جهش تولید با مشارکت مردم در جامعه و بخش کشاورزی
از زمانی که برنامهریزی در ایران باب شده و ظهور پیدا کرده، عموماً هر سال را با یک شعار شروع میکنیم.
اخبار سبز کشاورزی؛ عموماً شعار همواره یادآور آن است که مسیر را به کدام طرف باید هدایت نماییم چرا که انسان همیشه نیازمند قطب نما، فانوس دریایی و یک چراغ پیش بوده تا بتواند اهداف متعالی خود را منسجم کرده و در یک مسیر صحیح به پیش برود.
شعار امسال "جهش تولید با مشارکت مردم" بوده، اما با توجه به شرایط غیر مترقبهای که برای کشور، جامعه و سیستم دولت پیش آمد متاسفانه با گذشت سه ماه فعلاً این شعار به منصه ظهور نرسیده و عملاً هیچ یک از دستگاهها برنامه مدونی برای تحقق این شعار ارائه ننمودهاند و در یک سیستم بی سیستمی به سر میبرند و حتی بعضاً در سربرگهای خود فقط به شکل نمادین از آن استفاده کردهاند. اما اگر بخواهیم شعار را از منظر علمی مورد توجه و تجزیه و تحلیل قرار دهیم در مییابیم که اهداف و مبانی اصولی بخش های زیربنایی کشور و همچنین نقشه راهی موثر برای رشد و توسعه خواهد بود.
در ابتدا باید به تجزیه و تحلیل کلمه به کلمه بپردازیم تا بتوانیم بر اساس کلید واژههای هر مفهوم به یک ماتریس بسیار مناسب برای برنامهریزی و عملیاتی بپردازیم.
جهش:
جهش معنی و مفهوم خاصی در علوم مختلف دارد از منظر علوم زیستی، ژنتیکی وکشاورزی جهش را موتاسیون میدانند. از منظر علوم مفهومی و اجتماعی آن را یک پوست اندازی اساسی با تغییر ماهیت زیست- اجتماعی و کارکردی در راستای تغییر مولفههای سازنده و درونی برای تاثیر بر خروجیها و یا کارکردهای موثر اجتماعی با توجه به زمینههای تعالی رشد و نمو دانسته که میتواند باعث تحولات اجتماعی موثری بشوند از طرفی دیگر مفاهیمی چون نوآوری و پارادایم شیفت را به ذهن متبادر مینمایند؛ علاوه بر آنکه جهش را موتاسیون و جهش ژنتیکی میدانند که کارکردهای زیستی و رفتاری آن سیستم پویا را متحول و در راستای ورود به عرصههای جدید با هماهنگی متناسب خواهد شد.
پس بنابراین نتیجه میگیریم جهش به معنای پارادایم شیفت و رویکردهای نوین و پیمودن چندین پله با توجه به زمینه عملیاتی و مفاهیم اجتماعی بوده و باید به سرعت پلهها را چند تا یکی، طی نماییم تا بتوانیم کارکردهای خود را در جهت استفاده از ظرفیتهای بنیادی و ژنتیکی تغییر دهیم. چنانچه بخواهیم به رشد و توسعه قابل توجهی دست یابیم باید حتماً از مسیر افزایش عدالت اجتماعی، برابری و ایجاد فرصتهای همسان و همچنین تلاشهای موثری برای در اختیار قرار دادن منابع ناکافی برای همگان عبور نماییم.
به تعبیر دانشمندان و صاحبنظران عرصه و دانش مدیریتی یعنی آنکه یک سیستم اجتماعی با رویکردهای تقویت درونی و چابکی(یک موجود و سیستم پویا با توجه به قوی شدن اعضا و اجزای داخلی چابک شده و در نهایت با نمود بیرونی و مواجهه با مشکلات و خطرات بیرونی چالاک خواهد بود و اموراتش را به نحوه متناسبی به پیش خواهد برد) خود را در سیستم پویا و متعامل منطقهای و بینالمللی نهادینه نموده و در این شرایط است که این سیستم پویا و قدرتمند با تکیه بر اجزای داخلی و قابل اعتماد و تشکیل یک سرمایه اجتماعی میتواند سیستمهای سازمانی، تولیدی، انسانی خود را همگام و همسو با اعضای بیرونی سیستمهای اجتماعی و همچنین در عرصه بین المللی به صورتی چالاک و قابل انعطاف به رقابت بپردازند.
تولید:
تولید عبارت است حرکتی مولد که همه ذینفعان در کنار هم با افزایش ثروت مواجه باشند. از طرفی سوق دغدغههای مردم و جامعه( در مؤلفههای تراز مالی یا تعادل عمومی) از سمت کالا و خدمات و تولیدی نامولد و همچنین جذب سرمایه، نقدینگی و پول، به سمت بازار تولید و کسب و کارهای مولد که در کشورهای مختلف به آن وضعیت پایدار اقتصادی میگویند. در نهایت باسازوکارهای صنعتی شدن حرفه ای و ایجاد یک شبکه مولد و پویا یک سیستم قدرتمند، پویا، کارآمد و زیربنایی یا همان "کامودیتی" ایجاد میشود. در این شرایط است که میتوانیم با جذب میلیاردها دلار پول و ارز بلا استفاده و غیر مولد که در دست مردم است رونقی درخور و شایسته در راستای ایجاد شبکهای قدرتمند از نظر تخصصی،مالی و همچنین کسب و کارهای ماندگاری داشته باشیم، که در نهایت هدف آن توسعه و رفاه مردم در ۱۰ سال آینده و برنامههای فراسوی کلان و ۵۰ سال آینده خواهند بود.
مشارکت:
مشارکت عبارت است از همه با هم در راستای یک هدف مشترک و آن چیزی که در کتاب "ثروت ملل آدام" اسمیت به آن توجه شده است.
همانگونه که در کتاب ثروت ملل پایه و اساس اقتصاد نوین جهانی بوده و نویسنده در آن متذکر میشود که مردم زمانی ثروتمند خواهند شد که سرمایهگذاران و تولید کنندگان در کنار مردم و با مردم به تزاید ثروت به پیش بروند و سرمایهگذاران و ثروتمندان به مسئولیت اجتماعی خود وفادار بمانند یعنی آنکه ثروت برای تولید کنندگان و سرمایهگذاران و همچنین مردم نمیتواند فقط از طریق پسانداز و صرفهجویی ایجاد گردد. به معنای دیگر آنکه با این دو مؤلفه حتماً جامعه به سمت رکود و مشکلات عدیده اقتصادی پیش خواهد رفت. پس لازم است که همه ذینفعان در مسیر سیستم متعالی تزاید ثروت و متعامل با همدیگر و کنار هم قرار بگیرند تا "همه با هم" به سرمنزل مقصود و رفاه اجتماعی برسند. البته در اینجا به مفهوم جدیدی میرسیم تحت عنوان "سرمایه اجتماعی" که متشکل از سه مولفه اعتماد( ایجاد یک شبکه متقابل بر مبنای اعتماد و تعامل)، همدلی و مشارکت و حضور همه ذینفعان خواهد بود. این چنین جامعهای است که سرمایه اجتماعی آن میتواند همه مسیرهای تعالی اجتماعی را مد نظر داشته و با برنامهریزی و عملیات متعامل و مناسب به صورت چالاک در عرصههای کسب و کار و همچنین عرصه بینالمللی به عنوان رقیبی قابل توجه فعالیت داشته باشد
مردم:
مردم اجزای تشکیل دهنده سیستم اجتماعی هستند که دارای تبارمشترک، مرزهای جغرافیایی یکسان بوده و تحت حاکمیت یک دولت، و علی رغم گویشهای مختلف با هم در تضاد نبوده و درگیریهای داخلی و قومی ندارد؛ همچنین دارای ارزشها، اسطورهها، داستانها، قهرمانان، نمادها و شیوههای فرهنگی و اجتماعی یکسان هستند.
بنابراین افراد به جهت داشتن سرمایههای طبیعی، سرمایههای فیزیکی، سرمایههای انسانی، سرمایههای روانشناختی، سرمایههای فرهنگی و سرمایههای اجتماعی یکسان با هم سوار بر یک کشتی، به پیش خواهند رفت. در اینچنین جامعه و سیستم اجتماعی دیگر "سکوت سیستماتیک" حاکم نبوده و همه صاحبنظر و شریک در سرنوشت خود خواهند بود. شایان ذکر است، که علمای علم مدیریت و رفتاری تداوم سکوت را باعث عناد سیستمی و اجتماعی میدانند. مردمی که تعامل و مشارکت در گفتمان داشته و حضور پررنگی در مسائل عملیاتی جامعه خود و یا سیستم اجتماعی داشته باشند، قطعاً جامعهای پویا و قدرتمند را خواهند داشت و در تعامل با یکدیگر به اقتداری بنیادی خواهند رسید.
اما لازم است در اینجا توضیحات تکمیلی در بخش تولید را مدنظر قرار دهیم که در یک حکمرانی خوب در راستای افزایش ثروت همه ذینفعان و همه مردم باید به آن توجه لازم مبذول دارند.
این مقدمات عبارتند از: انرژیهای نوین،استفاده بهینه از منابع پایه از قبیل آب و خاک و هوا، ایجاد زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری مناسب تولید، علم، مهارت اندوزی، اهمیت دادن به دانش، آموزشهای پلی تکنیکال و علمی و کاربردی، مجهز کردن جامعه به تجهیزات و ابزار بروز و کارآمد، حل و فصل گردشهای مالی، تسهیل و تسریع قوانین و مقررات صادرات و واردات، ایجاد بازارهای جدید با استفاده از دیپلماسی، سهولت در صدور مجوزهای کسب و کار، تهیه و تدارک سرمایه اولیه در راستای تولید مولد، آمایش سرزمین، دیپلماسی اقتصادی از جمله اهمیت و نقش تشکلها و اتحادیهها، دیپلماسی آب، ساماندهی حمل و نقل و راههای مواصلاتی، حل و فصل کردن مراودات مالی بینالمللی و توسعه تبادلات مالی، موافقتنامههای ارزی، بازرگانی و گمرکی، توجه به معیارها و استانداردهای بین المللی، ایجاد تسهیلات و مشوقهای گوناگون برای تولید و همچنین تقلیل هزینه های مرتبط با تولید از جمله مالیاتها، گمرک و امثالهم و البته تسهیلات و یارانههای منسجم و همسو برای توانمندسازی تولید.
شایان ذکر است از منظر توانمندسازی سرمایه انسانی و وظیفهای که به عهده دستگاههای توانمندساز و آموزشی برای همبالی تمام مولفههای رشد و توسعه مدنظر است، بسیار مهم خواهد بود. بدین معنا که دانشگاهها و واحدهای آموزشی با تربیت نیروهای متخصص و یقه آبی که پای کار ایستاده و عملیات تخصصی تولید را به پیش میبرند، جایگاه ویژهای دارد.
البته در این مسیر تربیت یقه سفید نیز حائز اهمیت است و این گونه افراد آنهایی هستند که برنامهریزیهای عملیاتی و کلان را در پشت میزهای خود و ستاد تنظیم نموده و هماهنگ کننده روابط اجتماعی با عرصه تولید خواهند بود. چنانچه با برنامههای درست و مناسب یقه آبیها و یقه سفیدها با هم همسو باشند و قوانین و مقررات درستی از بعد ارزیابی و ارزشیابی تنظیم گردیده باشد، دیگر یقه طلاییها و رانتخورها ظهور نخواهند یافت، و به جای آنها در فرصتهای به زمین مانده یقه سبزها ظهور خواهند کرد، که در استفاده بهینه از منابع و با راه حلهای دانش بنیان و به روز دنیا، برنامهها و عملیات را تسهیل و تسریع خواهند کرد.
باید متذکر شد که روشهای آموزشی و استفاده از مدیران آموزشی میتواند راهگشا باشد چرا که آموزشهای پداگوژیک یا کلاسی در مراحل اولیه آموزش موثر بوده اما در حین کار و ضمن خدمت آموزشهای آندراگوژیک و سینرگوژیک موثر خواهند بود و البته در ادامه حتی دوران میانسالی و کهنسالی آموزشهایی همچون آموزشهای الدرگوژیک میتواند این قشر را نیز به قشری بسیار مولد تولید تبدیل نماید؛ که نه تنها بار مضاعفی بر سیستم حکمرانی نخواهند داشت بلکه خود نیز به عنوان بخشی مولد در خدمت اقتصاد کشور، رشد و توسعه قرار خواهند گرفت.
جمعبندی آنکه ایجاد شیوههای فرهنگی مناسب و همبالی در راستای تحقق "همه با هم" میتوانیم در ساختار اجتماعی و علی الخصوص بخش کشاورزی با تدوین برنامههای متعالی و ایجاد زبان مشترک به پیش برویم و به رشدی قابل توجه در عرصههای مختلف و توسعه دست پیدا کنیم.
اما در این مسیر باید جمله معروف "چشمها را باید شست" هرگز فراموش نکرده، و البته لازم است با مدیریت دانش و تسهیم اطلاعات و به صورت مدیریت اسبچه خزری (Caspian horse managament)
در توازن مولفههای برنامهریزی و عملیاتی گام برداشته و از ایجاد یک سیستم کاریکاتوری جلوگیری نماییم. و این بدان معنا است که سیستم خود را بر اساس مدیدیت اسب پونی(که سر و سمهای بزرگی دارد اما تنه آن کوچک است) تنظیم نکنیم و به سمت چیدمان "اسبچه خزری ایران" گام برداریم( اسبچه خزر ایران همانندی اسبی بالغ است که به قول متخصصین کامپیوتر آن را به طور متوازن کوچک کرده باشیم). امید است با تضارب آرا و انتخاب شایستگان در عرصه دولت چهاردهم و البته بخش کشاورزی شاهد پویایی و پربار شدن سفره مردم باشیم و صرفاً از تولید علم و مقالههایی که در عرصه کاربردی سودی برای کشور نخواهند داشت ابا نموده و با رویکردهای حل مسائل به پیش برویم؛ و البته این نکته علمی را به عنوان جملهای ارزشمند مد نظر قرار دهیم که
شناسایی مسئله مهمتر از حل مسئله بوده
و همچنین انتخاب و انتصاب بر اساس معیارهای شایستگی و نه نخبگی صورت بگیرد؛ و این بدان مفهوم است که هر تحصیلکردهای که به درجات علمی و آکادمیک رسیده است حتماً و لزوماً شایسته احراز موقعیتهای اجتماعی و همچنین مسئولیتهای حساس و البته در بخش کشاورزی نخواهد بود.
پس در این اثنی علم به همراه مهارت، سابقه، تجربه، پختگی و همچنین آموزشهای لازم میتواند شایستگی را به همراه داشته باشد؛ و لازم است تعهد و تخصص هر کسی در رشته ذیربط با خودش انجام گرفته و مسئولیت کار را به افراد شایسته همان عرصه دانش محور بسپاریم و در نهایت با توجه به مطالب فوق الذکر است که، میتوانیم شعار "جهش تولید با مشارکت مردم" را جامعه عمل پوشانده و در مسیر افزایش سرمایه اجتماعی و رفاه همه ذینفعان و در کنار مردم و با ساز و کار مردمی، به تعالی اجتماعی دست پیدا کنیم، به صورتی که در این سیستم هم تولید کنندگان عرصه کشاورزی( به طور عام و کلی در تمام شاخههای بخش کشاورزی) و هم بخش صنعت به ثروت مناسب برسند و در این همبالی مردم از منظر سرانه پروتئین در مضیقه نباشند و سفره های آنان دچار دغدغه و مشکل نگردد، چرا که خود آنها در بخش کشاورزی و صنعتی جزو مولفهها و ذینفعان اصلی خواهند بود.
به امید آن روز
ایران همیشه سربلند و همیشه سرافراز
دکتر محمدرضا شیرزادی: رئیس کمیسیون اینسکو (سازمان متخصصین و مشاورین ملل اسلامی)