کـه نگـران بودیـم بـه اسـم کمبود و رفـاه حـال مـردم، از طریق انبـوه واردات بـا تولیـد داخل مقابله شـود.
ولـی الان کـه ارز قیمتـش واقعـی شـده اسـت هیچ کالایی وجـود ندارد کـه تولید داخـل با ارز 3 یـا 4 هزار تومانـی نتوانـد بـا آن رقابت کند. مـن احسـاس میکنـم اگـر قیمتهـا واقعـی شـود سـرمایهگذاری بیشـتر میشـود. چـون آدمهایـی کـه بـه خـود مـن مراجعـه میکننـد آدمهایـی کـه قبلا در بخـش صنعـت سـرمایهگذاری میکردنـد یـا در بخش سـاختمان فعالیـت میکردنـد ولـی وقتـی بـرای مشـورت میآینـد میگوینـد کـه مـا احسـاس میکنیـم الان بخـش کشـاورزی خیلـی جـای سـرمایهگذاری دارد و میبینیـم کـه بـازار ایـن محصولی کـه تولیـد میکنیم و امـکان صـادرات آن در کشـور موجـود اسـت. اینهـا آمدهاند به سـمت سـرمایهگذاری در بخش کشـاورزی.
جاذبـه سـرمایهگذاری در بخـش کشـاورزی
من الان بـه شـما عـرض میکنـم کـه بـا توجه بـه واقعی شـدن قیمـت ارز بعضی کالاهـا دارند بـه قیمـت خانه آخر میرسـند؛ مثـل صنایـع فولاد، سـیمان، مصالح سـاختمانی یا لـوازم خانگی اینقدر رشـد بالای قیمتی داشـتهاند کـه بـا همیـن ارز و دلار 25 هـزار تومانـی تقریبـا به حـالات تعادل خود رسـیده، امـا کالای کشـاورزی علیرغم اینکـه مـا میگوییم شـیر شـده اسـت 4500 تومان هنـوز جای رشـد دارد و ایـن جای رشـد قیمتهای بخش کشـاورزی جاذبـه سـرمایهگذاری در بخـش کشـاورزی را بیشـتر خواهـد کـرد. از ایـن فرصت باید اسـتفاده کرد؛ کمااینکـه میبینیـد الان خیلیهـا هسـتند کـه شـروع کردهانـد و اگـر منابـع مالـی دارنـد بـه بخش کشـاورزی میآورنـد و زمیـن میخرنـد و واحدهـای تولیـدی احـداث میکننـد. از ایـن لحاظ باعث خوشـحالی اسـت.
دکتر زند: معمولا سـرمایهگذاری در بخـش، توسـط مـردم و یـا بـا حمایـت دولـت صـورت میگیرد. آیا سـرکوب قیمـت محصـولات کشـاورزی کـه به دلیـل پاییـن نگهداشـتن مصنوعـی قیمـت ارز و اقـدام بـه واردات بوده اسـت موجـب کاهـش اسـتقبال مردمـی از سـرمایهگذاری شـده اسـت؟ و افزایش قیمـت ارز و واقعی شـدن قیمـت محصـولات کشـاورزی، انگیزه عمومی برای سـرمایهگذاری در بخـش را افزایش میدهـد و رونقی در افزایـش سـرمایهگذاری ایجـاد میکنـد. آیـا با ایـن نظـر موافقاید؟
دکتر بخشنده: همینطـور اسـت و در عیـن حـال یکـی از آرزوهـای ما کـه افزایش بهرهوری در بخش کشـاورزی اسـت تحقـق مییابـد، بـا واقعی شـدن قیمتهـا و رقابتی شـدن آن، کشـاورز هـم بـرای افزایـش بهـرهوری تلاش خواهـد کـرد.
ببینیـد درسـت اسـت کـه قیمت گنـدم امسـال 4000 تومان تعیین شـده اسـت و نسـبت به سـال گذشـته 60درصـد افزایـش قیمـت پیـدا کـرده اسـت؛ برخـی از نهادههـای تولیـد هـم قیمتـش رفته اسـت بـالا، کـود شـیمیایی (فسـفاتها و پتاسـیم) هم قیمتـش 7 الی 8 برابر شـده اسـت. حالا کـود اوره را میخواسـتند افزایـش دهنـد کـه به علـت اعتراضاتـی کـه شـد فعلا دسـت نگـه داشـتهاند؛ ولی سـال دیگر اجتنابناپذیـر اسـت یـا مثلا ماشـینآلات کـه رشـد خیلی بالایـی داشـت مثـل تراکتـور و ادوات در بخش چند برابر شـد. حالا کشـاورز با توجه صنعـت یـا برخـی از نهادههـای تولیـد مثـل سـم و علفکشها عمومـا بـه ایـن قیمتهـا، دقـت بیشـتری در مصـرف، در انتخـاب و حتـی شـرکتهای تولیدکننـده و عرضهکننده بهعمـل مـیآورد. بایـد رقابـت کنند. کشـاورز برای یک کیسـه کود 50 کیلویـی باید الان 400 یـا 500 هزار تومـان بپـردازد؛ پـس بـرای یـک هکتـار گنـدم که در مجمـوع از انـواع کـود بخواهد هفت یا هشـت کیسـه تـا ده کیسـه مصـرف کنـد بایـد 4 الـی 5 میلیون نقدینگی داشـته باشـد تا بـرای تأمین کـود پرداخت کند.
دکتر زند: اگر نفت دوباره رونق خود را پیدا کند، آیا این روند آسیب میبیند یا خیر؟
دکتر بخشنده: مـن گزارشـی از پژوهـشگاه انـرژی وزارت نفت خواندم چنین چشـماندازی حداقل تا میانمدت نیسـت. بـا چشـماندازی کـه هسـت نفـت دیگر دوبـاره آن رونقهـای دولت آقـای احمدینـژاد را کـه 150 دلاری و 130 دلاری بـود خیلـی پیـدا نخواهـد کـرد.
اگـر نفت هم دوبـاره افزایش قیمـت پیدا کند ما الان در کشـور نـه تنهـا در بخـش کشـاورزی در بخشهـای دیگر هـم اینقدر چالـه و مشـکلات داریم که بعیـد میدانم در آن زمـان دیگـر دولـت ارز ارزانی داشـته باشـد یا بخواهد از طریـق آن واردات انجام شـود.
دکتر خلج: آقـای دکتـر در مـورد سـرمایهگذاری و اقتصـاد کشـاورزی، سـه نظریـه وجـود دارد. یـک نظریـه حامـی ایجـاد جاذبـه سـرمایهگذاری در بخـش و بهمـوازات آن افزایـش تخصیـص یارانههـا و حمایتهـای پنهـان و آشـکار در بخـش کشـاورزی اسـت.
گـروه دیگـر احتیـاط میکننـد و نظمـی بـه نظریـه گـروه اول میدهند و معتقدنـد نحـوه و جایـگاه یارانههـا و حمایتهـا بایـد مشـخص شـود و امـور زیربنایـی، تحقیـق، آموزش، ترویـج و بهداشـت را بـرای دریافـت ایـن حمایتهـا اثرگـذار میداننـد؛ و اعتقادشـان ایـن اسـت کـه اگـر لیسـت قیمتهـای تضمینـی هـر روز گسـتردهتر شـود موجـب تنبلی شـیوه جـاری ادامـه یابـد و خصوصـا کشـاورز و گریـز آنهـا از ابتـکار، اسـتفاده از تکنولـوژی و علم بـرای بهرهوری میگردد.
گروه سـوم پـا را فراتر میگذارنـد و اعتقـاد دارنـد اگـر بهمـوازات حذف همه ایـن حمایتها، سـرکوب قیمت محصولات کشـاورزی صـورت نگیـرد و قیمـت تولیـدات داخلـی بـا محصـولات وارداتی بـه نـرخ آزاد رقابت کنـد تولیـد بهرهورتر، اقتصادیتـر، رقابتیتـر و حتـی کیفیتـر و سـالمتر میشـود. حـال اگـر یـک نظـم منطبـق بـا واقعیتهـای اقتصـادی بـه ایـن دیدگاههـا داده شـود و البتـه برآمـده از واقعیتهای کشـور و مؤلفههای تحول کشـاورزی باشـد، جنابعالـی چـه نظریـه و دیدگاهـی را در ایـن مـورد ارایه خواهیـد داد؟
دکتر بخشنده: همـه کشـورها کـه بـه بخـش کشاورزیشـان کمـک و از آن حمایـت میکننـد از جملـه کشـورهای صنعتـی کـه حمایتشـان هدفمنـد اسـت، حمایـت عـام نیسـت. ما هـم در نـوع حمایتهایی کـه از بخش کشـاورزی میکنیـم بایـد تجدیـد نظـر کنیـم.
در بعضـی جاها حذف کنیـم، در بعضـی جاها بـدون افزایش ادامـه دهیـم و در بعضـی جاهـا حتـی افزایش دهیم. مثال در بخش تسـهیلات کشـاورزی، شـما کشـوری را بـه مـن نشـان دهید کـه بخش کشـاورزیاش تسـهیلات 18 تـا 20 درصدی بگیرنـد، هیچ کشـوری را پیدا نمیکنیـد.
تولیدکننـده مـن کـه محصـول را بـا تسـهیلات 20درصـد تولیـد میکننـد و گاهی تـا 25درصد مـیرود هیـچگاه نمیتوانـد بـا کشـوری کـه الان به طور متوسـط 2 تـا 4 درصد تسـهیلات بخش کشـاورزی دارد رقابـت کنـد. در همیـن ترکیـه که ما با آنها ملاقات داشـتیم برای خیلی از کالاهای اساسـی تسـهیلات بیـن 4 تـا 5 درصد اسـت حـالا تـا 8 درصد هـم دارند.
دکتر زند: تسهیلات ملیشان هم همین طیف است یا خیر؟
دکتر بخشنده: خیـر. تسـهیلات بخـش کشاورزیشـان نسـبت بـه تسـهیلات عمومی کمتـر اسـت. اینجـا از آن جاهایی اسـت کـه مـا بایـد یـک راه حـل بـرای آن پیـدا کنیـم. کمااینکـه آمدیـم بـرای فعالیتهـای خـاص مثـل گلخانههـا بـا دولـت مذاکـره کردیم و بـرای آنجا از محل صندوق توسـعه تسـهیلات ارزان گرفتیـم و کردیم 10درصـد و 8درصـد و 7درصـد کـه موفق هم بـود.
وقتی گفتیم ما بـرای گلخانه در مناطـق محروم 7درصد میدهیـم و بـرای مناطـق دیگـر بیـن 10 تـا 12 درصد میدهیم سـبب اقبال بـه طرف سـرمایهگذاری روی گلخانهها شـد. در مـورد پـرورش ماهـی هـم همینطور.
جایی هسـت کـه میگوییم این کمکهـا باید هدفمند باشـد. شـما فعالیـت اقتصـادی جدیـدی بـه نام پـرورش ماهـی در قفس را وارد کشـور کردیـد. هم سـرمایهگذاری سـنگینی میخواهـد، هـم تکنولـوژی نـو و جدیدی بـود و از همـه مهمتر محـل سـرمایهگذاریاش در عمق 10 تـا 15 کیلومتـری از سـاحل دریـا و مواجـه بـا خطرهای فـراوان بود.
بـازار صادراتی مطمئن نداریم
از طرفـی باید بیمـهاش را هدفمند کنیـم. در تجهیـزات، تـا زمانـی کـه بخـش عمـدهای از آن را بتوانیم سـاخت داخـل کنیم بایـد کمک کنیم بـه صنایـع نوپـا کمـک تـا ایـن صنعـت راه بیافتـد. در همـه کشـورها بـه همیـن صـورت اسـت خصوصـا میکننـد تـا راه بیافتنـد. زمانـی کـه تولیـد آن اقتصـادی شـد و بـازار آن هـم تعیین شـد آن زمـان کمکم ایـن حمایتهـا را کاهـش میدهند.
ایـن نکتـه کـه مـا بتوانیـم تولیـدی کنیـم کـه یـک بخشـی از آن هـم صادراتمحـور باشـد، ایـن دیگر همـهاش دسـت بخش کشـاورزی نیسـت.
مـن نمیتوانم یک بـازار صادرات مطمئن داشـته باشـم و در یـک بـازار بینالمللـی مرتـب حضـور داشـته باشـم. اصلا محصـولات گلخانـهای مـا خصوصـا بـرای برخـی از کشـورهایی کـه بـا اقلیم سـرد مثـل روسـیه روبهرو هسـتند میتوانـد خیلی جـای کار برای صـادرات داشـته باشـد. مـا در دو سـه سـال اخیـر تلاش کردیـم و طـی حدود 18 جلسـه آقـای مهرفرد و همکارانشـان رفتنـد در مذاکـرات اوراسـیا شـرکت کردنـد، در یـک شـرایط سیاسـی خاصـی ایشـان هم میخواسـت بـا دولـت آقـای روحانـی همراهـی کنـد و یـک جاهایـی روزنههایـی در اتحادیـه اوراسـیا پیـدا کردیـم کـه الان هـم نشـان میدهـد کـه صادراتمان حـدود 10 تـا 20 درصد ظـرف همین 8 مـاه افزایش پیـدا کـرده اسـت. وقتـی من عضـو هیـچ اتحادیهای نیسـتم مـن کـه تولیدکننده داخلی هسـتم یـا من که مسـئول بخـش کشـاورزی هسـتم چـه کار میتوانـم بکنم؟
تولیـد و حضـور و رقابتی شـدن فقـط کار وزارت کشـاورزی نیسـت
عـرض کـردم تولیـد و حضـور و رقابتی شـدن یـک کار چندوجهـی اسـت و فقـط کار وزارت کشـاورزی نیسـت. یـک بخشـی از آن دسـت وزارت اقتصـاد اسـت. در سیاسـتهای پولـی و مالـی کشـور بـرای تأمین منابـع مالـی، یک بخشـی دسـت مـراودات بینالمللی و خارجی اسـت و یک بخشـی دسـت خود من اسـت؛ مثـال، مـراودات سیاسـی تولیدکننـده را از بخشـی از تکنولوژیهای جدیـد محروم میکنـد، در همین قصه برجـام و قبـل از برجـام زمانـی کـه ما بـه وزارتخانـه آمدیم من مطالعـه کردم و نتایـج را بردیم به شـورای عالـی سلامت ارایـه دادیـم. در مقطـع قبـل از برجـام 89درصد سـموم مـا عمدتـاً از چین و هند و با کیفیت پایین بودند که بـا کیفیـت پاییـن بـود کـه کشـاورز و تولیدکننـده هم عمدتـا معتـرض بودنـد و میگفتند که مـن چند بار دارم سمپاشـی میکنـم و نتیجـه نمیگیـرم.
یـک بنـگاه معتبـر، سـموم و دارو به مـا نمیداد. بعد کـه دادند همیـن سـم مونتـو برای پسـیل بود که کشـاورزان از آن اسـتفاده کردند. یـک جاهایی هم مراودات سیاسـی مـا روی تولیـد داخـل و کیفیـت تولیـد ما اثر میگـذارد. حالا به کشـاورز میگویند که شـما سـموم بیرویه اسـتفاده میکنیـد میگویـد ایـن سـمی که شـما علیه پسـیل بـرای مـن آوردید پنج تا شـش بار سمپاشـی میکنـم.
معضلات زیسـتمحیطی ایجـاد میکنـد، هزینههـای خـودم را چنـد برابـر افزایـش میدهـد، و در بـازار من تأثیر بگـذارد. میخواهـم بگویم اینها کارهـا چندوجهی ممکـن اسـت. یـک کار برنامهریـزی سـاده یک وجهـی نیسـت کـه همـه آن در اختیـار مسـئولان وزارت کشـاورزی باشد.
منتهـا در ایـن مـدت، آقـای حجتـی خیلـی تلاش کردند کـه ما اینهـا را حل کنیـم و در یـک جاهایی موفـق بودیـم و در جایـی هـم مشـکل داشـتیم. بالاخـره مجمـوع ایـن افزایـش تولیـد مـا باعث شـد که ما حـدود 4 تـا 5 میلیـارد دلار تـراز تجـاری بخـش را بهبـود دهیـم. در سـال 92 - 91 تـراز تجـاری بخـش کشـاورزی و غـذا منفـی 8.1 تـا منفـی 9 میلیـارد دلار بود، ایـن را ما تـا 3.5 میلیارد دلار ما کاهـش دادیم.
البتـه یـک وقتـی در خدمـت آقای حجتـی پیش آقای رئیـس جمهور رفتیـم گفتیم تراز تجـاری بخش 4 تا 5 میلیـارد دلار بهبـود پیـدا کـرده اسـت. حالا یک بخشـی ناشـی از افزایش تولیـد داخل بود و یک بخشـی هـم ناشـی از کاهـش قیمتهـای جهانـی بـود.
گفتیم شـما بـرای یک برنامـه این 5 میلیـارد دلار سـالانه را بـرای سـرمایهگذاری بگذاریـد در اختیـار مـا؛ یعنـی ایـن صرفهجویـی ارزی که در بخش کشـاورزی شـده اسـت را بـه بخـش بدهید تا ما بخشـی از آن مشـکلات مربـوط به سـرمایهگذاری را جبران کنیم. سـالهای سـال وزارت صنعـت مانـع از این میشـد کـه تراکتورهای قویتر وارد بخش کشـاورزی شـود. مـا میگفتیم مـا تراکتـور 150 اسـب بخـار بـه بالا میخواهیـم ولـی وزارت صنعت میگفت من خودم میسـازم. ده سـال منتظـر ماندیـم و نسـاخت.
واردات تراکتـور قوی برای کشـاورزهای پیشـرو و کشـاورزهای خـرد
در دولـت آقـای خاتمـی دولـت را مجـاب کردیـم که حداقـل اجازه بـده که 4 تا 5 هـزار دسـتگاه تراکتـور قوی برای کشـاورزهای پیشـرو و کشـاورزهای خـرد بیاید. این تراکتورهـا آن زمان 40 هـزار تـا 45 هـزار دلار بـود، دولـت را مجاب کردیـم که حدود 50درصـد آن را سوبسـید دهد و حـدودا داد.
گفتیـم ایـن تراکتـور را مـا میآوریـم از نیوهلند آوردیـم، از مکزیـک مسیفرگوسـن و تراکتورهای قوی آوردیـم کـه حداقـل کشـاورزانی که اراضـی بزرگتر داشـتند و پیشـروتر بودند و میخواسـتیم شـخم عمیق بزنیـم داشـته باشـیم. فکـر میکنـم حـدود 18 تـا 20 هـزار دلار آن را بایـد سوبسـید میدادیـم بـا اینکـه خیلـی از امکانـات آن را حـذف کردیـم، امکاناتی که یک کشـاورز اروپایی داشـت مثل سـرمایش و گرمایش و سیسـتم رادیـو پخـش.
اینهـا را بـه کارخانـه گفتیم حذف کننـد که ما فقط آن ماشـین قدرتی را داشـته باشـیم و دولـت هـم همراهی کرد و انجـام داد. آقـای جهانگیـری وزیـر صنعـت بـود. مـن یـادم اسـت همیشـه میگفـت آقـای بخشـنده بالاخره شـما مجـوز را از مـا گرفتیـد. اگـر بخواهیـم تکنولوژیهـای جدیـد وارد بخـش کنیـم، ممکـن اسـت در جایـی ممنوعیتهـای سیاسـی بـا کشـورها داشـته باشـیم.
البتـه در رابطـه بـا نـوع سـم و نوع کـود، خوشـبختانه بـازار بینالمللـی کشـاورزی خیلی گسـترده اسـت یعنـی اگر منابع مالـی در اختیارتـان باشـد میتوانید نیاز خودتـان را بـا کمـی بـالا و پاییـن بـه لحـاظ کیفیت تأمیـن کنید. مثلا ممکن اسـت یک ژن پلاس از یک کشـور خـاص بخواهیـد امـا بـا محدودیتهایـی روبـهرو باشـید یا در نـژاد.
بـه هر حال مـا در دام سـبک به ایـن جمعبنـدی رسـیدیم کـه بتوانیـم نژادهـای سـبک وارد کنیـم و آمیزش انجـام دهیم زیرا ممکن اسـت یکسـری محدودیتهـای سیاسـی داشـته باشـیم.